فاصله فضایی میان «میتوانیم» و «نمیتوانیم»
فاصله فضایی میان «میتوانیم» و «نمیتوانیم»
حدود دو سال پیش بود که مقامات امریکایی از تصمیم برای تشکیل نیروی فضایی به عنوان ششمین شاخه نیروهای نظامی امریکا خبر دادند. بر این اساس این نیرو در کنار نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، تفنگداران دریایی و گارد ساحلی به عنوان یکی از عرصههای اقدام نظامی دولت ایالات متحده امریکا قلمداد شد.
هر چند امریکاییها در دهه ۸۰ میلادی نیز راهبرد «جنگ ستارگان» را ارائه و سطحی از اقدامات در این عرصه را بروز و ظهور دادهاند، اما به نظر میرسد در این روند جدید «فضا» به عنوان یک میدان جدی حضور نظامی برای امریکا به شمار میآید. اینکه فراتر از محتوای فیلمهای علمی-تخیلی چند دهه گذشته، «آیا واقعاً تهدیدی در عرصه فضا برای امریکا متصور است یا نه؟» خود مسئلهای در خور تأمل بیشتر است، اما صراحت امریکا در آشکارسازی آرزوهای فضایی خود شایسته بررسیهای دقیقتر است.
البته نگرش نظامی امریکا به فضا، چیزی جدید نبود و در ساختار نظامی ایالات متحده امریکا، یگانهای متناسبی با این عرصه تعریف شده است. علاوه بر این امریکاییها در عرصه غیرنظامی فضایی نیز پیشتاز بوده و سالهاست که برنامههای راهبردی کلانی را برای تسلط بر فضا در پوشش فعالیتهای اکتشافی و پژوهشی دنبال میکنند.
اینکه امریکایی که سالهاست در این عرصه، پیشتاز است، تصمیم به ایجاد نیروی فضایی گرفت، چندان نکته عجیبی نبود، چرا که امریکاییها به خوبی دریافتهاند که حفظ و بسط اقتدار ملی، مستلزم توسعه مؤلفههای اقتدار در عرصههای مختلف و با بهرهگیری از ظرفیتهای فناورانه روز است. بدون شک استراتژیستهای نظامی امریکا به خوبی میدانند توسعه اقدامات نظامی در عرصه فضایی -تا حدی که در سطح یک نیروی مستقل دنبال شود- تا چه میزان پرهزینه است و رئیسجمهور محاسبهگر کنونی امریکا که این طرح را در دستور کار قرار داد، به خوبی از حجم بالای دلارهایی که باید برای این آرزوهای فضایی خرج کند، آگاه بود. با همه اینها سران کاخ سفید به این هزینهها تن داده و حتی به روی خود نیز نمیآورند که گزارههایی همچون «فضای غیرنظامی» و «رویکرد صلحطلبانه به فضا» پیشتر از زبان سران همین دولت شنیده شده است.
اکنون فناوری فضایی به عنوان یکی از فناوریهای برتر و پیشران مورد توجه مراکز علمی و کشورهای دارای اهداف رشد علمی قرار گرفته است و این عرصه به عنوان یکی از عرصههای هدف در نقشه جامع علمی کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. تلاش و تکاپوی دانشمندان جوان کشور در عرصه فضایی سبب شده تا در عرصه فناوری صلحآمیز فضایی، کشور به دستاوردهای مهمی، چون ساخت ماهواره، ایستگاه کنترل و هدایت ماهواره، موشک ماهوارهبر و ارسال موجود زنده به فضا برسد.
اما معالأسف توسعه فناوری فضایی در چند سال گذشته به «داس تدبیر تعاملگرایی» گرفتار شد و عملاً در هفت سال اخیر نه تنها توسعه این عرصه با موانع گوناگونی مواجه شد، بلکه بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای کلان کشور در زمینه هوافضا و دانشهای مرتبط با آن دستخوش اعمال سلیقه ناشی از جابهجایی مدیران اجرایی شد. تحلیلهای دقیقتر نشان میدهد گویا تلاش برخی برای راضی کردن کدخدا سبب شد «فناوری فضایی کشور» وجهالمصالحه پیشرفت مذاکرات هستهای شده و بخش قابلتوجهی از حمایتهای دولتی از تلاشهای علمی این عرصه متوقف شد و عملاً موجب بروز سرخوردگی قابل ملاحظهای در دانشوران این حوزه شد. این در حالی بود که کلیه اقداماتی که به دست تطاول «داس تعاملگرایی» قربانی شدند در ردیف فعالیتهای صلحآمیز و غیرنظامی فضایی شمرده میشدند. اما آنچه تلخیهای این روند چندساله را به شیرینی مبدل کرد، خبر ارسال موفقیت آمیز نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بدین ترتیب هرچند در ابتدای راه اقتدار افزایی فضایی در حوزه نظامی و راهبردی هستیم، اما مفتخریم که به رغم تلاشهای پیدا و پنهان برخی برای شکل دهی به برجام فضایی و «قربانی کردن فناوری فضایی به پای مکدونالدهای امریکایی»، امروز نخستین گام بهرهگیری از قدرت فضایی با استحکام و موفقیت برداشته شد. ماجرای تلخ و شیرین تلاشهای فضایی کشور ما، در واقع ترجمانی از دوگانه «میتوانیم» و «نمیتوانیم» و تفاوتهایی که میان «خداباوری» و «کدخداباوری» از زمین تا آسمان است.
همین مطلب: