منافع ملی ما چگونه تعریف میشود؟
از جمله مفاهیمی که در حوزه علوم راهبردی و مطالعات سیاسی طرح و بحث میگردد کلیدواژه «منافع ملی» است. منافع ملی (National interest) اولویتها و اهداف یک دولت-ملت را در فضای بینالمللی و در مقابل قدرتهای دیگر و تحولات جهانی ترسیم میکند. اکنون تمامی کشورها بر اساس منافع ملی خود برنامهریزی و چارچوبهای اقدام خود را تعریف میکنند. اشتراک منافع میان دولت-ملتها است که همکاریهای بینالمللی را شکل میدهد و اگر دولتی همچون رژیم ایالات متحده امریکا به 15هزار کیلومتر دورتر از مرزهای جغرافیایی خود لشکرکشی میکند به بهانه تأمین «منافع ملی» خود است. همانگونه که پیداست همه بازیگران جهانی بر منافع ملی خود تکیه میکنند و در این میان ایران اسلامی نیز چنین عمل کرده و خواهد کرد. تقریباً همه جریانهای فکری و سیاسی داخل کشور ما تکیه بر این مفهوم را پذیرفته اند، اما آنچه نقطه افتراق است، تعریف منافع ملی بوده و هست.
اگر روزی برخی جریانات غربزده شبه مستعمره شدن کشور را تجویز کردهاند، بهانهشان تأمین آنچه منافع ملی میخواندند، بوده و اگر این روزها کسانی پیدا میشوند که به دنبال خواندن فاتحه استقلال کشور هستند نیز باز از همین لفظ استفاده میکنند.
منافع ملی اشتراک لفطی همه جریانات و طیفهای فکری است و آنچه خط فاصل میان اقدامات و نتایج و پیامدهای هریک از نگاهها را تعیین میکند، تعریف و مبنای نظری آن است. برخی متفکران معاصر چارچوبی کلی برای تعریف منافع ملی پیشنهاد دادهاند که این منافع در سه سطح «منافع حیاتی»، «منافع مهم» و «منافع حیاتی» تعریف و تبیین میشود. اگر کلیات این صورتبندی را بپذیریم میتوان گفت سطوح منافع ملی از نظر رتبه اهمیت و حساسیت از سطح حیاتی آغاز و به سطح حاشیهای منتهی میگردد. پس روشن است که منافع حیاتی قابل مذاکره و اغماض نیست و این در حالی است که سطوح پایین تر چنین نیست. منافع حیاتی که همانگونه پیداست به امنیت وجودی باز میگردد و اغماض از آن به معنای گذشتن از حیات است.
وقتی از ایران اسلامی سخن به میان میآید مقصود تنها جغرافیا و خاک نیست، چراکه این مشخصهها برای دولتهایی که تنها کمتر از یک دهه نیز سابقه حیات دارند قابل تعریف است. علاوه بر این شاخصهها، شاخصههای دیگری از جنس هویتی و تمدنی تمایزدهنده یک ملت با سابقه چندهزارساله و کشوری شناخته شده در طول قرون و اعصار است. بنابراین امنیت وجودی ما تنها حفظ و صیانت از مرزهای جغرافیایی و زمینی این مرزوبوم نیست، حراست از کیان هویتی و تمدنی ایران اسلامی نیز بخشی از تأمین امنیت وجودی است. علاوه بر اینها اسلام و انقلاب اسلامی نیز بافت هویتی ایران را پرمعناتر کرده است. بنابراین منافع ملی حیاتی ما علاوه بر شاخصههایی همچون حفظ تمامیت ارضی، در قالب حراست از هویت ملی، دینی و انقلابی ما معنا مییابد و هرگونه تصمیم و اقدام که در تضاد با این مهم باشد، به منزله خدشه به منافع ملی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر کارگزاران نظام در تبیین این نگاه راهبردی به مؤلفههای مهم تصمیمگیری کلان در کشور فرمودند: «مسئله اینجا است که منافع ملی را چهجوری تعریف کنیم، چهجوری شناسایی کنیم؛ چه چیزی را واقعاً منافع ملی بدانیم و چه چیزی را نه. آن نکته اساسی که مورد نظر بنده است و میخواهم عرض بکنم، این است که منافع ملی آنوقتی منافع ملی هستند که با هویت ملی ملت ایران، با هویت انقلابی ملت ایران در تعارض نباشند. آنوقتی منافع واقعاً منافع ملی هستند که با هویت ملت در تعارض نباشند، وَالا آنجایی که ما چیزی را بهعنوان منافع ملی در نظر میگیریم لکن هویت ملی را پایمال میکنیم، قطعاً اشتباه کردهایم، این منافع ملی نیست؛ این چیزی است که از دوران مشروطه تا قبل از انقلاب، متأسفانه سرنوشت همیشگی کشور ما بوده؛ هویت ملی را زیر پا لگدمال کردند. البته از قبل از دوران پهلوی، از اواخر دوران قاجار، این حالت پیش آمده. هویت ملی همیشه پامال چیزهایی شده است که بهعنوان منافع ملت ایران به نظر مدیران و تصمیمگیران و تصمیمسازان میرسیده و اجرا میکردند؛ این یعنی معکوس کردن نسبت.
منافع ملی بایستی با هویت ملی تطبیق داده بشود، نه اینکه هویت ملی تابع منافع ملی قرار بگیرد، که قهراً منافع تخیلی است. اینکه یک نفری بیاید بگوید که «ما از فرق سَر تا ناخن پا باید فرنگی بشویم تا اینکه بتوانیم پیشرفت کنیم، ترقی کنیم»، این همان پامال کردن هویت ملی است. یعنی به یک ملتی با سابقه تاریخی، با فرهنگ غنی و قوی، با اینهمه اعتقادات، با اینهمه سرمایههای گوناگون معنوی میگویند «شما بیایید همه چیزتان را رها کنید، بریزید دور، از فرق سَر تا ناخن پا بشوید غربی، تا آنوقت بتوانید پیشرفت کنید». یعنی یک منافعی را تصویر میکنند و ترسیم میکنند برای ملت که لازمهاش جدا شدن از هویت ملی است؛ این همان بیهویت کردن ملت و بیموجودیت کردن ملت است؛ که در دوران پهلوی، به حد اعلی رسید؛ البته عرض کردم، از اواخر دوران قاجار شروع شده بود. انقلاب آمد، این نگاه را عوض کرد، تغییر داد.»
همانگونه که معظم له میفرمایند از جمله برکات انقلاب اسلامی بازگشتن ملت ایران به خویشتن و درک اهمیت هویت ملی ایرانی بود. اکنون ملت ایران در تراز گذشته پرافتخار خود تصمیم میگیرد و عمل میکند و صدها گام جلوتر از دولت-ملتهای فاقد پیشینه است که در آنها بر اساس منافع شخصی و الیگارشیهای حاکم بر این دولتها تصمیم گرفته میشود. شاید به لحاظ نسبت قدرت در قیاس با ابرقدرتهای جهانی ما فاصله معناداری داریم، اما مفتخریم که در بازیگری مستقل و هوشمندانه در عداد و ردیف قدرتهای بینالمللی قرار گرفتهایم.
اگر منافع ملی بر اساس اصول و ارزشهای حاکم بر هویت کشور تعریف گردید، میتوان درک درستی از ارزیابی هزینه-فایده بسیاری از اقدامات پیدا کرد و چرایی بسیاری از تصمیمات راهبردی را دقیق و منطقی برای جامعه شرح داد. شاید یکی از مهمترین رسالتهای جبهه فکری مومن انقلابی در شرایط کنونی همین باشد.
همین مطلب:
روزنامه جوان - منافع ملی ما چگونه تعریف میشود؟