دستاوردهای راهبردی مقاومت اسلامی در نبرد رمضان
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ
دستاوردهای راهبردی مقاومت اسلامی در نبرد رمضان
ملت و مقاومت اسلامی فلسطین را میتوان «مظلوم مقتدر» دانست. به نحوی که هرچند رژیم صهیونیستی در مواجهه با آن از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند، اما فلسطینیان با الگوگیری از انقلاب اسلامی، توانستهاند از رهگذر مقاومت اسلامی به اقتداری دست یابند که تا حدودی از منافع و حقوق خود دفاع کنند. جنگ اخیر غزه نیز از جلوههای همین مظلومیت همراه با اقتدار است. هرچند تهاجم رژیم صهیونیستی به باریکهی غزه به پایان نرسیده است، اما با نیمنگاهی به تحولات این نبرد، میتوان ابعادی از اقتدار و یا به عبارتی دستاوردهای مقاومت اسلامی فلسطین در این جنگ را بررسی نمود. در این مقاله به طور اجمالی برخی از موفقیتهای مقاومت در این نبرد مورد اشاره قرار میگیرد:
1- سلاح و عملیات غافلگیرکننده:
جنگ اخیر غزه، دستاوردهای غیرمنتظرهی مقاومت در نبرد نظامی را به نمایش گذارد. مقاومت اسلامی در این جنگ برای اولین بار توانست در یک عملیات آبی-خاکی به پشت جبهه دشمن نفوذ کند و صهیونیستها را غافلگیر نماید. همچنین به اذعان کارشناسان نظامی-استراتژیک، نوع بهکارگیری سلاحهای جدید و راهبردی، حجم آتش و برد آتش مقاومت در این نبرد بیسابقه بوده است.
2- اسارت نظامی صهیونیست:
در جنگ اخیر غزه، برای اولین بار مقاومت، موفق به اسارت یک نظامی صهیونیستی در حین نبرد شد. تا پیش از این عمدتاً عملیات اسارت در حین کمین نیروهای مقاومت رخ میداد و اسیرگیری در میانهی نبرد بیسابقه است. لازم به ذکر است اسیرگیری از صهیونیستها، در منازعهی فلسطین کاملاً راهبردی است، چراکه این مسئله تا کنون یکی از ابزارهای موفق فشار مقاومت برای آزادی اسرای فلسطینی و امتیازگیری از رژیم صهیونیستی بوده است. در همین راستا است که «موشه یعلون» وزیر جنگ این رژیم صراحتاً به نظامیان صهیونیست در خصوص اسارت به دست مقاومت هشدار میدهد.
3- پهپاد:
در این جنگ، برای اولین بار مقاومت موفق به استفاده از پهپاد گردید. این موضوع، علاوه بر آنکه بر اشراف اطلاعاتی مقاومت در حین نبرد میافزاید، از جنبههای عملیات روانی نیز کاملاً موثر است. پرواز پرندههای بدون سرنشینی که هم کاربرد جمع آوری اطلاعاتی داشته و هم قابلیت استفاده به عنوان بمب متحرک را دارد، خصوصاً زمانی که رادارهای پیشرفته رژیم صهیونیستی امکان آشکارسازی و شناسایی آن را ندارد، صهیونیستها را به شدت غافلگیر کرده و البته در حیرت و ترس فرو برده است.
4- ارتقاء توان موشکی
در این جنگ، ابعاد جدیدی از توانمندی مقاومت در بهره گیری از سلاح راهبردی مقاومت یعنی موشکها، مشاهده گردید. اسرائیلیها امیدوار بودند با طولانیتر شدن جنگ ذخیرهی موشکهای مقاومت نیز به پایان برسد. با این حال نه تنها شلیک روزانهی موشکها به داخل سرزمینهای اشغالی پایان نپذیرفته است، بلکه به اذعان تلویزیون رژیم صهیونیستی: «حماس همچنان قادر به شلیک هزاران موشک به مواضع اسرائیل است». همچنین برد موشکهای مقاومت در این مرحله افزایش چشمگیری داشته، به گونهای که مناطق شمالی فلسطین اشغالی همچون حیفا نیز در تیررس موشکهای مقاومت قرار گرفت. علاوه بر برد، دقت موشکها نیز افزایش داشته است. برای اولین بار تأسیسات هستهای رژیم اشغالگر قدس، همچون «دیمونا» و «ناحال سوریک» ، هدف موشکهای مقاومت واقع شد. موشکهای مقاومت برای اولین بار موجبات تعطیلی فرودگاه بینالمللی بنگورین تلآویو را فراهم آورد که روزنامه صهیونیستی یدیعوتآحارنوت صراحتاً لغو پروازها را «پیروزی راهبردی مقاومت» دانست. این موشکها حتی آسایش سرکردگان این رژیم را نیز بر هم زد؛ به گونهای که کنفرانس خبری نخستوزیر این رژیم از واهمهی موشکها نیمه کاره رها شد. در همین راستا، شبکه دوم تلویزیون رژیم صهیونیستی، اذعان نمود از آغاز جنگ تا کنون 90 درصد از ساکنان شهرکهای همجوار با نوار غزه آن را ترک کرده و کارخانههای موجود در محدودهی 40 کیلومتری نوار غزه کار خود را متوقف کردهاند. در این نبرد همچنین ناکارآمدی سامانه گنبدآهنین نیز بیش از پیش نمایان شد. به گونهای که به اذعان خبرگزاری صهیونیستی «تزپیت» تا روز 21 جولای، از 2040 راکت مقاومت این سامانه تنها 396 راکت را رهگیری نمود. این بدان معناست که بازدهی این سامانه حداکثر 20 درصد است.
