فیس بوک، فضای مجازی و چند پرسش!
چندی پیش رسانهها از قول وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آفای علی جنتی سخنانی مبنی بر مجرمانه ندانستن فعالیت در شبکه اجتماعی فیسبوک خبری منتشر نمودند که از جهاتی محل تأمل بوده و لازم است نکاتی در باب آن مورد اشاره قرار گیرد:
1- بر اساس ماده 22 قانون جرائم رایانهای، کارگروهی مرکب از دادستان کل کشور (رئیس کارگروه)، وزرای اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دادگستری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، علوم تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش، فرمانده نیروی انتظامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما، نماینده دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و دو نفر به انتخاب مجلس، تشکیل میگردد که متولی تعیین مصادیق مجرمانه در حوزه فضای مجازی و تصویب پالایش بر هر یک از وبگاههای موجود است. روشن است که ترکیب فوق نشان میدهد که وزیر محترم ارشاد تنها یک عضو این کارگروه بوده و آنچه از فیلتر شدن شبکه فیسبوک مشخص است، آن است که تاکنون این کارگروه که تنها مرجع رسمی تعیین مصداق مجرمانه بودن در فضای مجازی است، این شبکه را در ردیف این مصادیق جای داده و اقدام به فیلترنمودن آن کرده است. حال باید از وزیر محترم ارشاد پرسید که چگونه ایشان اقدام به غیرمجرمانه دانستن این شبکه مینمایند؟
2- نکته قابل تأمل دیگر آنکه، اگر برفرض هر یک از اعضای کارگروه فوق براساس نظر شخصی یا کارشناسی خود به این نتیجه رسیده باشند که مصوبه کارگروه درست نبوده و مثلاً شبکه فوق بایستی رفع فیلتر گردد، آیا باید سریعاً به اظهار نظر رسانهای مبادرت نموده و نظر مخالف خود را با مصوبه قانونی و رسمی بیان نماید. مخاطبان محترم حق دارند که از این جمله به یاد پارهای از رفتارهای برخی مسئولان سابق اجرایی بیفتند که تعمداً مصر بودند به مخالفت با قوانین مصوب مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازند. از وزیر محترم مربوط باید پرسید تکلیف هموطنانمان که با دوگانگی در تصمیم دو نهاد رسمی مواجه میشوند، بالاخره چه خواهد بود؟
3- حتی اگر کارگروه فوق الذکر این شبکه را جزو مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی بر نمیشمرد، آیا وفور محتواهای مملو از مطالب خلاف عفت عمومی و موهن به مقدسات اسلامی و انقلاب و نظام و مغایر با امنیت کشور که در جایجای این قبیل شبکهها به چشم میخورد – و به دلایل فنی قابلیت پالایش قسمتهای مجرمانه آن از محتواهای عادی وجود ندارد- ، از چشم وزیر محترم ارشاد به دورمانده است؟ آیا از یادمان رفته است که چهار سال پیش بدخواهان ملت ایران تلاش نمودند از بستر چنین شبکههایی اقدام به ناامنی، برهمزدن ثبات کشور و فتنه انگیزی دست بزنند؟
3- فراتر از مقوله فیسبوک آنچه موجبات نگرانی و دغدغه دلسوزان نظام و کشور را فراهم میآورد، نوع رویکرد متولیان اجرایی به مسئله خطیر فضای مجازی است. در اسفندماه 1390، رهبر معظم انقلاب دستور تشکیل شورایی فراقوهای تحت عنوان «شورای عالی فضای مجازی» را صادر فرمودند و در آن حکم تأکید نمودند: «گسترش فزایندهفناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی به ویژه شبکه جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، و لزوم سرمایهگذاری وسیع و هدفمند در جهت بهرهگیری حداکثری از فرصتهای ناشی از آن در جهت پیشرفت همه جانبه کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به اقشار گوناگون مردم و همچنین ضرورت برنامهریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن اقتضا میکند که نقطه کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیمگیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور بهوجود آید.» با این حال به نظر میرسد اخیراً نوعی رویکرد غیرمتمرکز و بر اساس سلیقه شخصی در برخی مسئولان اجرایی جدید در این حوزه مشاهده میگردد که نمونههای آن را میتوان در تصمیمات و اظهارات متناقض در خصوص بهرهبرداری از وبگاههای فیلتر شده، تأخیر در تشکیل جلسه شورای عالی و تعیین تکلیف مرکز ملی فضای مجازی و حتی آینده مبهم آن جستوجو کرد. حال با این وضعیت آنچه موجب نگرانی است، آن است که مشابه غفلتی که از برخی مسئولان اجرایی سابق در خصوص قانون عفاف و حجاب سر زد، این بار در خصوص مسئله مهم «فضای مجازی» رخ دهد. امید است همه متولیان امر به وظیفه خویش در باره این مقوله مهم فرهنگی و اجتماعی جهانی واقف گردند.
همین مطلب: