رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی


نخبه پروری سیاسی؛ بایسته جنگ نرم، کارویژه جنبش دانشجویی

جنبش دانشجویی به عنوان مجموعه ای که خارج از صحنه مناسبات سیاسی ناظری هوشمند و بازویی توانمند در تحلیل و ارایه راهکارهای کارشناسانه برای رخدادها و جریان های فعال سیاسی کشور محسوب می شود، نقش مهم و جایگاه ویژه ای در عرصه سیاسی ایران اسلامی برعهده دارد. بر همین اساس لازم و ضروری به نظر می رسد تا در روزگار کنونی ما جنبش های دانشجویی پخته تر و منسجم تر از گذشته ایفاگر نقش های محوری و کلیدی مباحث سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی باشند.

مقام معظم رهبری در دیدار خود با جمعی از دانشجویان نخبه و برتران کنکور وفعالان تشکل های سیاسی و فرهنگی دانشگاه در سال ۱۳۸۷ برنخبه پروری سیاسی در دانشگاه های کشور تأکید فرمودند:«من حالا نخبه پروری سیاسی را توصیه می کنم و تأکید می کنم که در بخش های تبلیغات و صدا و سیما نخبه های سیاسی و نخبه های اجتماعی باید مطرح بشوند، بخشی از نخبه پروری هم مربوط به شماست، یعنی در محیط تشکلهای دانشجویی، نخبه های سیاسی پرورش پیدا کنند؛ فضا را آماده کنید. این دیگر دست دولت و دست محیط خارج از دانشگاه نیست، دست خود شماست، از فکر و از ذهن استفاده کنید، ببینید چگونه می توانید محیط بحث و استدلال و ارزیابی فکری و تقویت روحیه و تقویت امید و محکم کردن پایه های فکر سیاسی را در این طبقه جدیدی که بعد از شما می آیند برنامه ریزی کنید، خاطر جمع باشیم مجموعه دانشجویی در دوره بعد و دوره های بعد همچنان در جهت همین هدف های بلند و آرمان های خوب پیش خواهد رفت...»[1]

به تعبیری دیگر، رهنمود رهبری نظام تاکیدی بود براهمیت «شایسته سالاری» و ضرورت پرورش مدیران آینده کشور و نیز فراهم سازی زمینه مناسب برای «گردش نخبگان» در عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری نظام اسلامی. به هر روی باید گفت مقوله پرورش نخبگان سیاسی برای کشور، ضرورتی است که شاید همگان بر اهمیت راهبردی آن اذعان کنند اما در عمل با موانع، اشکالات و چالش های چندی مواجه باشد. از طرفی بی توجهی به این مسئله چنان ملموس و مشهود شده که بالاترین مقام سیاسی و مذهبی کشور پیشنهاد به راه افتادن چنین جریانی را مطرح می سازد چرا که حیات و بقای هر نظام سیاسی - اجتماعی در گذر ایام و در مواجهه با تحولات و دگرگونی های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، منوط به وجود کادرهای نخبه، توانمند و مدبری است که به مبانی و زیرساخت های فکر و تئوریک آن نظام معتقد بوده و از شایستگی لازم برای تعالی و تکامل آن برخوردار باشند.

رهبر معظم انقلاب نیز در سال ۱۳۸۷ با شناخت ضرورت و اهمیت پخته بودن حرکت های سیاسی در کشور مبحث نخبه پروری سیاسی در سطح دانشگاه ها را مطرح کردند.

مفهوم نخبه پروری سیاسی

ویلفردوپارتو، از صاحب نظران علوم سیاسی غرب طبقه نخبه را به دو دسته تقسیم می کند: اول نخبگان سیاسی یا حکومتی مرکب از افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم سهم قابل ملاحظه ای در امور حکومت دارند. دوم نخبگان غیرحکومتی که بقیه افراد را دربرمی گیرد.

نخبه پروری سیاسی یعنی تلاش برای آموزش و پرورش نخبگانی که بتوانند با قرار گرفتن در سلسله مراتب قدرت، مسئولیت های سیاسی و اجرایی را در هرم قدرت کسب کنند و مبتنی بر اندیشه های دینی، نظام سیاسی در حاکمیت را به درجات عالیه ای از کارآمدی و توانمندی برسانند.

واژه elite (نخبه) در قرن هفدهم برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار می رفت و بعدها کاربرد آن برای اشاره به گروه های اجتماعی برتر، مانند واحدهای ضربت نظامی یا مراتب عالی تر اشرافیت هم تعمیم یافت. اما برای اولین بار در قرن 19 بود که نخبه گرایی به عنوان یک مکتب فکری در علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی با اندیشه های اشخاصی چون: پاره تو و موسکا مطرح شد و به تدریج رواج پیدا کرد و امروزه نخبه گرایی یکی از الگوهای رایج در جامعه شناسی سیاسی و از شاخصه های تاثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی و راهبردی در حکومت ها به شمار می آید.

در ایران طیف نخبگان معمولا به دایره ای از خواص اطلاق می شده که الزاما از تخصص های علمی نیز برخوردار نبوده اند. اما این مفهوم با پیروزی انقلاب اسلامی و اصلاح ساختار حکومت و مشی سیاسی در معنای واقعی خود تفسیر شد و بکارگیری نخبگان مورد توجه واقع شد.

آنچه مبرهن است تحقق مشارکت واقعی نخبگان در فرآیندهای تصمیم سازی سیاسی بدون «نخبه پروری سیاسی» میسر نمی شود و لذا این مهم همواره در بیانات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله) مورد تاکید فراوان بوده و هست. در این راستا اگرچه ضرورت و اهمیت پخته بودن حرکت های سیاسی در کشور سبب شد تا مقام معظم رهبری مبحث «نخبه پروری سیاسی» را که برگرفته از اشراف ایشان به مسایل سیاسی ایران وجهان است را در دیدار اخیر با جمعی از دانشگاهیان مطرح کنند و پس از آن این مسئله به پارادایمی رسانه ای بدل شده است. اما به واقع این هدف گذاری کلان برای سالم سازی و ضمانت اتخاذ و اجرای راهبردهای اصولی و کارآمد، در طول سالیان گذشته از سوی معظم له بارها مطرح شده که نهادینه سازی آن نیازمند تبیین و تدوین ابعاد تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و صد البته علمی است که هدف اصلی نگارنده در این نوشتار است.

نخبه گرایی در جمهوری اسلامی ایران

تا زمان تشکیل بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی ریاست جمهوری، نخبگان در چارچوب تعاریف رایج و غربی آن تعریف می شدند و قالب مشخصی برای تعامل آنها وجود نداشت. در سال 1385 به منظور تحقق بخشیدن به تاکید مقام معظم رهبری در «استفاده صحیح و مناسب از ظرفیت های علمی نخبگان در راستای توسعه همه جانبه کشور» و در اجرای ماده 4 اساسنامه بنیاد ملی نخبگان درباره «تعریف نخبه واحراز استعدادهای برتر و نخبگی افراد» آیین نامه احراز نخبگی با هدف منطقی کردن و تعریف شاخص های علمی، استانداردسازی معیارها و فرآیندهای شناسایی و معرفی نخبگان و استعدادهای برتر، تصویب شد.

در ماده 2 این آیین نامه نخبه چنین تعریف می شود: «نخبه» به استناد ماده 4 اساسنامه بنیاد به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق می شود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فناوری و فرهنگ سازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور گردد.

با سرلوحه قرار دادن تعریف کلی فوق از نخبگان می توان نخبه سیاسی را چنین تعریف کرد: «نخبه سیاسی» به شخصی اطلاق می شود که پدیده های سیاسی را در دو سطح داخلی و بین المللی بررسی کند با نگاه آینده نگرانه، حوادث سیاسی را پیش بینی و در بالاترین سطح مورد نظر، راهکاری جهت مدیریت هوشمندانه وقایع به منظور ارتقای زندگی بشری ارائه دهد.

البته یکی از نگرانی ها و دغدغه های مقام معظم رهبری مدیران آینده نظام اسلامی است: «پناه بر خدا از آن روزى که کسانى مسؤلیتهایى را در کشور به‌عهده بگیرند، در حالى که فهم سیاسى ندارند و قادر به تشخیص امواج سیاسى دنیا نیستند!»[2] 

