خونی که همچنان در جوشش است
تأثیرپذیری روشن انقلاب اسلامی از قیام عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بر کسی پوشیده نیست. این تأثیرپذیری را هم در جنبههای معرفتی-اندیشه ای و هم در رویکردهای سیاسی و اجتماعی میتوان مشاهده کرد. بر این اساس میتوان عاشورا را در قالبی وسیعتر از یک نهضت الگو که «عامل احیاگر و استمراربخش» انقلاب اسلامی دانست.
جنجالسازی اخیر روزنامه زنجیرهای که در امتداد خط القای رسانههای بیگانه در مورد پروژه اسیدپاشی انجام گرفت، بار دیگر آسیبهای موجود در فضای رسانهای کشور را نمایان ساخت. پیشینه این روند را باید در دورهای جستوجو کرد که بر پایه تئوریهای غلط و تصمیمات شتابزده، تصمیم به گسترش فعالیت مطبوعاتی بدون رعایت چارچوبهای قانونی گرفته شد. در این دوره که مصادف با سالهای پس از دوم خرداد 1376، بر مبنای راهبرد سیاسی جریان حاکم وقت، تلاش بر این بود تا از گشایش بیضابطه فضای رسانهای، مقاصد سیاسی و جناحی خاصی دنبال شود و عملاً روزنامههای زنجیرهای آتشبیار معرکههایی همچون «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» و «فتح سنگر به سنگر» شدند.
تأکید اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکم آغاز کار دوره جدید کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی بر موضوع حمایت از فعالیتهای خودجوش جبهه جوانان مؤمن و رویشهای فرهنگی انقلاب اسلامی، علاوه بر آن که به عنوان یک سیاست کلان و مبنای راهبرد فرهنگی نظام اسلامی تلقی میشود، از جنبههای دیگری نیز در خور تأمل و مداقه است.
از همان روزهایی که دولت یازدهم سکاندار امور اجرایی کشور گردید،میشد پیشبینی کرد که جریانات سیاسی خاصی که تا پیش از این از قدرت دور مانده بودند تلاش کنند تا فضای دولت را به حاشیه ببرند.
نامه سرگشاده علی مطهری نماینده مجلس که میکوشد با اظهارات جنجالی خود را در معرض رسانهها قرار دهد، به رئیس جمهور حاوی نکاتی است که در خور تأمل و بررسی است
در یکی از روزهای اسفند 1206 هجری شمسی، مطابق با فوریه 1828 میلادی، یکی از سرنوشتسازترین معاهدات خارجی ایران با یکی از دول قدرتمند دنیا امضا شد. در این عهدنامه که در یکی از روستاهای آذربایجان، میان ایران و روسیه تزاری امضا گردید، دولت وقت کشورمان بر از دست رفتن بخشهایی از خاک کشورمان - قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان و مغان و طالش علیا- صحه گذارد. علاوه بر این ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد.
در ۱ اسفند ۱۲۰۶ (۲۱ فوریه ۱۸۲۸) یعنی پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان، بین روسیه و ایران، عهدنامه ای موسوم به ترکمانچای امضا شد. طی این قرارداد قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد. اما نکته ای که کمتر بدان پرداخته می شود و گاه در لابه لای صفحات تاریخ گم می شود، در فصل هفتم این معاهده به چشم می خورد
قدام وقاحتآمیز نخستوزیر انگلستان، پس از دیدار با رئیسجمهور کشورمان بازتاب وسیعی در رسانهها داشته است و البته هر چند انتظاری جز این از یک دولت با سابقه استعماری نمیرفت، اما نکاتی تأملبرانگیز همچنان باقی است که در ادامه به اختصار به آنها اشاره میشود.
مهر ماه و مقطع بازگشایی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، فرصتی دیگر برای بازخوانی جایگاه و نقش دانشگاه در مسیر پیشرفت و تعالی کشور است. امسال نیز آغاز سال تحصیلی مراکز آموزشی کشور با ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مصادف شد که این خود دلیل روشنی است بر انتظارات نظام اسلامی از دانشگاه.
