وقتی فارسی وان و بی بی سی پوست اندازی می کنند!
وقتی فارسی وان و بی بی سی پوست اندازی می کنند!
کنکاشی در پشت پرده راه اندازی دو شبکه ماهواره ای جدید
شبکه های تلویزیونی ماهواره ای یکی از موثرترین ابزارهای تبلیغاتی دستگاه عملیات روانی نظام سلطه است که در سالهای اخیر در قالبهای مختلف و به انحای گوناگون در جنگ نرم علیه نظام اسلامی به کار گرفته شده است. در این میان شبکه های تلویزیونی فارسی زبان در انتقال پیام های دشمن نقش ویژه ای داشته اند.
در کشورما طبق قانون داشتن و نصب ماهواره در منازل شخصی غیرقانونی است. بااینحال، در حال حاضر تجهیزات ماهوارهای در سطح وسیعی به کشور قاچاق یا در کشور تولید شده و عدهی زیادی در زمینهی قاچاق، تولید، فروش، نصب و راهاندازی این تجهیزات اشتغال دارند.
در کشور ما امکان دریافت شبکه های 30 ماهواره از حدود 80 ماهواره وجود دارد، 80 ماهواره حدود 6800 شبکه تلویزیونی را پخش می کنند که از این تعداد برنامه های حدود 3000 شبکه در ایران قابل دریافت است.
بخش عمدهای از ایرانیانِ دارندهی تجهیزات ماهوارهای، به زبانهای خارجی آشنایی کافی ندارند و لذا بیش از 70درصد از بهرهبرداری آنها از شبکههای ماهوارهای، به دیدن شبکههای فیلم و کلیپهای موسیقی (شو) و همچنین شبکههای سیاسی (عموماً ضدانقلاب) اختصاص مییابد. اولین نسل شبکه های فارسی زبان به شبکه های موسوم به «لس آنجلسی» متعلق بوده است. اولین شبکه فارسی زبان تقریباً از سال 1378 که در ایران قابل دریافت بود ان آی تی وی بود، بعد از آن شبکه های ایران و پارس و بعد از آنها چندین شبکه دیگر تأسیس شده است.
از ویژگی های خاص این رسانه ها ارائه تحلیل های سطحی، پرداختن به جاذبه های کذایی، پخش ساز و آواز، تبلیغ کالا در کنار دکور برنامه ها، استفاده از ادبیات کوچه بازاری و عوام فریبی است. بیشتر برنامه های این شبکه ها «استودیو محور» است و شاید بتوان برنامه های آنها را در اجرای مجری یا به عبارت بهتر پاسخگویی تلفن بیننده، آگهی و شو خلاصه کرد. بیشتر این شبکه ها بخشی از وقت مخاطبان را در فحش، دشنام و ناسزا به یکدیگر هدر می دهند.
همچنین شیوه های اصلی آنها در ارائه اخبار عبارت است از: جعل، تحریف، تأکید بر روی اخبار منفی، ارائه نظر به جای خبر، ارائه آمار ناقص، بایکوت کردن خبر واطلاعات ارائه جزئیات نامربوط و... است. لس آنجلس نشین های آمریکا درصدد بوده اند که با تخصیص بودجه های هنگفت همه توانایی رسانه ها و اشخاص فعال ضدجمهوری اسلامی ایران را در سرتاسر جهان شناسایی کرده و مبارزه سخت و نفس گیری را در بعد نرم افزاری برای ایجاد بحران های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی مذهبی در ایران دامن بزنند. اکنون که تعداد این تلویزیون ها به 50 عدد می رسد و 7 برابر شبکه های تلویزیون داخل ایران هستند، می توان به قدرت بسیج کنندگی اندک آنان در ترغیب و تهییج یا نافرمانی مدنی حتی در آتش زدن یک لاستیک اشاره کرد و هنگامی که یک لاستیک در یک تجمع چندنفره سوزانده می شود با چه آب وتابی آن را در پخش های زنده نمایش داده و خود را موفق و ایران را به سمت سرنگونی معرفی می کنن(!)