5- تلفات انسانی صهیونیستها
آمار قابل ملاحظه تلفات صهیونیستها نیز از مسائل تأثیرگذار بر روند این جنگ است. بر خلاف تصور پیشین صهیونیستها، آمار کشتههای و زخمیهای این رژیم فراتر از حد انتظار بود؛ از اینرو مسئولان این رژیم برای سانسور اخبار مربوط به تلفات، تلاش حداکثری میکنند. آنان بهخوبی میدانند که با توجه به وضعیت عمومی روانی و اجتماعی ساکنان سرزمینهای اشغالی، افشای آمار صحیح، آثار تخریبی جبرانناپذیری بر جامعهی صهیونیستی خواهد گذارد. به گونهای که یک روزنامهنگار صهیونیست اعتراف میکند: «اگر تعداد واقعی کشتههای اسرائیل را اعلام کنیم در اسرائیل انقلاب میشود.» نابرابری تلفات در حوزه راهبردی نیز قابل تأمل است. در این نبرد یک فرمانده نظامی صهیونیست- غسان علیان فرمانده تیپ گولانی- به هلاکت رسید، اما صهیونیستها، علیرغم آنکه به کشتار بیرحمانه کودکان و زنان روی آوردهاند، تا کنون موفق به حتی زخمی کردن یک فرمانده مقاومت نشدهاند.
6- نفوذ اطلاعاتی:
هرچند بهانهی اصلی این تهاجم، شناسایی و نابودی توان موشکی مقاومت بود؛ اما تاکنون ناتوانی صهیونیستها در برآورد اولیه از توان موشکی مقاومت به گونهای بوده است که رسانههای صهیونیستی رسماً بر ناتوانی موساد در یافتن سکوهای موشکی مقاومت تاکید کردند. تحلیلگر روزنامه «هاآرتص» ضمن اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی با توجه به کمی اطلاعات قادر نیست ضربهای اساسی به مقاومت بزند، گفت: «این رژیم برگ برندهای در مقابل حماس در دست ندارد.» از جنبه توانمندیهای جنگ الکترونیک نیز دست برتر مقاومت چشمگیر است. تسلط هکرهای مقاومت بر شبکههای تلویزیونی صهیونیستها به گونهای بود که مقاومت آگهیهای خود را از طریق شبکهی2 این رژیم پخش میکرد و جهاد اسلامی نیز موفق به شنود مکالمات مخابرات اسرائیل گردید.
7- قدرت پدافندی مقاومت:
مقاومت اسلامی از جنبهی پدافندی نیز در سطح توانمندی بالایی در این نبرد حاضر شد؛ به گونهای که در زمینهی پدافند هوایی با سرنگونی جنگندهی اف16 اسرائیلی و نیز چند بار سرنگونی پهپادهای جاسوسی اسرائیل، صهیونیستها را شگفتزده و غافلگیر کرد. در همین راستا روزنامه صهیونیستی هاآرتص اذعان داشت: «مقاومت با پایداری در مقابل نیروی هوایی اسرائیل پیروزی روشنی به دست آورده است. اسرائیل در حال تکرار شکست امریکا در ویتنام است.» در حوزه دفاع زمینی نیز، باید گفت صهیونیستها، امید زیادی برای تهاجم زمینی به غزه داشتند که با ایستادگی مقاومت، قادر به پیشروی چندانی نشدند. این چنین بود که پس از عدم موفقیت در تهاجم زمینی جان کری وزیر خارجه آمریکا تصریح نمود: «عملیات اسرائیل تبدیل به افتضاح شده است.»
8- چالشهای درونی رژیم صهیونیستی:
جنگ رمضان علاوه بر ابعاد نظامی در حوزههای دیگر نیز رهاوردهای قابل توجهی برای مقاومت داشته و دارد که برخی از موفقیتها در آینده واضحتر خواهد شد. برای اولین بار در طی تهاجم به غزه، در درون سرزمینهای اشغالی تظاهرات ضد جنگ رخ داد و این به وضوح تأثیر این جنگ را بر تشدید شکافهای درونی رژیم اشغالگر قدس نشان میدهد. این تهاجم با آنکه دستاورد چندانی برای غاصبان قدس نداشته اما به شدت به هزینههای آنان افزوده است. به اذعان روزنامهی هاآرتص، منابع حکومتی اسرائیل هزینهی عملیات نظامی در نوار غزه را فقط تا پایان روز چهاردهم، 2 میلیارد شیکل (معادل حدود 585,564,178 دلار) برآورد کردند. طبیعی است هر روز که جنگ ادامه یابد هزینهها نیز همچنان افزایش خواهد یافت. دورون کوهن، مدیر کل سابق وزارت دارایی این رژیم هزینه جنگ را بین 8 تا 10 میلیارد شیکل (2.3 تا 2.9 میلیارد دلار) یعنی 0.75 تا 1 درصد تولید ناخالص داخلی این رژیم برآورد میکند. به اذعان سران این رژیم در اثر این جنگ، گردشگری در فلسطین اشغالی که از مهمترین منابع تأمین درآمد پایههای اقتصادی این رژیم است، با زیانی که در حدود 500 میلیون دلار برآورد میگردد، آسیب جدی دیده است که یقیناً آثار این مسئله در بلندمدت بیشتر مشاهده خواهد شد.
9- دیپلماسی عمومی مقاومت:
از دیگر دستاوردهای مقاومت در این جنگ، دیپلماسی عمومی موفق در حوزهی بینالمللی بود. به گونهای که علیرغم آنکه سران دولتهای غربی، به اقتضای منافعشان سکوت کرده و یا به حمایت از جنایات صهیونیستها پرداختند، اما عموم ملتهای آزاده به حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مقاومت روی آوردند و برپایی تظاهرات گسترده در جایجای جهان، نشان از تأثیرگذاری دیپلماسی عمومی مقاومت داشته است.
10- نزدیکی جریانهای مقاومت:
یکی از چالشهای جدی نیروهای مقاومت در سالهای اخیر، اختلافاتی بود که پس از تحولات منطقه بر روابط میان گروههای مقاومت سایه انداخته بود و صهیونیستها امیدوار بودند از این اختلافات حداکثر بهرهگیری را نمایند. از دستاوردهای جنگ رمضان نزدیکی بیش از پیش گروههای مقاومت اسلامی فلسطین و نیز نزدیکی این گروهها به جریانهای دیگر محور مقاومت همچون مقاومت اسلامی لبنان است.
جمع بندی:
«نبرد رمضان» یا «جنگ 2014» بار دیگر توانمندیِ روز به روز در حال پیشرفتِ مقاومت و در مقابل استیصال روزافزون صهیونیستها را به نمایش گذارده است. بیشک آنچه در این سطور مورد اشاره قرار گرفت، تنها بخشی از دستاوردهای کارآمد مقاومت اسلامی بود. اما ناگفته پیداست همه اینها نشانگر این است که راهبرد اقتدار افزاییِ جریان مقاومت نه تنها کارآمد بوده؛ بلکه تنها راه جلوگیری از ظلم و ستم صهیونیستها بر ملت فلسطین در شرایط کنونی، تداوم همین راهبرد است.
این چنین است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به این راهبرد تأکید میورزند: «این رژیم وحشی و گرگصفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بیرحمی و سنگدلی با مردم رفتار بکند و آدمکشی و کودککشی و حملهی به مناطق و ویرانگری اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر انشاءالله آن روز فرارسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتی که این رژیم جعلی سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانهی در مقابل این رژیم است؛ در مقابلهی با رژیم صهیونیستی، باید از سوی فلسطینیها دست قدرت نشان داده بشود. کسی گمان نکند که اگر چنانچه موشکهای غزه نبود، رژیم صهیونیستی کوتاه میآمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانهی باختری چه میکنند! در کرانهی باختری که موشکی وجود ندارد، سلاحی وجود ندارد، تفنگی وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستی دارد چهکار میکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانههای مردم را خراب میکند، باغهای مردم را خراب میکند، زندگی مردم را نابود میکند، آنها را به خواری و ذلت میکشاند، تحقیر میکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان میبندد، برق را رویشان میبندد؛ کسی مثل یاسر عرفات را که اینهمه با صهیونیستها همراهی کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصرهاش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. اینجور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیستها نشان ندهیم، آنها به کسی رحم کنند، ملاحظهی کسی را بکنند، حق کسی را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجی که تا قبل از نابودیِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینیها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگصفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کما اینکه الآن دارند با همهی توان دنبال آتشبس میگردند؛ یعنی بیچاره شدند.
آدمکشی میکند، کودککشی میکند، قساوت بیرون از حد و اندازهی معقول بشری نشان میدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنی در یک محذور، در یک گرفتاری سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است؛ لذا بنده عقیدهام این است، این اعتقاد ما است که کرانهی باختری هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانیکه علاقهمند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کاری بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزی که ممکن است از محنت فلسطینیها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایی بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کاری به نفع فلسطینیها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگصفت چیزی کاسته نخواهد شد.»
همین مطلب:
۹۳/۰۵/۰۴