بصیرت سیاسی بایسته ی نخبه پروری سیاسی

« بصیرت» یک مفهوم دینی است که در قرآن کریم و روایات معصومین با مشتقات « بصیره ، ابصار، یبصرون ، تبصرون ، بصائر، مستبصرین ، و...» بر آن تاکید شده است. و علمای علم لغت و تفسیر در معنای آن گفته اند که: « بصیرت به‌معنی بینایی دل است، راغب در مفردات الفاظ القرآن می‌گوید: به درک قلب بصیرت و بصر گویند. این معنی، مراد، معرفت و درک است و همان است که از صحاح و اقرب الموارد نقل شده که یکی از معانی بصر، علم است. طبرسی در آیه ی « ادعوا الی الله علی بصیره » (یوسف/108) آنرا معرفت و بینایی دل فرموده است. و از اینجاست که بصیرت را عقل و  زیرکی معنی کرده‌اند. درصحاح و قاموس و غیره ، حجت و دلیل را یکی از معانی بصیرت شمرده اند، این ظاهرا بدان جهت است که حجت و دلیل سبب بصیرت و بینایی دل است».[3]

 بصیرت در ادبیات سیاسی  و شکل گیری تحولات مثبت اجتماعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اصطلاح سیاسی «بصیرت» اولا به انگیزش و احساس مسئولیت آگاهانه افراد در پی جویی و شناخت ذو ابعاد اوضاع و احوال زمانه و کسب آگاهی و خبر از همه عوامل پیدا و پنهان وقایع اشاره دارد و ثانیا به معنی قدرت درک و تحلیل افراد درتجرید روندها ، علل ، اهداف و عواقب امروز و فردای آن و بررسی چگونگی برون رفت از چالش ها و تهدیدات فرارو است.

فرد و جامعه ای که دارای بصیرت باشد می تواند: اولا جبهه خودی از غیرخودی، دوست از دشمن، خادم از خائن، ساعی از سالوس و صالح از طالع را باز شناسد و ثانیا  با فراست قادر خواهد شد برنامه‌ها ، شیوه‌ها و اقدامات دشمن را پیش بینی و رصد نماید و ثالثا برای عبور از بن بست‌ها تدبیر مناسب بیاندیشد.

مقام معظم رهبری می فر مایند: «نقطه‌ى مقابل تقوا، غفلت و بى‌توجهى و حرکت بدون بصیرت است. خدا، ناهوشیارى مؤمن را در امور زندگى نمى‌پسندد. مؤمن باید در همه‌ى امور زندگى، چشم باز و دل بیدار داشته باشد. این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همه‌ى امور زندگى، براى انسان مؤمن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد، کارى که مى‌کند، برخلاف خواست خدا و طریقه و ممشاى دین نباشد. وقتى این مراقبت در انسان به وجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او، برطبق خط مشى‌یى است که خداى متعال معین کرده، اسم این حالت هوشیارى و توجه و تنبه در انسان تقواست.»[4]

اما اقتضای فضایی چون دانشگاه، اهتمام بیشتر به مسئله بینش سیاسی است. رهبر فرزانه انقلاب نیز بارها این مسئله را مورد تأکید و تصریح قرار داده اند: «حالا اینجا یک نکته‏ى اساسى مطرح میشود که من همیشه در مواجهه‏ى با دانشجویان، روى آن تکیه میکنم؛ و آن، «پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهاى مهم کشور» است. سیاست در دانشگاهها - که بنده همیشه روى آن تأکید کرده‏ام - به این معناست. ما دو کار سیاسى داریم: سیاست‏زدگى و سیاست‏بازى؛ این یک‏جور کار است. این را من به هیچ‏وجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکى هم سیاستگرى است؛ یعنى حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسى پیدا کردن؛ که یکى از وظایف تشکلهاى دانشجویى این است. من تأکید میکنم، تشکلهاى دانشجویى - که عمده نمایندگان آنها، در اینجا تشریف دارید - نوع برنامه‏ریزى و کار را به کیفیتى قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسى پیدا کند؛ هر حرفى را به آسانى نپذیرد و هر احتمالى را به‏آسانى در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسى، خیلى مهم است. ما غالباً چوب این را خورده‏ایم؛ نه ما، بلکه ملتهاى دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایى در فهم سیاسى‏شان، گاهى مشکلات بزرگى را از سر گذرانده‏اند. این، یک مسئله‏ى مهم است.»[5]

لازمه محیط نخبه پروری دانشگاه ها وجود فضای صحیح و مناسب سیاسی در دانشگاه است از این رو این موضوع نیز مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است:«بنده دلم مى‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتى دانش‌آموزان مدارس روى این ریزترین پدیده‌هاى سیاسى دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلى هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایى را که تلاش کرده‌اند و مى‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسى کنند. کشورى که جوانانش سیاسى نباشند، مسائل سیاسى دنیا را نمى‌فهمند، جریانهاى سیاسى دنیا را نمى‌فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشورى مى‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادى باشد، مى‌شود. حکومتهاى مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسى نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسى نداشته باشند. اما حکومتى که مى‌خواهد به دست مردم کارهاى بزرگ را انجام دهد؛ نظام را مى‌خواهد با قدرت بى‌پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام مى‌داند، مگر مردمش بخصوص جوانان، و بالاخص جوانان دانشجویش مى‌توانند غیر سیاسى باشند؟! عالمترین عالمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسى نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات ترش مى‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد!»[6]

