تحویل قرن
تحویل قرن
روزها، ساعات، دقایق و ثانیهها شتابان در حال گذرند و همگی این نکته را به یادمان میآورند که به لحظات پایان قرن نزدیک میشویم. قرن چهاردهم هجری شمسی، قرنی پرحادثه بود که با تحولات مهمی در ایران و جهان مقارن شد و نقاط عطفی در تاریخ بشر در آن به وقوع پیوست.
این قرن در زمانهای آغاز شد که ایران و منطقه اسلامی در چنگال استعمار گرفتار شده بود. معاهده سایکس پیکو، سرزمینهای اسلامی بهجای مانده از عثمانی را بسان گوشت قربانی میان انگلیس و فرانسه تقسیم کرد و با کودتای حوت ۱۲۹۹، مقدمات برکشیدهشدن رضاخان در ایران از سوی انگلیسیها فراهم آمد. در سپیدهدم این قرن ستاره بخت استعمارگران درخشان بود و تا میانه آن همچنان بخت با آنان یار و شومی گامهایشان بر ملتها سایه افکنده بود. همانگونه که مبارزات مردم عراق در ثورهالعشرین در ابتدای این قرن بیسرانجام ماند، نهضت ضداستعماری ملی شدن نفت در ایران نیز با ناکامی مواجه شد و بعد از کودتای ۲۸ مرداد، ربع قرن سلطه بلامنازع امریکا بر ایران رقم خورد.
البته بخت با سلطهگران یار نماند و در میانه این قرن ندای حقطلبی خمینیکبیر (ره) ملت ایران را بیدار کرد و در ابتدای نیمه دوم آن بساط ستم را چه از نوع استعمار و چه از نوع استبداد در ایران درهم پیچید. جالب اینجاست که پیروزی انقلاب اسلامی با آغاز قرن پانزدهم هجری قمری مقارن شد و حضرت امام (ره) در خصوص قرن پانزدهم قمری چنین پیشبینی نمود که «این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است». طبیعی است مستکبرانی که وقوع انقلاب اسلامی را خطری بزرگ برای منافع خود میدیدند از هیچ تلاشی برای خاموشی شعلههای فروزان انقلاب دریغ نکردند، اما آن شعلهها نه تنها خاموش نشد، بلکه زبانه کشید، دلها را بیدار کرد، بیداری و بیدارگری را از فلات ایران فراتر برد و امروز پرچم مقاومت در برابر سلطهگران را از سواحل نیلی مدیترانه و بابالمندب تا کوههای سربهفلککشیده کشمیر به اهتزاز درآورده است.
قرنی که با سلطه استعمار بر منطقه اسلامی –که آنها خوش داشتند خاورمیانه بنامندش- آغاز شد، اینک در حال پایان یافتن است و از کرّوفرهای دیروز سلطهگران، تنها عربدهجوییهایی چند به جای مانده است. انقلاب اسلامی مرزهای منطقه غرب آسیا را درنوردیده و در جهان مستضعفین چشمگیر شده است. امروز منطق جمهوری اسلامی و مقاومت در گوشهگوشه این منطقه و فراتر از آن مورد توجه قرار گرفته و دوست و دشمن در آن تأمل میکنند.
نمیتوان از پایان قرن چهاردهم سخن گفت و از دو چهره تأثیرگذار این قرن نگفت، نخست حضرت روح الله (ره) بزرگمردی که در میانه این قرن علم قیام را برافراشت و بشریت را بیدار کرد و دوم حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی)، حکیم مدبر و انقلابیای که راه آن بزرگ را ادامه داده و بر تابندگی آفتاب عظیم انقلاب افزوده است و اینک مظلومترین انقلاب تاریخ را از دالان مصاف با خونخواران جهان به سلامت وارد قرن جدید میکند. نیک است که همچنین از قهرمانی یاد گردد که حقاً غم فراقش همچنان به سردی نگراییده، سردار دلها حاج قاسم سلیمانی.
روزی که این انقلاب، نوزادی تازه تولدیافته بود، هیچ کس نمیدانست تا چه اندازه دوام خواهد آورد و دشمنان آن عمری نهایت ششماهه برایش متصور بودند، اما اینک این انقلاب از قرن نیز عبور کرد و وارد دوره جدیدی از حیات خود شد؛ حیاتی که با کولهباری از تجربه ایستادگی در برابر انواع خصومتها و کوهی از همراهی مردمی صبور و مقاوم، بالندهتر از گذشته و نویدبخش جهشهای بزرگ در قرن پانزدهم است. قرنی که امید است قرن احیای تمدن اسلامی و پایان نظم ظالمانه و تحمیلی مستکبران بر جهان باشد. از همین روزهای تحویل قرن، قرائن تحول در جهان هویداست، امید آنکه تحویل به احسنالحال باشد.
همین مطلب: