مقاومت، علاج توطئههای دشمنان
رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار اخیر فرماندهان سپاه با اشاره به دشمنی نظام سلطه با سپاه فرمودند: «سپاه، هم در زمینه سختافزار، هم در زمینه نرمافزار، در وادی تعالی و پیشرفت، در جادّه تعالی و پیشرفت کاملاً جلو رفته و امتحان خوبی پس داده؛ اعتقاد بنده این است که اوج گرفته؛ و همین هم موجب شده است که امریکا و دستگاه استکبار و آدمهای بدِ دنیا، با سپاه خیلی بد بشوند. لابد در این اخبار و نوشتهها و گفتهها و فضای مجازی و ... در دنیا مشاهده میکنید که چقدر علیه سپاه حرف زده میشود، کار میشود؛ ایادی و امتداد آنها در داخل کشور هم -که حالا خیلی قابل توجّه نیستند لکن هستند، وجود دارند- همینجور؛ سعی میکنند گوشهکنار اگر بتوانند، یک نقطهضعفی از سپاه پیدا کنند، آن را درشت کنند. امریکا هم که خب به خیالِ خودش ضربه میزند و مثلاً سپاه را تحریم میکند؛ این موفّقیتها، این پیشرفتها و این برجستگیها است که این دشمنیها را جلب میکند؛ این مایه افتخار است؛ کما اینکه عزّت سپاه را هم در چشم افراد، آدمها و حتّی دشمنها بالا میبرد. یعنی همین پیشرفتها موجب میشود که سپاه در چشم دشمنان، چه برسد به دوستان، عزّت پیدا کند، عزیز بشود؛ و امروز اینجور است و این عزّت بحمدالله پیداشده. خب اینها بخشی از مناقب سپاه پاسداران انقلاباسلامی است.»
توصیههای راهبردی رهبر معظم انقلاباسلامی مندرج در اولین حکم انتصاب حاکمیتی دوران چهلساله دوم و دهه پنجم انقلاباسلامی را میتوان نخستین مؤلفههای اجرایی در جهت تحقق گام دوم انقلاب که در بیانیه تفصیلی معظمله بدانها پرداختهشده است، دانست. علاوه بر این مهم، با توجه به اینکه این توصیهها در واقع نقشه راه کلان حرکت قوه قضائیه در پنج سال آینده کاری خود است، لازم است در خصوص هریک مداقه و بررسی هرچند گذرا انجام پذیرد.
قطار شتابان انقلاب اسلامی در حالی به چهلمین ایستگاه خود رسیده است که اهتزاز پرچم ایمان و سربلندی ملت ایران در قلل رفیع افتخارآمیز پیشرفت بر همگان هویداست.
راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاباسلامی، میعادگاه سالانه تجدید میثاق با آرمانهای انقلاباسلامی و راه شهدا به شمار میآید و به همین دلیل طی این سالها تا حدودی به یک شاخص برای پایایی و پویایی این اصول و ارزشها تبدیلشده است. طی سالیان متمادی نظام سلطه از طریق رسانههای خود و نیز جریانهای وابسته و نفوذی تلاش کرده است این حضور تضعیف و یا خالی از روح انقلابی شود و البته این امید هرساله پس از ۲۲ بهمن به یأس مبدل میشود.
