دولت قوی با رأی سدید
دولت قوی با رأی سدید
فرایند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به روزهای تعیینکننده خود نزدیک میشود و رقابت نامزدها برای کسب اقبال عمومی بیش از همهچیز رخ مینماید. هرچند بعد از اعلام نتایج احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، عدهای وانمود کردند که برخی جریانات سیاسی نمایندهای در میان نامزدها ندارند، اما برگزاری مناظرهها و گفتمان نامزدها به خوبی نشان داد که در میان نامزدها به هر یک از سه طیف اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالی گرایش وجود دارد و از این جهت تنوع گفتمانی کاملی وجود دارد. در خصوص میزان مشارکت نیز به نظر میرسد همچنان مهمترین مانع پیش روی افزایش مشارکت، نارضایتیهای ناشی از سوءعملکرد دولت آقای روحانی است.
در این میان جریانات مسبب وضع موجود که اقبال چندانی به خود نمیبینند، بیشتر روی افتراق در جبهه رقیب حساب کردهاند. در واقع امیدوارند با تشتت آرا میان نامزدهای منتقد وضع موجود، انتخابات به دور دوم کشیده شود و جریان مسبب وضع موجود بتواند یک پیروزی حداقلی ولو در حد دو مرحلهای شدن انتخابات را رقم بزند.
فارغ از آنکه دومرحلهای شدن انتخابات تا چه حد محتمل است و احیاناً چه پیامدهایی دارد، به نظر میرسد نکته مهمتر آن است که دولت سیزدهم با شرایط خاصی در سطح داخلی و بین المللی مواجه است که به پشتوانه قوی ملی نیاز دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی سال ۱۴۰۰ فرمودند: «ما باید تلاش کنیم کشور را قوی کنیم. خب، کشوری و ملّتی که میبیند دشمنیهای دشمنان و زیادهخواهان و مستکبران را، راه کار و علاجش این است که خودش را قوی کند. این قوّت کشور و «ایران قوی» یک شعار عمومی است، این را همه قبول دارند؛ آن کسی که بنده را هم قبول ندارد، شعار «ایران قوی» را قبول دارد. مسلّماً ایران قوی بهتر از ایران ضعیف و ناتوان و توسریخور است؛ ایران قوی، ایران عزیز و دارای عزّت. خب حالا این قوّت را چه کسی به ایران میبخشد؟ همان طور که عرض کردیم، ملّت؛ ملّت هستند که این قوّت را به کشور میبخشند و حضور ملّت و مشارکتشان هم -اصل مشارکتشان، اندازه مشارکتشان- مسلّماً در این قوّت ملّی تأثیر دارد.»
طبیعی است که شکلگیری ایران قوی نیازمند روی کار آمدن دولتی قوی است. یکی از مهمترین مؤلفههای ایجاد دولت قوی پشتوانه قدرتمند آرا و سرمایه اجتماعی نسبتاً کافی جهت اقدامات اساسی و گامهای بلند است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۲ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری فرمودند: «هر کسی که انتخاب خواهد شد - که تقدیر الهی را ما نمیدانیم - اگر چنانچه آرای بیشتری از مردم را داشته باشد، در صورتی که دارای رأی سدید و خوبی باشد، بهتر میتواند از آن رأی دفاع کند؛ میتواند در مقابل معارضین کشور بایستد. کشور ما دشمن دارد، معارض دارد... در مقابل دشمن بینالمللی، با اراده قوی، با احساس عزّت، با اعتماد به این ملت - به این ملت باید اعتماد کرد.»
بنا براین میتوان گفت دولت قوی متکی به آرای اقتدارآفرین افکار عمومی خواهد بود. از برآیند بیانات رهبر معظم انقلاب که بدان اشاره شد، به نظر میرسد تحقق «دولت قوی» نیازمند روی کارآمدن رئیسجمهوری اصلح و متکی به «رأی سدید» مردم است. رأی سدید در اینجا به مفهوم میزان آرای قابل توجهی است که پشتوانه رئیسجمهور انقلابی در تصمیمات مهم در مسائل داخلی و بین المللی است. با تشتت آرایی که اکنون مشاهده میشود، تحقق «رأی سدید» و «دولت قوی» با، اما و اگرهای بسیاری مواجه است.
شکلگیری رأی سدید مستلزم هم افزایی و همیاری نامزدهای انقلابی و تحولخواه است و امید است که تا پیش از برگزاری انتخابات زمینه برای شکلگیری چنین رأیی فراهم آید. اما اگر به دلایل مختلف وحدتی شکل نگرفت، تکلیف نیروهای انقلابی چیست؟ طبیعی است که اولین تکلیف آنها حمایت از اقدامات و ابتکارات وحدت آفرین و مطالبه از نامزدهای گوناگون برای پیوستن به این ابتکارات است. اما اگر حتی با وجود این مطالبه گریها برخی از نامزدها با هر توجیهی به این ابتکار نپیوستند، مردم چه باید بکنند؟
به نظر میرسد پاسخ را باید در بیانات سال ۱۳۹۲ رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان که در پاسخ پرسش دانشجویی درباره نسبت تکلیف و نتیجه مطرح شد، جستوجو کرد. شایان ذکر است که در آن سال نیز شاهد بروز نوعی سیاست ورزی در انتخابات ریاست جمهوری بودیم که معتقد بود نفس حضور در رقابتهای انتخاباتی اصل است و تلاش برای کسب آرای مردم اصالتی ندارد. همین نگاه که البته پیشینهای نیز دارد، همواره در مقاطع انتخابات خود را نشان داده و به یکی از مهمترین چالشهای جبهه انقلاب تبدیل شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ دانشجویی فرمودند: «رابطه «تکلیفمداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیفگرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجه مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیفگرایی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست... بنابراین تکلیفگرایی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههای مشروع و میسّر، برنامهریزی کند.»
بر این اساس اگر «تحول وضع موجود به سمت وضعیت مطلوب» و «دولت جوان حزباللهی»، هدفی مشخص و آرمانی مطلوب در شرایط کنونی باشد، یکی از الزامات آن ایجاد رأی سدید و قابل اتکا و دیگری وحدت روی نامزدی است که احتمال پیروزی بیشتری دارد. بر این اساس اگر نخبگان سیاسی نتوانند تکلیف خود را در این شرایط حساس شناخته و به آن عمل کنند، این آحاد نیروهای انقلابی هستند که باید با ملاحظه دو بایسته فوق، به شکلگیری «دولت قوی با رأی سدید» همت گمارند.
همین مطلب: