تأملاتی در باب جهاد اقتصادی؛ بایستهها و راهبردها
تأملاتی در باب جهاد اقتصادی؛ بایستهها و راهبردها
نگاهی دوباره به چارچوب کلی مد نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) در نامگذاری سالهای مختلف در طول حدود دو دهه گذشته، نشانگر وجود راهبردی کلی و اساسی و در هدایت جهتگیری و رویکرد نظام و جبهه انقلاب به سمت و سوی آرمان متعالیای است. معظم له در طول سالهای گوناگون با تدابیر داعیانه خویش با تعیین عناوین هرسال علاوه بر آن که مهمترین بایستهی هر زمان در مقابل چشم ملت ایران قرار دادهاند، سلسلهای از گامهای نظام اسلامی به سوی تعالی را طراحی نمودهاند. نامگذاری سال 1390 به عنوان «جهاد اقتصادی» نیز بخشی از همین چارچوب کلی و راهبردی به سوی تعالی نظام اسلامی است که در گام فعلی رسوخ حرکت جهادی برخاسته از تفکر انقلاب اسلامی را در عرصه اقتصاد نوید میدهد. در طول چندین روزی که از آغاز سال جاری میگذرد، نکات قابل توجه گوناگونی در این باب گفته شده و خواهد شد که به نظر میرسد لازم است به برخی ناگفتهها نیز اشاره گردد:
1- جهاد مفهومی برخاسته از واژگان و ادبیات اسلامی و الهی است و طبعاً قرار گرفتن آن در کنار اقتصاد، نشان از لزوم رویکردی عمیق و اساسی مبتنی بر نگاه معرفتی دینی در عرصه اقتصادی است. در نصوص و آموزههای دین مبین اسلام جهاد بخشی از راهگذر تعالی انسان است و در پرتوی آن است که هدایت و حمایت مادی و معنوی ذات باری تعالی از انسان بروز مییابد. دقت در مفهوم آیه شریفه «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» نشانگر آن است که انسان مادی اگر تنها به قدرت مادی (که پنداشته از او نشأت گرفته است) اکتفا کند در بهره برداری از دنیا تنها به بخشی از موفقیت دست مییابد، اما اگر در پرتوی اعتقاد و یقین قلبی به راه حق و در جهت اقامه آن دست به جهاد زند، امداد الهی به کمک او خواهد آمد و هم در راهیابی به مسیر تعالی و هم شتاب بیشتر در این راه او را یاری خواهد نمود. این مفهوم والا و اساسی تنها در ادبیات دینی و در ذیل ایمان توحیدی قابل فهم خواهد بود، بنا به راین شاید واژهای معادل مفهوم جهاد در ادبیات فارسی و غیره نتوان پیدا کرد.
2- با دقت در نکته فوقالذکر میتوان درک نمود که تفاوت اساسی حرکت جهادی با حرکت شتابزده و یا هر چیز شبیه به آن چیست. ممکن است برخی تصور نمایند که حرکت جهادی به معنای بیبرنامگی، شتابزدگی و حتی در خوشبینانه ترین حالت (به زعم آنان) تنها به معنای بهره گیری از حداکثر توان مادی است. حال آن که معرفتی که روحیه جهاد فی سبیل الله از آن برمی خیزد بسیار ژرفتر و بنیادیتر از معارف نئوکلاسیک دانش مدیریت غربی (که واژگان کارایی، کارآمدی و ... بر اساس آن تعریف میگردند) است. آسیبی که بسیار نگران کننده خواهد بود آن است که در سال جاری بخشی از مدیران متولیان دلسوز و ولی کم اطلاع از معرفت بنیادین دینی، در پیچ و خم فریبنده ادبیات مدیریت غربی گرفتار آمده و به خیال خود جهاد اقتصادی را با بهره گیری از این مفاهیم پیش برند.
3- پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات جدیدی در مدیریت کشور حاکم گردید که ریشه در معارف اسلام ناب محمدی (ص) داشت و از جمله ابعاد بارز آن بروز رویکردی جدید و بدیع در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور بود که میتوان از آن به «رویکرد جهادی» تعبیر کرد. تلاش امام امت (ره) و اندیشمندان انقلاب آن بود که هر چه بیشتر جامعه را با ابعاد صحیح این فرهنگ آشنا سازند. بررسی کارنامه بیش از سه دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی نشان میدهد، حوزهها و عرصههایی که رویکرد جهادی بدانها رسوخ یافته با جهشی قابل توجه مواجه شده و کشور در آن عرصه رشد چشمگیری داشته است. در مقابل شاهد آن هستیم در بخشی از حوزهها خصوصاً اقتصاد در طول دهه دوم و سوم انقلاب به دلیل حاکمیت تکنوکرات ها و تجدیدنظرطلبان، عقبماندگی، پسرفت و حتی انحراف نیز به چشم میخورد که علت عمده آن را بایستی در استحاله و بی اعتقادی برخی از متولیان امر به حرکت جهادی در این عرصه جستجو کرد. آن چه که متأسفانه در بخشهایی از صنعت، بازرگانی و ... در وابستگی به خارج از کشور هنوز به چشم میآید، بی ارتباط با فرهنگ از خودبیگانگی حاکم بر تفکر تجدیدنظرطلبان و مدیران تکنوکراتی که همه آمال و آرزوهای خود را در هضم شدن در نظام سلطه جهانی میدانستند، نیست. نامگذاری سال 1390 به عنوان «جهاد اقتصادی» شاید تلنگری باشد بر این هشدار جدی که ما در عرصه اقتصاد هنوز تفکر انقلاب اسلامی نمایان نساختهایم.
