گفتمانسازی برای حمایت و مانعزدایی از تولید
گفتمانسازی برای حمایت و مانعزدایی از تولید
یکی از اقدامات راهبردی رهبر معظم انقلاباسلامی در مسیر تمدنسازی انقلاب، طرح نامگذاری سالانه و تعیین شعار سال است، بهگونهای که تعیین شعار سالانه علاوه بر آنکه مسیر حرکت نظام اسلامی و جامعه را در طی یک سال مشخص میکند، نوعی ریلگذاری برای حرکت کلان نظام و جامعه در مسیر نیل به تمدن اسلامی است. نامگذاری و تعیین شعار سال را میتوان بخشی از راهبرد معظمله برای تربیت و رشد مردم نیز تعریف کرد. شعار سال باعث تمرکز توجه مسئولان و آحاد جامعه به یکی از نیازها و اقتضائات جامعه میشود و نوعی برنامه تربیت عمومی و گفتمانسازی نیز به شمار میآید. در کنار شعار سال، پیام معظمله بهعنوان آغاز سال و نیز سخنرانی نوروزی ایشان که تا قبل شیوع کرونا در حرم مطهر حضرت علی بن موسیالرضا (ع) انجام میگرفت، در این فرایند گفتمانسازی حائز اهمیت هستند.
مروری بر سابقه نامگذاری سالها نشان میدهد که شعار سال بازه سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۰ با نگاه مقاومسازی اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم تعیین گردیده و در نیمی از این سالها مفهوم «تولید» مستقیماً در نامگذاری مورد تأکید قرار گرفته است. بهنظر میرسد «تولید ملی» در واقع «دال مرکزی» گفتمان اقتصادی شعار سال بوده است. در این میان البته باید به این نکته تأکید کرد که این نامگذاریها و تأکید چندباره بر یک مفهوم در چند سال متوالی به جهت اصرار بر گفتمانسازی و جاری و ساری نمودن آن است.
حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) خود نیز بر همین مشی و ممشا تأکید میکنند و به برخی شبهات در این خصوص پاسخ میدهند: «بعضیها میگویند «شما شعار سال معیّن میکنید، فایدهای ندارد؛ عمل که نمیکنند، چرا بیخودی شعار سال معیّن میکنید؟» بنده قبول ندارم این حرف را. شعار سال با دو منظور مطرح میشود: یکی جهت دادن به سیاستهای اجرایی و عملکرد مسئولان دولتی و مسئولان حکومتی است، یکی توجیه افکار عمومی است؛ یعنی افکار عمومی توجّه پیدا کنند به اینکه چه مسئلهای امروز برای کشور مهم است؛ امروز برای کشور مسئله کالای ایرانی یک مسئله مهمّی است. دولتیها هم البتّه ممکن است در سالهای مختلف، بعضیهایشان این شعارهایی را که ما هر سال معیّن میکنیم قبول نداشته باشند، امّا آنهایی که قبول دارند تلاش میکنند، عمل میکنند، بهقدر توان خودشان کار میکنند؛ البتّه اگر کار، بهتر و جامعتر انجام بگیرد، نتایج بیشتری به دست میآید. بنابراین، اینجور نیست که این شعارها بیفایده باشد؛ نخیر، شعارها اتّفاقاً بافایده است.».
اما چرا «تولید» تا این حد مهم است که در سالهای اخیر بهطور متوالی مورد تأکید قرارگرفته است؟ بهنظر میرسد رونق و جهش تولید به پیشرفت حقیقی اقتصاد و مولد شدن آن کمک خواهد کرد و مردم ایران نیز با رغبت بیشتر کالای ایرانی و محصول تولید ملی را مصرف خواهند کرد. پیشرفت صنعت بومی موجب رشد و ارتقای بخش تولید اعم از صنعت، معدن و کشاورزی شده و همین امر موجب اشتغالآفرینی برای جوان ایرانی خواهد شد. در شرایطی که صنایع کشورمان اعم از کارخانهها و کارگاهها به دلیل از دست دادن بازار در حال تعطیلی مداوم بوده و نتیجه آن افزوده شدن بر جمعیت بیکاران است؛ رونقبخشی بازار کالای ایرانی مانع از بیکاری کارگر ایرانی خواهد شد. هنگامیکه کالای وطنی میداندار بازار کشور شود، عرصه بر کالای قاچاق خارجی تنگ میشود و طبیعتاً قاچاق کالا کاهش خواهد یافت.