به تدریج که روشن گردید قدرت 50 رسانه لس آنجلسی گاه در حد تبلیغ پرتاب چند عدد گوجه فرنگی و تخم مرغ و آتش زدن یک لاستیک و گردآوری چند نفر ولگرد بر سر چهارراه ها و دادن چند شعار «ما هستیم» ابراز می شود، عدم اقبال مردم به این رسانه ها سبب شد که سیاست تبلیغاتی سرویس های اطلاعاتی بیگانه تغییر کرده و به سمت ایجاد شبکه های خبری رسمی فارسی زبان متعلق به کشورهای غربی پیش رود. این سیاست از اواسط دهه هشتاد و در قالب شبکه تلویزیونی فارسی زبان صدای آمریکا آغاز شد و با ایجاد شبکه فارسی زبان تلویزیونی بی بی سی در آستانه انتخابات دهم ادامه یافت.
این نوع شبکه های خبری علی رغم آن که به صورت رسمی متعلق به دولتهای استکباری بودند، اما در طول دوره پیش از انتخابات و نیز فتنه 88 در پیاده سازی سناریوی عملیات روانی دشمن نسبتا موفق عمل کرده و توانستند بخشی از ومخاطبان را به خود جذب و با خود همراه سازند.
به تدریج با فروکش کردن موج التهاب سیاسی جامعه، استقبال از شبکه های سیاسی و خبری رو کاهندگی گذاشت و تمایل به رسانه های خانوادگی و مروج سبک زندگی افزایش یافت.
اولین نمونه شبکه های فارسی زبان که توانست مخاطبان قابل توجهی هم به خود جذب نماید، شبکه «فارسی وان» متعلق به گروه رسانه ای روبرت مورداک بود که با دوبله فیلم های غربی و آسیای شرقی برای فارسی زبانان می کوشید آنان را پای ثابت خود قرار دهد. برنامه این شبکه که عمدتا از سنخ سریال های تلویزیونی بودند، اگر چه فاقد صحنه های بسیار مستهجن بودند، اما در محتوا به نوعی تبلیغ سبک زندگی غربی از جمله روابط جنسی آزاد زن و مرد است که می توان آن را در امتداد سیاست فروپاشی خانواده ارزیابی نمود.
برخی شاخصه های محتوایی این گونه شبکه ها را در زیر می توان خلاصه نمود:
-
ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده
-
ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن
-
بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین
-
عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده
-
هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر
-
عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر
-
تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده
-
ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج
-
ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!
-
مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده
-
افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص
-
پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان
اما جدیدترین نوع شبکه فارسی زبان را می توان شبکه های «سبک زندگی» و «سرگرم کننده» دانست که می کوشند با تولید و پخش برنامه مخاطبان با سنین، جنسیت، اعتقادات، گرایشها و سلایق گوناگون، خوراک رسانه ای را برای آحاد جامعه فراهم سازنند.
شبکه تلویزیونی «من و تو»
«من و تو۱» (به لاتین Manoto1)، یک شبکه تلویزیونی سرگرمکننده فارسیزبان متعلق به شرکت «شبکه تلویزیونی مرجان» (Marjan Television Network) است. این شبکه تلویزیونی به پخش برنامههای سرگرمکننده فرهنگی که محصول شرکت متولیش است و سایر برنامهها، به زبان فارسی میپردازد. شبکه تلویزیونی «من و تو۱» در تاریخ ۲۸ اکتبر ۲۰۱۰ راهاندازی شده برنامههای خود را از شهر لندن واقع در انگلستان پخش میکند.