البته ذکر این نکته ضروری است که نخبگی سیاسی اختصصاصی به دانشجویان ندارد. از این روست که رهبر معظم انقلاب آن را برای آحاد جامعه مهم می دانند: « بیشتر مردمى که در کشورهاى پیشرفته هستند، درک و تحلیل از مسائل سیاسى ندارند و دولتها با تعصب‌هاى گروهى و حزبى و احیانا قوم‌گرایى و ناسیونالیستى، آنها را به این طرف و آن طرف مى‌کشانند و در میدانهاى سیاست، از آنها استفاده مى‌کنند و اصولا توده و عامه‌ى مردم، تحلیل سیاسى ندارند. ... اما در اسلام این‌گونه نیست. همین حالا در جامعه‌ى اسلامى ما، مردم تحلیل سیاسى دارند».[7]

اهمیت چنین نکاتی در میدان های مخاطره جامعه روشن خواهدشد: «البته همه‌ى کسانى که در این میدان، کار خلاف مى‌کنند، دشمنان نیستند؛ این هم معلوم باشد. بعضى هم دوستان نادانند، بعضى خودیهاى غافلند. من از خودیها مصرا مى‌خواهم قدرى ذهن خودشان را باز کنند و فکر خودشان را به کار بیندازند؛ بفهمند امروز دشمن کیست، چه مى‌خواهد و چه مى‌کند - و نقشه‌ى دشمن چیست - عقل، این است. شما در جبهه‌ى جنگ باید بدانید که آیا این جهتى که تیراندازى مى‌کنید، بمباران مى‌کنید، همان جایى نیست که دشمن مى‌خواهد بمباران شود؟ چرا شما کار دشمن را به عهده مى‌گیرید؟! چرا جاده‌ى دشمن را هموار مى‌کنید براى این‌که بتواند نیروهاى خودى را دور بزند؟! مسأله این است.[8] باید قدرت تحلیل سیاسى داشته باشد تا جبهه‌بندیهاى دنیا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن کجاست و از کجا و با چه ابزارى حمله مى‌کند.»[9]

راهکارهای تحقق نخبه پروری سیاسی در ایران

بالا رفتن سطح آگاهی سیاسی جامعه و افزایش حس مسئولیت و مشارکت مردم بویژه جوانان در امور سیاسی و به طور کلی توسعه سیاسی تأثیر زیادی در آینده علم سیاست و تحقق نخبه پروری سیاسی دارد. پیوند دادن علم سیاست، آموزش عمومی و پرورش دادن نسل های آینده با مشخصه هایی چون احترام متقابل، محاسبه گری عقلانیت ابزاری، توجه به زمان و فرصت ها، آینده نگری، شفاف و دقیق بودن، حساس بودن به آینده خویش و جامعه، جزئی نگر داشتن استعداد همکاری و کارساز زمانی، توان تسلط بر احساسات، داشتن روحیه علمی و مطالعاتی و آمیخته بودن با قانون و آزادی از مهمترین فاکتورهای چشم انداز مثبت نخبه پروری در ایران است.

مشی و سیره نخبگان سیاسی گذشته و معاصر ایران در عرصه سیاست اسلامی نیز الگوی بدیلی در مواجهه با پرورش نخبگان سیاسی در کشور است، چراکه سیاست اسلامی در پی آن است که مواد خام سیاسی را با کاهش تأثیرات شخصیتی و عقیدتی به بهترین نحو سازمان بندی کند تا بتواند واقعی ترین راهکار حل مسائل سیاسی را ارائه کند.