آیا حقیقتاً پیشرفت کردهایم؟
اینک در چهلمین بهار انقلاب اسلامی، سخن از دستاوردهای انقلاب اسلامی و بهخصوص مقایسه میان وضعیت کنونی کشور و دوره پیش از انقلاب اسلامی، بسیار است. در این میان مغرضان و دشمنان انقلاب گاه تلاش میکنند، دستاوردها را ضعیف و ناچیز و حتی پسرفت معرفی کرده و آنگاهکه در مقابل بزرگی این دستاوردها، ناتوان قرار میگیرند، آنها را نتیجه گذر زمان و طبیعی معرفی و ادعا میکنند اگر انقلاب اسلامی رخ نمیداد نیز این پیشرفتها حاصل میشد و در همه جای دنیا اتفاق میافتاد. برای آنکه به این ادعا پاسخ دهیم، باید به چند نکته مهم توجه کنیم
شاخص عدالت در ۴۰ سالگی انقلاب
برآوردهای آماری نشان میدهد که حدود ۷۰درصد از جمعیت کشور متولد سال ۱۳۵۰ به بعد هستند و تقریباً هیچ تصور دقیقی از دوره پیش از انقلاب ندارند. از سویی ضعفهای نظام آموزشی و رسانهای موجب کماطلاعی بسیاری از جوانان کشور از تاریخ این مرزوبوم شده است. در چنین شرایطی تولید انبوهی از شبهات از سوی رسانههای ضدانقلاب و برخی پادوهای داخلی آنها موجب تشکیک در نسل سوم و چهارم نسبت به برخی مسائل تاریخی شده و حتی گاه منجر به قلب حقایق میشود. از جمله محورهایی که گاه به محور شبهه افکنی رسانههای ضدانقلاب تبدیل میشود، موضوع عدالت و مقایسه آن در دوره قبل و پس از انقلاب است. درحالی که فساد و بیعدالتی نظام ستمشاهی حتی مورد اذعان خود کارگزاران آن رژیم بوده، برخی به دنبال القای مطالب خلاف واقع و به اشتباه انداختن جوانان دراین موضوع هستند. در این خصوص به چند نکته مهم در خصوص مقایسه وضعیت پیش و پس از انقلاب اسلامی در سرفصل عدالت میپردازیم
از آغازین روزهای پیروزی انقلاب، نگاه امام راحل عظیمالشأن (ره) بر حضور همه نیروهای مبارز مذهبی در حرکت انقلاب بود و بر همین اساس بود که در شکلگیری دولت موقت، به نخستوزیر موقت توصیه کردند که بدون در نظر گرفتن گرایشهای حزبی و جناحی، ترکیب کابینه را معرفی کند. هرچند بازرگان به این توصیه عمل نکرد، اما امام (ره) تا زمانی که خود وی استعفا نکرد، به او فرصت کار داد و تنها زمانی که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد، عرصه را به شورای انقلاب سپرد. پسازآن در ماجرای اولین رئیسجمهور نیز حضرت امام (ره) به بنیصدر حداکثر اختیارات ممکن را تفویض کردند تا مسائل اساسی کشور همچون جنگ در مسیری صحیح بهپیش رود.
کمتر از سه ماه تا چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب کبیر اسلامی باقی نمانده، بدین ترتیب انقلاب ۴۰ ساله میشود. عدد ۴۰ در فرهنگهای گوناگون حامل معانی و مفاهیم پرارزشی است و در سنتهای الهی و اسلامی نیز در قالبهای به خصوصی تبلور یافته است. بعثت پیامبر اعظم (ص) در ۴۰ سالگی، توقف ۴۰ روزه حضرت موسی در میقات، اربعین شهادت حضرت اباعبدالله (ع)، سرگردانی ۴۰ ساله بنیاسرائیل و ... نشانههای متعددی هستند که نشان میدهد عدد ۴۰ در کالبد زمان، معنای ویژهای دارد. طبعاً کشف راز و بطن حقیقی این معنا در توان و بضاعت نگارنده نیست و اصولاً موضوع این نوشتار نیست.