از سویی با جهش صنعت داخلی درآمد دولت افزایش و زمینه را برای فعالیت عمرانی بیشتر در کشور فراهم خواهد آورد؛ بنابراین کالای ایرانی چرخ پیشرفت اقتصادی و زیربنایی را در کشور به حرکت درخواهد آورد. پیشرفت تولید با کمک به داخلیسازی سبد مصرف خانواده ایرانی، سبب کاهش خروج ارز از کشور خواهد شد و تقاضا را برای ارز کم خواهد کرد و همین امر به مدیریت بازار ارز و جلوگیری از نوسانات آن کمک خواهدکرد. جهش یافتن تولید، واردات کالاهای مصرفی را کاهش خواهد داد و در مقابل واردات کشور بیشتر به حوزه سرمایهای و واسطهای اختصاص خواهد یافت. رونق تولید ملی با اشتغالزایی پایدار و کاهش بیکاری، آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری (همچون فقر، طلاق و اعتیاد) را کاهش خواهد داد و به سالمسازی جامعه کمک خواهد کرد.
جهش تولید، اقتصاد ملی را قدرتمند ساخته، موجب بهبود رفاه خانوار ایرانی شده و سطح معیشت جامعه را ارتقا خواهد داد. اقتصاد تکمحصولی و وارداتپایه کشور بهشدت در مقابل تلاطمات خارجی و تحریمهای اقتصادی آسیبپذیر است. همین روزنه امید است که دشمنان ایران را به وضع تحریم علیه کشورمان ترغیب میکند. تقویت تولید داخلی، وابستگی اقتصاد به خارج را کاهش داده و تحریمهای دشمن بحرانهای اقتصادی بینالمللی را بر جامعه ایرانی بیاثر خواهد کرد.
نمیتوان نادیده گرفت که بسیاری از کالاهای وارداتی دارای تأثیرات فرهنگی انضمامی بوده و بعضاً بر سبک زندگی و ذائقه اجتماعی اقشار گوناگون جامعه تأثیرات مخرب و منفی بسزایی دارد. رشد مصرف محصولات داخلی که متناسب با مقتضیات و مختصات فرهنگی جامعه ایرانی طراحی و تولید شدهاند، تأثیرات مخرب فرهنگی برخی کالاهای وارداتی را کاهش خواهد داد و سبک زندگی جامعه را مصون خواهد کرد.
یکی از چالشهای اقتصاد ملی چگونگی پایدارسازی پیشرفت است. هرچند برخی نسخههایی با دوره اثربخشی کوتاهمدت و ناپایدار همچون گسترش بخش خدمات را توصیه میکنند، اما پیشرفت بخش صنعت و داخلیسازی مصنوعات مایحتاج جامعه، رونق پایدار را به اقتصاد ملی خواهد آورد و موجب خروج واقعی از رکود خواهد شد. هرچند برخی مصرف کالای ایرانی را به توان رقابتی آن با مشابه خارجی منوط میکنند، اما نباید فراموش کرد صنعت ایرانی زمانی امکان توسعه و تحقیق و افزایش کیفیت را خواهد یافت که از توان مالی و سرمایهای مناسبی بهرهمند شود و لازمه این امر مصرف کالاهای فعلی متوسط از لحاظ کیفیت آن است. رونق بازار کالاهای ایرانی با تقویت صنایع داخلی موجبات ارتقای کیفیت محصولات را فراهم آورده و بازارهای صادراتی آن را گسترش خواهد داد. یکی از دلایل رشد نامتوازن اقتصادی در کشور گسترش سوداگری و واسطهگری در اقتصاد است، بهگونهای که برخی از نابسامانیهای اقتصادی به ثروتهای هنگفتی دستیافته و موجب افزایش شکاف فقر و غنا در کشور شده است. درحالیکه تقویت بخش تولید و مشاغل مولد به افزایش عدالت و کاهش فاصله طبقاتی کمک خواهد کرد.
همین مطلب: