اظهارات جنجالبرانگیز علی یونسی دستیار ویژه رئیسجمهور، موجی از انتقادات را در ملت ایران و دلسوزان انقلاب به همراه داشته است. وی که البته اقداماتش در تحریک مطالبات اجتماعی درخور تأمل جدی است، در جمع کلیمیان شیراز سعی در تطهیر نشان منحوس رژیم پهلوی نموده و در ادامه سخنان مبهم و البته مشکوک به زبان میآورد که جای کنکاش و واکاوی بسیار دارد.
واکنش دولت یازدهم به منتقدان و فعالان رسانهای غیرهمسو با این دولت را میتوان به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای جدی در تحلیل رویکرد این دولت مورد بررسی قرار داد. با این حال طنز تلخ این ماجرا آن است که تحقیر منتقدان و نیز برخوردهای حقوقی با رسانههای غیرهمسو در حالی صورت میگیرد که در عین حال از تحمل مخالفان، آزادی بیان و نیز حذف ممیزیها سخن به میان میآید. سخنان اخیر رئیسجمهور و دولتمردان محترم و نیز رسانههای همسو با دولت را نیز در همین راستا میتوان ارزیابی کرد. فیلم مستندی چهار ماه پیش منتشر شده، ناگهان و پس از عدم موفقیت دولت در خود انصرافی مردم از دریافت یارانهها مورد توجه سیاسیون و توپخانه روزنامههای زنجیرهای قرار میگیرد. گویی تنها گناه این مستند و سازندگان آن این است که گوشهای از سوابق رئیسجمهور محترم را به نمایش گذاردهاند. با این حال نوع مواجهه با این مستند به گونهای بوده است که مخاطبان را به شگفتی بسیار وا میدارد.
در حدود چهار ماه قبل مستندی به نام «من روحانی هستم» در دانشگاه تهران رونمایی شد که در آن به بازخوانی زندگی رئیس جمهور محترم از کودکی تا سال 1384 پرداخته بود. بینندگان منصف این مستند اذعان دارند که این مستند تلاشی است برای نگاهی واقعبینانه به سوابق انقلابی و عملکرد رئیس جمهور محترم. هرچند از آن تاریخ تاکنون این مستند در چند دانشگاه پخش شده و حساسیت خاصی بر روی آن نبوده است، ولی در کمال شگفتی شاهد آن هستیم که در چند روز اخیر هجمه گسترده رسانهای و سیاسی از سوی رسانههای تجدید نظر طلب و رسانههای همسوی با آنان بر این مستند وارد شده که در خور تأمل است. مهمترین سؤال این است که چرا پس از گذشت چند ماه سکوت خبری به یکباره این مستند در کانون توجهات رسانههای جریان تجدیدنظرطلب قرار گرفته است و چرا بازخوانی سوابق انقلابی رئیس جمهور محترم تا این حد موجب نگرانی محافل رسانهای وابسته به کمیتهx شده است؟
من فکر می کنم این جمله عمیقترین جمله رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) در سال 1392 بوده: «انتخابات یک حادثهى یکروزه است، ظرف یک روز انجام میگیرد؛ اما از آن حوادثى است که تأثیر آن، تأثیر بلندمدت است. انتخابات ریاست جمهورى را شما در ظرف یک روز انجام میدهید، اما اولاً کسى را یا کسانى را براى مدت چهار سال بر سرنوشت کشور و جریانهاى عمدهى کشور حاکم میکنید؛ ثانیاً دامنهى تأثیر آن به همان چهار سال هم محدود نمیماند. گاهى اوقات دولتها کارهائى میکنند که تأثیرات آن تا سالها باقى میماند؛ چه کارهاى خوب، چه خداى نکرده کارهاى غیر خوب؛ تأثیر آن منحصر نمیماند به آن چهار سال؛ مثل یک جریانى ادامه پیدا میکند. پس شما در یک روز یک حرکتى میکنید، یک انتخابى میکنید، یک اقدامى میکنید که تأثیر آن در کوتاهمدت، در چهار سال، و در بلندمدت، گاهى در چهل سال باقى میماند؛ اینقدر انتخابات مهم است.» (25/2/1392)
نظر شما چیست؟
... و آخرین مطلب، مسئلهى گفتمانسازى است. این مطالبى که عرض کردیم، اینها فقط نصیحت و درددلِ بین ما نیست که شما بگویید بنده بشنوم، بنده بگویم شما بشنوید، باید اینها به صورت گفتمان در بیاید.