این شبکه که متعلق به گروه تلویزیونی مرجان و در انگلیس مستقر است با تحلیل نقاط ضعف و آسیب پذیری بی بی سی فارسی و استفاده از نقاط قوت آن با کادری جوان و با بهره برداری از همکاری یک خواننده زن معروف قصد جلب مخاطبان جوان را دارد.
از جمله تهیه کنندگان این شبکه تلویزیونی می توان از "سالومه سیدنیا " که سابقه کار در روزنامه های زن، ایران و شبکه بی بی سی فارسی رو دارد و به عنوان یکی از برگزارکنندگان رای مردمی جشنواره فیلم فجر به مدت پنج سال در روابط عمومی خانه سینما حضور داشته است؛ " تیام " که پیش از این با تلویزیون “ Bebin Tv “ همکاری داشته و " رها اعتمادی " نام برد.
این شبکه در معرفی خود برنامه هایش را برای جذب دویست میلیون مخاطب فارسی زبان از هر گروه و مذهبی حتی بهاییان عنوان می کند و تمرکزش بر تولید برنامه های سرگرمی تفریحی بویژه رقص و خوانندگی با استفاده از جذابیتهای جنسی قرار گرفته هر چند که بخشی خبری هم در برنامه های خود تعریف کرده است اما برای جلب مخاطب برنامه آشپزی نیز قرار است پخش کند.
پخش این شبکه روز 6 آبان شده است.
برنامههای تولیدی
«آکادمی موسیقی گوگوش» - یک مجموعه تلویزیونی درباره موسیقی برای کشف خوانندگان مستعد فارسیزبان با کمک خواننده ایرانی، گوگوش و مدیریت متخصصین مربوطه است.
«بفرمایید شام» - یک مسابقه تلویزیونی درباره آشپزی است. امتیاز این برنامه از تلویزیون «آی تی وی سراسری» (ITV Global) بریتانیا به وسیله شرکت «شبکه تلویزیونی مرجان» خریداری شده است. در این برنامه چهار آشپز غیرحرفهای برای تهیه غذایی بهتر با یکدیگر رقابت میکنند.
«پشت صحنه برنامه آکادمی موزیک گوگوش» - یک برنامه تلویزیونی درباره پشتصحنه برنامه «آکادمی موزیک گوگوش» است.
«جواب» - یک برنامه تلویزیونی برای پاسخگویی به پرسشها و انتقادهای بینندگان تلویزیون «من و تو۱» است.
«چرا که نه؟» - یک برنامه تلویزیونی فرهنگی درباره فعالیتهای روزانه زنان است. در این برنامه تلویزیونی دختر جوانی به نام ندا به فعالیتهای روزانه از جمله ورزش، رانندگی، آرایش و زیبایی و مدیریت یک رستوران میپردازد.
«زرشک» - یک برنامه تلویزیونی طنز درباره آشپزی است.
«شیمی» - یک برنامه تلویزیونی فرهنگی درباره رقصهای ایرانی است.
«من و تو+» - یک برنامه تلویزیونی فرهنگی که جذابترین رویدادهای شهر لندن و سایر نقاط جهان را به تصویر میکشد.
v «ورزش» - یک برنامه تلویزیونی هفتگی درباره ورزش است.
شبکه تلویزیونی یورو نیوز فارسی
اما بررسی ها نشان می دهد سیاست خبرپراکنی و مدیریت فضای سیاسی دستگاههای تبلیغاتی دشمن نیز در قالبی جدید ادامه خواهد یافت. بخش فارسی شبکه یورونیوز که تا چندی دیگر پخش ماهواره ای آن آغاز خواهد شد نمونه ای از این فعالیت است.