مسئله پیشرفت، تعالیجویی و تلاش در جهت حرکت به سمت جلو، در نهاد فطری انسان نهادینهشده است و در دوران معاصر با تکیه هر چه بیشتر بر دانش و تفکر، این امر بیشتر موردتوجه قرارگرفته است. در این زمان، از تکتک آحاد بشریت گرفته تا مجموعه جامعه انسانی، مقوله «پیشرفت» را برای خود هدفی اساسی دانسته و چنین گمان میرود که گام برنداشتن یک جامعه در جهت پیشرفت بهمنزله مرگ تدریجی و نابودی آن جامعه خواهد بود. پیشرفت از مفاهیمی است که هر جامعهای بر اساس مبانی معرفتی، فلسفی و اخلاقی خود برداشت خاصی از آن دارد. در فرآیند پیشرفت و تکامل و هدفگذاری و تعیین مقصد برای آن، جهانبینی حاکم بر جامعه نقش بسزایی دارد. اگر جامعهای دارای بینش مادی باشد، اهداف زندگی را محدود به جنبههای مادی میداند و گزینش خود را در همین راستا انجام میدهد و پیشرفت را حرکتی در جهت اهداف خود تعریف میکند. در این نگاه، هر چیزی که محدودیت مادی ایجاد نماید و برای امیال و خواستههای مادی مانع محسوب شود، ضد توسعه قلمداد میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور ضمن توصیههای گوناگون به مقوله مهم «رویکرد انقلابی در سیاست خارجی و دیپلماسی» پرداخته و فرمودند: «برخی به غلط، سخن از لزوم جدایی دیپلماسی از ایدئولوژی به میان میآوردند، در حالیکه دیپلماسی ایدئولوژیک هیچ اشکالی ندارد و القای تقابل میان ایدئولوژی و منافع ملی، صحیح و منطقی نیست.» معظم له با تأکید بر اینکه هدف از تشکیل جمهوری اسلامی حفظ منافع ملی، استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، قدرت و امنیت ملی است، افزودند: «ایدئولوژی به دنبال تأمین و حفظ منافع ملی است و هویت یک ملت محسوب میشود.» حضرت امام خامنهای، تحقق و بروز روحیه انقلابی را در تعاملات و رویکردهای دیپلماتیک ضروری دانستند و افزودند: «دیپلمات ایرانی باید به انقلاب افتخار کند و در تعاملات کاری او، «عزت، احساس اقتدار و اعتماد به نفس» به روشنی مشاهده شود که البته این رفتار و منش انقلابی با بیان حرفهای نامعقول و ایجاد هیاهو کاملاً متفاوت است.»
انقلاب اسلامی ایران صرفاً یک رویداد سیاسی نیست که در بهمن 1357 وقوع یافته باشد، بلکه آنچه در 22 بهمن روی داد نشانه و آغازگر راهی بود که داعیهای بلند داشت و آرمانهایی متعالی را در سر میپروراند. گستره زمانی این انقلاب به یک روز و یک سال و حتی یک نسل ختم نمیشود و جغرافیای آن به مرزهای ترسیمشده برای ایران اسلامی محدود نمیگردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای در بیانات خود در ابتدای سال 1397 فرمودند: «چند هفته قبل گفتم در بحث عدالت عقبیم؛ عقیده من همین است، منتها دیگران -بدخواهان- جور دیگری استفاده کردند؛ معنای این حرف را این قرار دادند که کشور در باب عدالت، هیچ حرکتی انجام نداده است؛ این خلاف واقع است. در باب عدالت کارهای بسیار زیادی انجام گرفته، کارهای بسیار خوبی انجام گرفته است، منتها این، آن عدالتی که ما دنبالش هستیم و آرزوی ملّت مسلمان است نیست، با آن فاصله دارد؛ وَالّا اگر شما مقایسه کنید کشور ما را با دوران قبل از انقلاب... جمهوری اسلامی با وجود همه فشارهایی که داشته است، در تأمین عدالت کارهای بزرگی انجام داده است و پیشرفتهای خوبی کرده است. »
حماسه حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال، فراتر از آن است که در ظرف یک تحلیل یا یادداشت بگنجد و تکتک لحظات، شعارها، شعارنوشتهها و دستنوشتهها و ... حامل پیامهای مهمی بود که قطعاً ارزش تحلیل و بررسی در جای خود دارد، اما نکتهای که در راهپیمایی امسال پررنگ و برجسته بود، پاسخ محکمی بود که مردم ایران به یاوهگوییها و زیادهخواهیهای رژیم ایالاتمتحده امریکا دادند. همین چند روز پیش بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به مواضع گستاخانه رئیسجمهور جدید امریکا فرمودند: «[رئیسجمهور امریکا] میگوید از او تشکر کنید، از من هم بترسید! نه از شما هم نمیترسیم. روز بیستودوّم بهمن، مردم جواب این تهدیدها و این حرفها را در خیابان خواهند داد؛ نشان میدهند که ملّت ایران در مقابل تهدید چه موضعی میگیرد.»
فراز و فرود گفتمانهای سیاسی ایران معاصر در چند دهه اخیر، پرونده مطولی است که تحقیق و مداقه در باب آن به مجالی فراخ و تأملی چندوجهی و فرادانشی در حوزههای تاریخ، جامعهشناسی و جریانشناسی سیاسی میطلبد، اما بسیاری این مدعا را میپذیرند که دگرگونیهای گفتمانی با جابهجاییهای در قدرت رابطهای نزدیک و مستقیم داشته است. بهبیاندیگر تغییرات سپهر گفتمان سیاسی و اجتماعی در چند دهه اخیر در کشورمان یا متأثر از تغییرات سیاسی پساانتخاباتی بوده یا آنکه این تغییرات گفتمانی، نتیجه انتخابات و بهتبع آن روند سیاسی جدیدی را رقمزده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفته بسیج در دیدار بسیجیان به بیان محورهایی در جهت نقشآفرینی و توانمندسازی هرچه بیشتر این نهاد مردمی پرداختند. مروری گذرا بر این محورها نشان میدهد، میتوان نقشه راه تحول بسیج با سمتوسوی توانمندی را از آن استخراج کرد. ازاینرو نگاهی گذرا بر این محورها خواهیم داشت
از جمله ویژگیهای بارز نهضت حسینی، بعد احیاگرانه آن بوده است، بهگونهای که میتوان با قطعیت گفت یکی از اهداف حضرت اباعبداللهالحسین(ع) احیای اسلام ناب محمدی(ص) پس از گذشت پنج دهه از رحلت پیامبر بود. نگاه تاریخی به حوادث عاشورا و پس از آن نیز نتیجهبخش بودن این جهاد را نمایان میسازد، چنانکه قیام حضرت سیدالشهدا(ع) آغازگر بیداری بزرگی در جهان اسلام بود که تا سالها، ظلمه طاغوت را به چالش کشید.
یکی از ویژگیهای خاص انقلاب اسلامی، متکی بودن آن به فطرت الهی انسان و انگیزشهای ناشی از آن است و همین امر سبب تسری فوقالعاده پیام و گفتمان این انقلاب در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی شده است. در حالی که بیشتر دگرگونیهای سیاسی قرن بیستم ماهیتی خشونتبار داشت و بعضاً همراه با جبر فیزیکی بود، اما انقلاب اسلامی در مسیری متفاوت، از درون قلبها جوشید. همین خاستگاه بود که بعدها در نظام اسلامی نیز تبلوریافته و عامل پایایی و اقتدار نظام گردید.
امروز، بهکرات سخن از توسعه به میان میآید و عدهای نیز برای مدلسازی آن نظریهپردازی میکنند. در میان نظرگاههای این حوزه میتوان رهیافتی را شناسایی کرد که با تقسیمبندی جهان به توسعهیافته، درحالتوسعه و توسعهنیافته این مفهوم را القا میکند که کشوری توسعهیافته به شمار میرود که دارای فرهنگ، آداب، رفتار و جهتگیری سیاسی با مختصات غربی باشد. بر این اساس درحالتوسعه یعنی کشوری که در حال غربی شدن است و توسعهنیافته یعنی کشوری که در مسیر غربی شدن قرار ندارد. ملاک این تقسیمبندی نه برخورداری از دانش و فناوری پیشرفته، بلکه برخورداری از فرهنگ و ارزشهای غربی و حرکت در مسیر کسب آنها است. در این راستا، ایده توأم بودن فرهنگ و فناوری را مطرح نمودند. مدعای این ایده این بود که یا باید فناوری را با فرهنگ پذیرفت یا هر دو را رد کرد و چون فناوری از غرب میآید، باید فرهنگ هم از غرب بیاید.