دفاع مقدس تجربهای گرانسنگ و ذیقیمت برای انقلاب اسلامی و ملت ایران بود که با گذشت سالها، هنوز هم رهاوردهای آن به طور کامل و دقیق بازشناسی نشده است. اکنون و در آستانه سی و چهارمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس، میتوان به یکی از دستاوردهای بینظیر آن که بیارتباط با شعار امسال نیز نیست، یعنی «مدیریت جهادی» اشاره کرد.
یکی از ویژگیهای خاص انقلاب اسلامی که آن را از بسیاری از تحولات سیاسی- اجتماعی جهان متمایز مینماید، تأثیرات و پیامدهای آن در ورای مرزهای جغرافیایی تحقق آن است. به این مفهوم که هرچند انقلاب اسلامی در داخل جغرافیای خاصی به نام ایران رخ داد و اتفاقاً اولین رهاورد آن یعنی نظامسازی سیاسی در همین نقطه به منصهظهور رسید، اما با گذر زمان تبعاتی بسیار چشمگیرتر در خارج از مرزهای خود بروز داد.
به جنگ اخیر غزه ورای تحولات میدانی و اقدامات صهیونیستها و مقاومت از زاویهای دیگر نیز میتوان نگریست و آن نوع نگاه جریانهای گوناگون فکری و سیاسی جهانی به عرصه موردنظر است. از این منظر صحنه اخیر غزه را میتوان عیاری برای اعتقاد و احترام به ارزشهای انسانی دانست. در روزهای اخیر تقریباً هیچ انسان آزادهای در جهان در مقابل جنایات رژیم کودککش صهیونیستی در غزه سکوت نکرده و هرکس به سهم خود کوشیده است تا نفرتاش را نسبت به این فاجعه انسانی نشان دهد.
ببینید، در قضیهی حمایت از فلسطین - این یک مثالی است میخواهم بزنم - هیچ کشور و هیچ دولتی به گرد جمهوری اسلامی نرسید. این را همهی دنیا تصدیق کردند. جوری شد که بعضی از کشورهای عربی از ناراحتی دادشان بلند شد، گفتند ایران دارد برای مقاصد خود اینجا تلاش میکند! البته فلسطینیها به این حرف اعتنائی نکردند. از جمله در قضیهی غزه - در این جنگ بیست و دو روزهی چند ماه قبل - جمهوری اسلامی در همهی سطوحش؛ از رهبری و ریاست جمهوری و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت برادران فلسطینیِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحهی این حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبیاند!
ملت و مقاومت اسلامی فلسطین را میتوان «مظلوم مقتدر» دانست. به نحوی که هرچند رژیم صهیونیستی در مواجهه با آن از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند، اما فلسطینیان با الگوگیری از انقلاب اسلامی، توانستهاند از رهگذر مقاومت اسلامی به اقتداری دست یابند که تا حدودی از منافع و حقوق خود دفاع کنند. جنگ اخیر غزه نیز از جلوههای همین مظلومیت همراه با اقتدار است. هرچند تهاجم رژیم صهیونیستی به باریکهی غزه به پایان نرسیده است، اما با نیمنگاهی به تحولات این نبرد، میتوان ابعادی از اقتدار و یا به عبارتی دستاوردهای مقاومت اسلامی فلسطین در این جنگ را بررسی نمود. در این مقاله به طور اجمالی برخی از موفقیتهای مقاومت در این نبرد مورد اشاره قرار میگیرد
مسئلهی قدس و فلسطین را میتوان مسئلهی اول جهان اسلام و همچنین مهمترین موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دانست. نگاهی به تحولات و مناسبات بینالمللی، بهروشنی تأثیر مستقیم این مسئله را در معادلات و روابط دولتها و نظام بینالملل نشان میدهد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران نقش فعال و مسئولانهای در خصوص مسئلهی قدس شریف و سرزمین فلسطین ایفا کرده است و رویکرد نظام اسلامی بر کسی پوشیده نیست. ناگفته پیداست که رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، در جایگاه ولی امر مسلمین، نقشی راهبردی در پیگیری مسئلهی فلسطین و راهبری امت اسلامی در مبارزه با موجودیت غاصب صهیونیستی داشته و سیاستها و جهتگیریهای کلان نظام اسلامی را نیز بر همین اساس تنظیم مینمایند. از این رو، میتوان راهبردهای کلان مسئلهی رهایی قدس شریف و نجات ملت مظلوم فلسطین را در کلام معظمله جستوجو کرد.