به نظر می رسد به دنبال افشای ماهیت شبکه های «جرس» و «رسا» که توسط «حلقه لندن» و با همکاری برخی عناصر افراطی مشارکت و کارگزاران مدیریت می شوند و نیز کاهش اقبال عمومی به شبکه تلویزیونی فارسی BBC، عناصر ضدانقلاب خارج نشین در صدند پروژه عملیات روانی از خارج کشور را در پوشش شبکه ای عام تر (اروپایی-یورونیوز) پی بگیرند. به همین دلیل نیز از یک سال پیش راه اندازی بخش فارسی یورونیوز در کمیسیون اروپا تصویب شد و نیل اوریلی مدیر بخش «انگلیسی» یورونیوز مامور راه اندازی آن و جذب همکاران شد.
مدیر بخش انگلیسی یورونیوز هم در اولین قدم یکی از همکاران بی بی سی فارسی طی دهه گذشته (ماریا سرسالاری) را به عنوان سردبیر یورونیوز فارسی معرفی کرد. این در حالی است که در این پروژه انگلیسی، شماری از اعضای بی بی سی فارسی در کنار برخی همکاران حلقه جرس (نظیر ابراهیم نبوی و...) و نیز برخی همکاران رادیو زمانه و روزنت و شماری از عناصر فراری حزب مشارکت که در قالب سایت نوروز و... فعالیت می کردند، همکاری می کنند.
چندی پیش نیل اوریلی در گفت وگو با رادیو زمانه تصریح نمود «ما 12 ماه پیش با کمیسیون اروپا قرارداد کاری مان را امضا و آگهی استخدام را منتشر کردیم» و ماریا سرسالاری در همان گفت وگو مدعی شد «یورونیوز فارسی یک موسسه خصوصی است و بودجه آن از پول مالیات یا درآمدهای دیگر تامین نمی شود»! نیل اوریلی می گوید «ما کارهای مربوط به زندگی 18نفر را به عنوان شورای سردبیری در لیون فرانسه انجام دادیم و در حال استخدام آنها هستیم».
یورونیوز به منظور راهاندازی شبکه فارسی زبان خود، از 17 خبرنگار فارسی زبان استفاده کرده است تا بتوانند محتوای این سرویس خبری را فراهم آورند.
گزارشها نشان میدهد که این شبکه فارسی زبان در نظر دارد تا 126.5میلیون نفر مخاطب فارسی زبان در سراسر جهان از جمله ایران، افغانستان و تاجکستان را جذب کند.
"ماریا سرسالاری "، مدیر بخش فارسی یورونیوز گفته است که برنامههای یورونیوز "دید جهانی " میدهد و از یک پنجره اروپایی، همه اخبار جهان را در بر میگیرد.
در شبکه تلویزیونی " یورونیوز " که استودیو پخش آن در شهر لیون فرانسه قرار دارد؛ خبرنگاران ایرانی مانند بابک کامیار، ویدا سامعی ، ابولقاسم کمالی تقوی و نیما قدکپور فعالیت دارند و جالب آن است که رادیو زمانه تیتر گزارش خود درباره یورونیوز را به عنوان غلط انداز «قندپارسی به یورونیوز می رود» اختصاص داده است!
به نظر می رسد روی آروی جریان اپوزیسون و ضدانقلاب به نوع جدید شبکه های تلویزیون در قالب شبکه های سرگرمی و سبک زندگی، فصل جدیدی در پروژه جنگ نرم دشمن است. بهره گیری از فیلم ها و برنامه های متنوع با کیفیت تصویر بالا و در نظر گرفتن نیازها و توقعات مخاطب گوناگون می تواند موجب جلب مخاطب به سوی این شبکه ها گردد. به نظر می رسد در آینده ای بسیار نزدیک باید شاهد استقبال بخش هایی از مخاطبان داخلی از این نوع شبکه ها بود. در صورت موفقیت اولین نمونه ها آزمایشی این شبکه، می توان رشد قارچی این شبکه ها را با سرمایه گذاری های قابل توجه متصور بود.
از این رو لازم است رسانه های داخلی، خصوصا صداو سیما جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقدام های مشابه و افزایش کیفیت و کمیت برنامه های اینچنینی خود اقدام لازم را به عمل آورد.