گفتمان یعنى باور عمومى؛ یعنى آنچیزى که به صورت یک سخنِ مورد قبول عموم تلقى بشود، مردم به آن توجه داشته باشند؛
این با گفتن حاصل میشود؛
با تبیینِ لازم - تبیین منطقى، تبیین عالمانه و دور از زیادهروىهاى گوناگون - حاصل میشود؛
با زبان صحیح، با زبان علمى و منطقى و با زبان خوش،
بایستى این مطالب را منتقل کرد. (بیانات امام خامنه ای در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 15/12/1392)
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان فرمودند: «بعضى از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیّهى هستهاى ما با آمریکایىها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولى در همان سخنرانى اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمیکنم امّا خوشبین نیستم.»[1]
اشاره معظم له به خوشخیالی برخی از مسئولین دولت دهم و یازدهم در خصوص دستاوردهای مذاکره با آمریکا نکات قابل تأملی در درون آن دارد، خاصتاً آن که تقریباً همهی ناظران در اینکه برخی در دولت یازدهم چنین رویکردی را دنبال میکنند، شکی ندارند. با این حال در مقابل، هستند کسانی که تصور میکنند که حلقه انحرافی دولت دهم در نقطه مقابل این رویکرد بوده و به شدت استکبار ستیز بودهاند!
در چند روز اخیر و بعد از ماجرای سبد کالا، بسیاری از رسانهها و فعالان سیاسی از مناظر مختلف به این مسئله نگریستند و البته نقدهای پررنگی در این خصوص ابراز شده است. از جمله خدشه دار شدن حیثیت و عزت ملت ایران و این نکته که کسانی که زمانی این گونه حرکات را اقتصاد صدقهای و گداپروری میخواندند، خود شرایطی ناگوار تر را رقم زدهاند! و ...
اما از منظر دیگری نیز میتوان به این ماجرا میتوان نگریست.
سالهای نه چندان دور موسوم به دوم خرداد برای آنان که به اقتضای سنشان آن دوره را درک نموده و یا تاریخ آن را ورق زدهاند، یادآور فضای سیاسی پر التهابی بود که با شعار «توسعهی سیاسی» موجی از اقدامات بی سابقه در حوزه سیاست و رسانه در کشور را رقم زد که البته هم عبرت آموز و هم گاه غمبار بود. در ذیل همین پروژه موسوم به توسعهی سیاسی بر گسترش بی حد و حصر اطلاع رسانی و برداشتن محدودیتها چنان تأکید شد که برخی فراموش کردند که در لیبرالترین کشورها نیز حوزههایی چون منافع ملی و امنیت ملی جزء خطوط قرمز آزادی بیان و انتشار اطلاعات است.
نامگذاری سال 1392 به عنوان «حماسهی سیاسی، حماسهی اقتصادی» از سوی رهبر معظم انقلاب، به خوبی مهمترین مسائل پیش روی کشور در سال جاری نشان میداد که نخست برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود و دیگر حل چالشهای اقتصادی موجود و پیشرفت کشور در حوزه اقتصاد. مخاطبین این عنوان نیز اعم مردم و مسئولین کشور بودند، که البته ملت ایران با حضور حماسی در انتخابات 24 خرداد، عملاً نقش خود را ایفا کردند و تحقق جزء دوم عنوان را از طریق دولت تازهنفس به انتظار نشستند.
سفر چند روز پیش جک استراو به عنوان سرپرست هیئت پارلمانی انگلستان به تهران، تا حدی مورد توجه محافل سیاسی و رسانهای قرار گرفت که موجبات ذوقزدگی عدهای در داخل کشورمان را فراهم آورد. این در حالی است که در میدان سیاست و روابط بینالملل اصل فایدههای منطقی و عقلانی حاکم میباشد و لازم است که بدون برخورد احساسی با چنین پدیدهای برخورد شود. در ادامه تلاش خواهد گردید هرچند مختصر و مفید به ارزیابی این سفر پرداخته شود
«مهرانگیز کار» - از عناصر ضدانقلاب خارجنشین- طی مقالهای در «روزآنلاین» نوشت: «آقای [علی] مطهری به شما خیر مقدم میگوییم که از احمد خاتمیها فاصله گرفته و به ما نزدیک شدهاید/ بخواهید یا نخواهید چنین شده است، آن را پاس میداریم و برای شما کف میزنیم.»
چندی پیش یکی از وبگاههای خبری در اخبار ویژه خود خبری را منتشر کرد که بر اساس آن «ارزیابی انتصابات در 17 استان کشور نشان میدهد که گرایشات سیاسی در 176 پست مدیر کلی به این شرح بوده است: 73 اصلاح طلب، 51 اصولگرا، 20 عضو اعتدال و توسعه و 32 چهره مستقل.» حتی اگر نخواهیم به این خبر اعتماد کنیم، نگاهی گذرا به انتصابات دولت یازدهم در استانها، تقریباً نتیجهای نزدیک به همین آمار را ارائه میدهد. مقایسه این آمار با شعارهای دولت یازدهم نکات قابل تأملی را در ذهن متبادر میسازد
توجه به پیشرفتهای اقتصادی و آنچه در ادبیات رایج علمی امروز توسعه خوانده میشود، یکی از مهمترین حوزههای مباحث محافل دانشگاهی، مدیریتی و بینالمللی به شمار میرود. در عین وجود رویکردهای مختلف -که بعضاً ناشی از گفتمانهای معرفتی گوناگون به علوم انسانی نیز هست- سبب شده تا الگوهای گوناگون و بعضاً متناقضی در شیوهی پیشنهادی اندیشمندان در خصوص پیشرفت ارائه گردد. در کشور ما نیز اثرات و پیامدهای این رویکردهای مختلف بر مدلهای پیشنهادی صاحبنظران سایه انداخته است. از همین رهگذر از جمله دیدگاههایی که منبعث از گفتمان معرفتی اسلام و انقلاب اسلامی است، ساخت اقتدار درونزا و پیشرفت متکی به داخل است که چندی است مطرح گردیده، اما ریشه در ادبیات و مفاهیم معرفتی اسلامی دارد. از آنجایی که مبنای طرح این نظریه، گفتمان دینی و اسلامی بوده، لازم است در همین چارچوب و متکی به مبانی ان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که در این مقاله کوشیده خواهدشد تا ابعاد مفهومی، ضرورتها، بایسته و پیامدهای ساخت اقتدار درونی مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از اولین کتابهای منتشر شىده در تحلیل و آسیب شناسی فتنه 88 و حوادث پس از انتخابات دهم، کتاب «عبور از فتنه» است. این کتاب در سال 1389 و در اولین سالگرد انتخابات دهم ریاست جمهوری و با حضور جمعی از مسئولین، در نشست مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاههای کشور رونمایی شد. عبور از فتنه در 3 جلد توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای سازمان بسیج دانشجویی انتشار یافته است: جلد اول این مجموعه به تحلیل زمینه ها و علائم بروزفتنه که درحوادث پیش ازانتخابات ظاهرگردید، می پردازد.درجلددوم فرایند فتنه ازاوج تا زوال آن بررسی میشود و جلدسوم این مجموعه به تحلیل نقش و استراتژی بازیگران داخلی وخارجی فتنه 88 می پردازد.
گفتمانهای مطرح در فضای سیاسی اجتماعی انتخابات دهم، چرایی و چگونگی ورود میرحسین به انتخابات دهم، سیر حمایتی و سیر کلامی – گفتمانی میرحسین در انتخابات، براندازی مخملین، کودتای مخملی در کشورهای دیگر، شبیه سازی کودتای مخملی در ایران، پیشلرزههای فتنه، ابزارهای تبلیغاتی و محورهای جنگ روانی فتنه، پروژه تقلب و آشوب، اتهام جنایت و کشته سازی، نقش آقای هاشمی در فتنه، پیشینه زندگی موسوی، نقش احزاب داخلی و احزاب معاند و گروهکهای ضد انقلاب در فتنه، نقش و رویکردها و اقدامات سیاسی، اطلاعاتی و رسانهای بیگانگان در توطئه براندازی نرم، آشنایی با مؤسسات طراح و مجری براندازی نرم و قرارگاههای ناتوی فرهنگی، نقش رسانهها، فیسبوک و توییتر در فتنه، اظهار نظرات اقدامات عملی فتنه گران خارج نشین، حوادث و رویدادهای فتنه در روز قدس، 13آبان، 16آذر و عاشورای 88؛ خروش عاشورائیان در 9 دی، فتنه حکمیت و 22 بهمن آخرین میخ بر تابوت فتنه از عناوین و مسائل طرح شده در این کتاب هستند.
این کتاب 3 جلدی در تیراژ نسبتا بالایی چاپ شد و خیلی زود به چاپ دوم رسید و بحمدالله مورد استقبال مخاطبان محترم قرار گرفت.
هرچند این کتاب جزو کتابها متقدم منتشر شده در این حوزه است و احتمالاً کتابهای جدیدتر و جامع تری در این خصوص به بازار نشر راه یافته است، اما هنوز هم نکات قابل تأمل و کمتر گفته شده و شنیده شده ای در این کتاب هست که مطالعه آن را خصوصاً برای دانشجویان عزیز و جوانانی که پس از سال 88 با فضای سیاسی پیوند خورده اند، توصیه می نمایم.
به مناسبت چهارمین سالگرد حماسه 9دی، روز تبلور پیوند امام و امت، متن الکترونیکی این کتابها را منتشر می نمایم. از همه خوانندگان محترم نیز می خواهم که نگارنده را از دعای خیر خویش فراموش نسازند.
جهت دریافت فایل این کتاب به ادامه مطلب مراجعه نمایید:
چندی پیش دکتر حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی و سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک رئیسجمهور در ضمن گفتوگویی مبسوط با ماهنامه اندیشه پویا در خصوص سابقه آشنایی و حضور در ستاد انتخاباتی اقای روحانی به نکته ای اشاره می کند که حاوی یک خطای و یا اعتراف تاریخی است.
وی در پاسخ به این سوال چه شد که آقای روحانی به سراغ شما آمدند، آیا آشنایی وی با شما پیشینه قدیمیتری داشت، اظهار داشت: من در یک مورد با ایشان همکاری نزدیکی داشتم. سال 77 در جریان مسئله رفع حصر آیتالله منتظری با ایشان از نزدیک کار کردم و فکر میکنم خاطره خوبی از آن تجربه داشتم.
وی نقش خود را در آن ماجرا مشاور خواند و افزود: آقای درینجفآبادی از من خواستند که به آقای روحانی کمک کنم.
ای کاش برخی همانقدر که در داخل از موضوع بالا هستند در مقابل خارجی ها هم ...!
درگذشت نلسون ماندلا، رهبر مبارزات مردم آفریقای جنوبی علیه نژادپرستی که صدر خبرهای رسانههای جهان را به خود اختصاص داد، از جنبهای بهانهای شد برای کسانی که به هر دستاویزی چنگ میزنند تا مسیر بازگشت خود به قدرت را هموار میکنند. اینان با طرح موضوع برخورد ماندلا پس از سقوط رژیم نژادپرست حاکم در عفو نیروهای مخالف، تلاش نمودند تا زمزمههای گذشت از گناهان جبرانناپذیر فتنهگران را طرح نمایند. هرچند این جریانات سیاسی تعمداً تنها بر روی بخش خاصی از زندگی و بینش ماندلا که مربوط به حوزه داخلی و تعامل داخلی است، تأکید میکنند، اما مروری بر رویکرد بینالمللی ماندلا و نوع مواجهه وی با قدرتهای استکباری، روشنگر آن است که اساساً شباهت چندانی میان منش و رویکرد شخصی همچون ماندلا و به اصطلاح اصلاحطلبان داخل کشور وجود ندارد.
این روزها که جنجال بر سر گزارش بحث برانگیز 100روزه رئیس جمهور که اتفاقاً بیشتر بر بررسی کارنامه دولت دهم گذشت، در محافل سیاسی و رسانهای درگرفته و البته واکنش رئیس جمهور سابق را نیز به دنبال داشته است بد نیست چند نکته ای در حاشیه ای این مناقشه را مورد اشاره قرار دهم:
سنت الهی این چنین است که کسانی مصداق واقعی آیه شریفه «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا و َأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ» هستند که با زحمات و تحمل دشواریها، گاه مسیر تاریخ را عوض میکنند و حماسههای ماندگاری را رقم میزنند.
چند نکته در باب توافق اخیر
در باب توافق اخیر ایران و 3+3 (5+1) بحثهای بسیاری شده است، منباب ورود به بحث بنده نیز به چند نکته قابل تأمل اشاره می نمایم:
این روزها بحث بر سر آن است که طرف غربی بالاخره بر سر چه مواردی حاضر است با ایران به توافق دست یابد. برای فهم این موضوع کافی است دو سند مختلف که می تواند در فهم این مسئله راهگشا باسد، را بررسی نماییم.
این روزها که مذاکره به بحث اصلی محافل رسانهای و سیاسی کشور و حتی فراتر از مرزها بدل شده است، در موضع موافقت یا مخالفت، گاهی طیف وسیعی از افراد در کنار یکدیگر تصور شده یا از یک منظر دیده میشوند. به نظر میرسد منشأ برخی قضاوتهای سطحی غیرمنصفانه در مورد مواضع طیفهای گوناگون نیز با این مسئله بیارتباط نباشد.
در خصوص نگاه به مذاکره با امریکا در کشورمان میتوان چند دسته و نگرش مشخص را شناسایی نمود