4- یکی از نکاتی که همه ساله از آسیبهای جدی مقابل تعیین عنوان سال بوده و هست و اتفاقاً مورد تذکر رهبر فرزانه انقلاب در بیانات نوروزی معظم له در حرم مطهر رضوی واقع شد، برخورد سطحی و شعاری با مفاهیم عمیقی است که بایستی در هر سال چارچوب حرکت نظام و کشور را رهنمون سازند. همان گونه که معظم له نیز به خوبی اشاره نمودند، برخی از دستگاههای مسئول به محض نامگذاری هرسال تابلوها، بیلبوردها، رسانهها و مطبوعات را آکنده از عنوان سال و شعارهای مرتبط با آن مینمایند و انواع اقسام مراسم و همایشهای پر هزینه و کم فایده را تدارک مینمایند و این امر که با افراط نیز همراه است، میتواند بزرگترین ضد تبلیغ و مانع جدی تحقق حقیقی شعار سال گردد. این سطح از برخورد، علاوه بر آن که باعث افزایش سرسام آور و در عین حال بی دلیل هزینههای دستگاههای مسئول میگردد (این دقیقاً از مصادیق بزرگ اسراف است) باعث عدم توجه اقشار گوناگون به ژرفای مفاهیم گردیده در برخی از موارد نتیجه عکس را به دنبال خواهد داشت. برای مثال در سال 1388 که اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده بود، بخشی از دستگاههای تبلیغاتی اقدام به اسراف در تبلیغ همین شعار نمودند و در سال 1389 که بر آن «همت مضاعف؛ کار مضاعف» نام نهاده شده بود رویکرد برخی دستگاههای مسئول در همایشهای مضاعف موجب شائبهی زیر سؤال رفتن این هدف که همان «بیشتر عمل کردن و کمتر شعار دادن» را در اذهان پدید آورد. اکنون این دغدغه جدی در خصوص سال «جهاد اقتصادی» نیز وجود دارد.
5- به نظر میرسد، مهمترین مانع ورود رویکرد جهادی به عرصه اقتصاد در کشور ما، وجود ساختارهای بروکراتیک سنتی، ناکارآمد و غیرپویاست. این ساختارها که در برخی حوزهها چندین دهه بر مناسبات اقتصادی کشور حاکم شدهاند، تنها راه را برتحول جدی این عرصه بستهاند و متأسفانه به دلیل ریشه دار شدن، گاهی مشاهده میگردد که مورد حمایت برخی از متولیان امر و نخبگان نیز قرار میگیرند. حال آن که گمان میرود برچیده شدن بروکراسی افراطی دستگاههای اقتصادی اساسیترین حاکم در تسهیل جهاد اقتصادی است. اکنون که نظام اسلامی، با عزمی راسخ به دنبال حضور جدی مردم در عرصه اقتصاد، خنثی سازی توطئه تحریمها و تحول جدی در ساختار اقتصادی کشور است، این دغدغه جدی وجود دارد که دیوان سالاری عریض و طویل موجود در نظام اقتصادی کشور، مانع از تحرک جدی در این زمینه شده و چرخ حرکت جهادی را با کندی مواجه سازد. بر این اساس به نظر میرسد در نخستین گام، برای رفع این تهدید بالقوه اقدام عاجلی به عمل آید.
6- آخرین نکتهای که به نظر میرسد در این باب باید ذکر گردد، توجه به نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی اقتصاد کشور است. بدون تردید نظام اسلامی، نظامی مردمسالار است و در هیچ بخشی ازان تصمیم گیری یکسویه و فردی اتخاذ نمیگردد. در حوزه اقتصاد نیز چنین است. هر حرکت جدی و اساسی، تنها در پرتوی همدلی و همراهی تمام نهادهای مسئول قابلیت تحقق و موفقیت دارد. بی شک موفقیت در جهاد اقتصادی در سایه همدلی و همراهی قوای سهگانه خصوصاً مجلس و دولت است. در آخرین روزهای سال 1389 شاهد بروز اختلافاتی میان این نهاد تصمیم گیر بر سر بودجه سال جاری بودیم. به نظر میرسد لازم است رویکرد جدیدی مبتنی بر همدلی انقلابی و جهادی در روابط میان این نهاد حساس و تصمیم گیر خصوصاً در عرصه اقتصاد حکم فرما گردد تا کشور به حول قوه الهی از برکات «جهاد اقتصادی» بهرهامند گردد.