در این میان اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) از نوعی تحول و تطور برخوردار بوده که «عدم جدایی دین از سیاست» مصداق بارز آن است. برای مثال، در این دو گفته حضرت امام(ره) که در یک جا فرمودند «انقلاب اسلامی یک معجزه الهی بود» و در سخنرانی های دیگرشان فرمودند «در انقلاب ما ملت نقش اساسی داشت» ایشان هم ظرفیت های نهفته سیاسی در آموزه های دینی را که قبلا کشف نشده و یا مورد توجه قرار نگرفته بودند، کشف کرد و هم از این ظرفیتها را با شرایط حساس آن زمان ایران بومی سازی کرد. از دیگر آموزه ها و محورهای مدنظر در پرورش نخبگان سیاسی در منویات امام راحل و مقام معظم رهبری می توان به: قیام و حرکت برای خدا، اخلاص، خودباوری، اعتماد به نفس، ساده زیستی، خدمت به مردم، قاطعیت در برابر دشمنان اسلام، دفاع از هویت اسلامی و بومی، دفاع از حق، تلاش برای استقرار آزادی و عدالت، مبارزه با استبداد و استعمار و انجام تکلیف الهی اشاره کرد.

همگرایی و تعامل سازنده حوزه و دانشگاه نیز ضامن پرورش نخبگانی متعهد در عرصه سیاسی کشور است.
در کنار انگاره های فوق، بکارگیری تجربیات درس آموختگان مکتب انقلاب و دفاع مقدس که مواجهه با بحران های سیاسی را در کوران حوادث و مسائل متعدد آموخته اند و خود در خیل نخبگان نظام بشمار می آیند بسیار راهگشاست. نقش دولت نیز در این پروسه تکمیلی و هدایتگرانه است و مجموعه دولت باید در ارتباطی علمی و عملگرایانه با شناخت و اعلام نیاز ارکان اجرایی کشور به نخبگان سیاسی، آموزش سیاست را کارکردگرا نماید. یعنی اینکه انسان هایی آموزش ببینند که اولا به فراخور نیازهای جامعه باشند و همچنین خود الگوی رفتار قانونمند باشند. بحث الگوسازی و گسترش رفتار حسابگرانه و علمی مهمترین کارکرد دولت در این حوزه هستند. بر این اساس نخبه پروری نتیجه یک فرآیند چند وجهی است که به موازات هم به پیش می رود و با همکاری مؤثر حوزه های علمی- اجرایی ارکانهای نظام متحقق می شود.

بی تردید ترسیم و تدوین فرآیند آموزش و تربیت نخبگان پروسه ای کارشناسی و نیازمند بررسی جوانب مختلف و نیازسنجی سیستم سیاسی کشور در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی است که همه جوانب در آن لحاظ و خروجی آن تضمین شود تا تحت الشعاع برخوردهای سیاسی و سیاسی کاری واقع نشود.

ازطرفی باید رهنمودهای قبلی مقام معظم رهبری حول نهضت نرم افزاری و تولید علم نیز در تدوین این راهبرد مدنظر ویژه باشد. در چنین راهبردی، نخبه سیاسی باید مولفه های تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، زبانی و اجتماعی ایران را بشناسد و بدانید دولت- ملتی مانند ایران چه مشخصات داخلی، منطقه ای و جهانی دارند.

این که توانایی و امکانات ایران برای توسعه داخلی و نقش آفرینی درسطح منطقه و جهان تا چه حد است با شناخت دقیق از موجودیت ملت ایران؛ نخبه، علم سیاست می تواند برنامه و چشم اندازی واقعگرایانه جهت پایداری همراه با قوت و قدرت ایران ارائه دهد.

براین اساس در حوزه حکومت بررسی نظام سیاسی ایران و شناخت دقیق حاکمیت موردنظر است. فهمیدن ارتباط دینی، تاریخی و اجتماعی حاکمیت با ملت ایران و شناختن منابع واقعی قدرت ما را به تحلیل مناسبتری هدایت می کند. آنچه در مورد قدرت مدنظر است درک درست مولفه های قدرت در دنیای جدید براساس منابع طبیعی و انسانی آن است. درنظر داشتن قدرت سخت و گذر از آن به سوی قدرت نرم، توجه به علم، فناوری، آگاهی علمی و قدرت ابزار سازی کلیدی ترین موضوعات مورد طرح برای دانش پژوهان سیاست در حوزه قدرت هستند و پرواضح است تعلیم نخبگان سیاسی منطبق بر ویژگیهای فوق باید توسط نخبگان متعهد صورت پذیرد.

مراحل نخبه پروری سیاسی

 1 – شناسایی نیروهایی که به صورت بالقوه در بدنه دانشجویی وجود دارند، در جهت تقویت بنیانهای فکری، سیاسی، عقیدتی و معرفتی آنها از طریق آموزشهای عمومی و تخصصی در حوزههای مربوطه و بدنبال آن سازماندهی و جهت دهی استراتژیک منطبق بر چشماندازها و رویکردهای اتحادیه که در نتیجهی آن، نیروهای آموزش دیده ضمن آموزش و سازماندهی تشکیلات خود، عنصری تاثیرگذار در محیط دانشگاه در عرصههای فرهنگی، سیاسی و عقیدتی خواهد شد.