آرمان فلسطین و رهایی قدس شریف از روزهای اولیه آغاز نهضت اسلامی، جزء مؤلفههای مهم انقلاب اسلامی به شمار میرفته است. بهگونهای که امام راحل(ره) از آغازین روزهای حرکت الهی خویش مسئله خطر رژیم صهیونیستی را گوشزد نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از اولین اقدامات انجامگرفته توسط انقلابیون، تعطیلی نمایندگی رژیم اشغالگر قدس و تحویل آن به نمایندگان ملت فلسطین بود. یکی دیگر از اقدامات راهبردی امام خمینی(ره) در آن مقطع تعیین جمعهی آخر ماه مبارک رمضان بهعنوان روز جهانی قدس بود. در این نوشتار کوشیده خواهد شد تا ابعاد گوناگون این روز مهم و اثرگذار در اندیشه و مکتب امام راحل عظیمالشأن بررسی گردد.
گفتمانها و خردهگفتمانها معمولاً در بستر اجتماعی ساخته میشوند و تسری آنها نسبت مستقیمی با کارآمدی و راهیابی آنها به حوزه قدرت دارد. از این منظر خردهگفتمان اعتدال نیز – اگر قائل به تعریف آن در حوزه گفتمانی باشیم- از این قاعده مستثنا نیست. اینکه آیا شعار اعتدال منتظر به روی کارآمدن دولت یازدهم شده است یا آنکه دولت یازدهم با روی کارآمدنش به دنبال ترویج این شعار؛ امر مهمی است که البته از حوصله این نوشتار خارج است. با اینحال از آن رو که دولت وجهه همت خود را ترویج این حرکت و حرکت در مسیر این شعار قرار داده است، تأملی کوتاه در آن لازم است.
اکنون که 15 سال از وقوع فتنه تیرماه 1378 میگذرد، هنوز جای تحلیلهای بسیاری از زوایای ناگفته و ناپیدای آن باقی است. برای مثال این حادثه را نباید در چند جنجال سیاسی، همچون توقیف روزنامهی سلام و یا تجمعات کوی دانشگاه تهران و ... جستجو کرد، بلکه خاستگاه آن را باید در یک فرایند تحلیل روند ریشه یابی نمود.
هرچند در طول سالهای متمادی پس از انقلاب اسلامی دشمنان تلاش کردهاند با تهدیدات نظامی، ملت ایران را از مسیر استقامت و استقلالطلبی به حاشیه برانند، اما در عمل پوچی این تهدیدات ثابتشده است و با دلایل گوناگون میتوان آن را به اثبات رساند.
در گفتمان انقلاب اسلامی، قشری همچون دانشجو و دانشگاهی نقشی ویژه در راهبری عمومی جامعه ایفا میکنند و از اینروست که لزوم وجود فهم و بصیرت سیاسی در این قشر از گذشته مورد تأکید امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظلهالعالی) بوده است. با اینحال در عمل مشاهده شده است که گاه مطامع و منافع جریانات سیاسی مسیری دیگر را برای دانشگاه رقم زده است.
چند روز پس از غائلهی چهاردهم اسفند 1360، شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی در نامهای به مراد خویش امام راحل (ره) از حقایقی پرده برداشت که هنوز هم شنیدنی است. هرچند خط کلی این نامه مربوط به مقطع خاص زمانی جریانات سیاسی پیرامون بنیصدر است، اما در درون این نامه، نوعی جریان شناسی معرفتی گفتمانی به چشم میخورد که هنوز هم ارزش بررسی و تأمل دارد.
33 سال از حادثه ناگوار هفتم تیر که به شهادت شهید سیدمحمد حسینی بهشتی و 72تن از یاران انقلاب اسلامی انجامید، میگذرد. البته این حادثه تنها تروری نبود که دست پلید گروهکهای وابسته گلهای انقلاب را پرپر میکند، بلکه در طول سالهای آغازین پیروزی انقلاب، تعداد قابل ملاحظهای از متفکران و رجال سیاسی و فرهنگی جامعه به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند. آنچه در این میان هنوز قابل تأمل است، هدف این ترورها و نیز نکتهای خاص در فرآیند انجام آنهاست.