 2 – فراهم آوردن بستر پرورش نیروهای آموزش دیده، ضمن آموزش تکمیلی جهت تقویت سه خصیصه نخبه سیاسی یعنی کلان نگری، سیستم نگری و آینده نگری و همچنین تقویت عنصر شناخت، فهم و درک سیاسی، ظهور و پرورش مهارتهای فردی-تشکیلاتی و موثر بودن در تصمیم گیری، تصمیم سازی نظام سیاسی و راهبردهای اتحادیه، از طریق تعامل با شورای مرکزی و ادوار اتحادیه و پس از آن، استفاده از نیروهای آموزش دیده برای آموزش نیروهای جدید در مسئولیت های تشکیلاتی

 3 – تحویل نیروهای متعهد، متخصص، اهل تشخیص و اقدام، به جامعه، برای تاثیرگذاری بر نظام سیاسی، تصمیم گیریهای کلان منطبق بر استراتژی و گفتمان اصیل انقلاب اسلامی.

 4 – صدور انقلاب و دستاوردهای آن، بیدارسازی فطرت عدالتخواه و حقیقت طلب جهان اسلام و مبارزه با استکبار جهانی و به تبع آن، تاثیرگذاری بر معادلات منطقهای و جهانی در جهت اشاعه فرهنگ اصیل اسلام ناب محمدی با ایجاد تفکر فرا ملیتی بین مسلمانان جهان.

موانع تحقق نخبه پروری سیاسی در ایران

پرواضح است که پرورش نخبگان در حوزه سیاست بدون آسیب شناسی علوم سیاسی در ایران ممکن نیست. بر این اساس؛ همانطوری که به اختصار ذکر شد از مشکلات کیفی سیاست در ایران کلی گویی و نگاه غیرعلمی به سیاست چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه علمی است. ما همه چیز را به صورت خیلی بزرگ و فراتر از واقعیتها و تواناییها می بینیم. به عنوان مثال در دانشگاهها بیشتر آموزشها به مبنای صرف تئوریک برمی گردد که بعضاً رابطه ای با مشکلات جامعه سیاسی در ایران ندارد و در برنامه ریزی سیاسی هم با دولت مردانی روبرو بوده ایم که علیرغم شعارها و برنامه های اجرایی از حل کوچکترین مشکل در حوزه مسائل ایران ناتوان بوده اند.

جدی ترین مسئله در این امر توجه به این نکته است که اولا ما باید در دانشگاه با توجه خاص به ایران مسائلی را آموزش دهیم که هرکدام در یک فرآیند به حل مشکلات سیاسی و توسعه ای ایران کمک کند و در عرصه عمل نیز به دنبال برنامه ای برویم که هدفش ارتقای سیاسی و اجتماعی ایران منطبق با نیازسنجی بومی باشد، چراکه گسترش دادن بیش از توان، حوزه مسئولیت یک ملت، نتیجه ای جز فرسایش نیروها و هدر دادن آنها ندارد.

همچنین مشکل دیگر علم سیاست در ایران پراکندگی و عدم سازگاری اندیشه های سیاسی در حوزه ایران است. وجود آرا و تفکرات مختلف خود به خود یک مشکل نیست بلکه نشانه تحرک و پویایی است اما زمانی که قرار است علم در خدمت عمل سیاسی قرار بگیرد وجود اجماع نخبگان فکری و ابزاری امری لازم و ضروری است. زیرا مدیریت کردن و عملی ساختن اندیشه ها خود نیازمند آن است که اولا ما بدانیم چه تفکری را برای عمل انتخاب کرده ایم و قرار است چه کسانی آن را مدیریت کنند و هدف از اجرای آن چیست؟!

 

پانوشت:

1- از بیانات مقام معظم رهبری ، 17/7/1386

2-مقام معظم رهبری مدظله العالی ، 04/12/1377       

3- سید علی اکبر قریشی، قاموس القران، چاب سوم ، چاپ افست مروی، 1361،ج 1، ماده بصر ، ص 195

4- از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 10/01/1369

5-   25/7/85

6- از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 12/08/1372

7- از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 22/09/138                        

8- از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 15/07/137                       

9- از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 10/08/1374

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی