حل مشکلات با دولت انقلابی جوانگرا
حل مشکلات با دولت انقلابی جوانگرا
انقلاباسلامی طی بیش از چهار دهه تجارب گرانسنگی را در کوران بحرانها به دست آورد و از دل چالشها، فرصتهایی برای ملت ایران خلق شد که بهرهگیری از این تجربهها، یکی از سرمایههای بیمانند امروز ماست. از جمله این تجارب، موفقیتآمیز و کارآمد بودن سپردن کارهای پیچیده و مسیرهای دشوار به جوانان مؤمن و انقلابی است. موفقیتهای چشمگیر انقلاب در حراست از تمامیت ارضی و امنیت ملی در دهه نخست انقلاب، سازندگی کشوری که سالهای سال تحت آوار ویرانههای استعمار و نفوذ بیگانه بود و نهایتاً جهشهای خیرهکننده علمی در دهههای سوم و چهارم انقلاب، همه و همه آوردههای دادن فرصت کافی و اعتماد به جوانان انقلابی مؤمن برای نظام بود.
اینک اگر در بخشهایی همچون اقتصاد و معیشت نقاط ضعف جدیای به چشم میخورد که زیبنده نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب کبیر اسلامی نیست، باید بار دیگر سراغ جوانان مؤمن رفت و کار را به دست آنان سپرد. تجربه میدان دادن به جوانان در ابتدای انقلاب، باید دوباره تکرار شود. جوانان مؤمن و انقلابی باید از سوی مدیران همه قوا و دستگاهها، به فعالیت پرنشاط در تمام سطوح مدیریتی برای پیشبرد انقلاب بپردازند.
تحلیل نسلی انقلاباسلامی و نظام برخاسته از آن نشان میدهد با چهار نسل پیاپی مواجه بودهایم؛ نسل اول انقلاب در شکلگیری انقلاباسلامی و زمینهسازی برای تشکیل نظام اسلامی در ایران تلاش کرده و تحت رهبری حضرت امام (ره) موفق به انجام وظیفه اساسی خود شد. نسل دوم انقلاب نیز علاوه بر مشارکت در شکلگیری انقلاباسلامی به تثبیت و پاسداری از نظام اسلامی، بهخصوص در عرصههای جهاد و شهادت و زمینهسازی و پیشبرد ایجاد دولت اسلامی مبادرت ورزید. نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی، نسلهایی هستند که در دوره جمهوری اسلامی تربیت و رشد یافته و در واقع اولین ثمرات سرمایهسازی انسانی انقلاب هستند. با توجه به گذر زمان و سپری شدن چرخه عمر نسلهای اول دوم، طبیعی است که اکنون زمان ورود نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی است که عرصه کارآمدسازی دولت اسلامی آوردگاه اصلی اوست. الگوسازی از جمهوری اسلامی ایران و شکلگیری جامعه اسلامی نیازمند انجام این مأموریت مهم بهدست این نسلها است که نهایتاً پیریزی مرحله تمدن اسلامی را به دنبال دارد.
از سویی برخلاف نظریات غربی ارائهشده در خصوص انقلابها که معتقدند گذر زمان و تغییر نسلی منجر به بروز شکاف نسلی در خصوص اهداف انقلاب شده و باعث رویگردانی نسلهای آتی نسبت به آرمانها و ارزشهای انقلاب میشود، خوشبختانه انقلاباسلامی ایران شاهد گرایشی عمیقتر در نسل سوم نسبت به ارزشها و آرمانهای اصیل انقلابی است. ازاینجهت همهچیز برای نقشآفرینی نسل سومیها و چهارمیها آماده است.
ابتکار عملی که نسل جوان مؤمن و متخصص در سالهای اخیر چه در عرصههای پیشرفتهای علمی و فناورانه و چه در فعالیتهای خودجوش فرهنگی رسانهای از خود بروز دادهاند، خود کارنامهای قابلاعتماد از این نسل در جهت تحقق اهداف عالی انقلاباسلامی، چه در مقطع کنونی و چه اثرات و نتایج آن در بلندمدت به نمایش گذارده است.
اکنون کشور با چالشهای گوناگون در حوزه اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند که تبعات آن کموبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. بیشتر این چالشها ریشه در ناکارآمدیای دارد که یا به فرسودگی سامانههای مدیریتی و اجرایی بازمیگردد یا به فرتوتی مدیران مسلط بر این سامانهها.
البته بههیچعنوان نمیتوان و نباید تجربهها را نادیده گرفت و از ظرفیت مدیران مجرب و توانمند متعهد به نظام و انقلاب بهرهگیری نکرد. پسازآنکه رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار سال گذشته با دانشجویان «دولت جوان حزباللّهی» را علاج مشکلات کشور دانستند، در طی یک سال گذشته بحثهای مفصلی در رسانهها در خصوص دولت جوان حزباللهی و شاخصهای آن مطرح شده و برداشتهای گوناگونی از تعریف چنین دولتی طرح گردید. برخی دولت جوان را دولتی دانستند که در رأس آن فردی در سن جوانی (مثلاً زیر ۵۰ سال) قرار دارد و این در حالی است که بسیاری از کارشناسان نشاط و شادابی را ملاک و شاخص جوانی میدانند و ملاک و معیار سنی را شاخص درستی نمیدانند. «جوان» بودن دولت، لزوماً بهمعنای تعیین عدد خاصی برای سن «رئیسجمهور» آتی نیست، بلکه شاخصههایی همچون نشاط، روحیه جهادی، پرتلاش و آمادهبهکار بودن سنجههایی است که رئیسجمهور تراز این دولت را ترسیم خواهد کرد. مثال بارزی که معظمله چندین بار مطرح کردند – یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی – خود توضیحدهنده دقیق این مسئله است.
معظمله در سخنرانی اخیر نیز در همینباره فرمودند: «ما که گفتیم «دولت جوان انقلابی»، بعضی تصوّر کردند یک دولتی که مثلاً فرض کنید عمرشان یکدست باید بین ۳۰ و ۳۵ و مانند اینها باشد! قضیّه این نیست؛ حضور جوانها چیز لازمی است و حتماً بدون حضور جوانها کاری صورت نمیگیرد، امّا معنایش این نیست که مجرّبین و کارآزمودگان و دنیادیدگان در کنار جوانها نباشند. شرط اساسی و اصلی در همه اینها -چه آن جوان، چه آن که از جوانی عبور کرده و به میانسالی یا کهنسالی رسیده- این است که ایمان و انگیزه صادقانه و انقلابی در آنها وجود داشته باشد که به نظر من یک دولت جوان انقلابی -همانطور که گفتیم- میتواند جامع همه اینها باشد.»
البته ناگفته پیداست که نقشآفرینی جوانان در این برهه حساس تنها محدود به حضور در پستهای مدیریتی و جایگزینی در مشاغل حکومتی نیست؛ اکنون کشور به دولتی معتقد و متکی بر حضور جمعی جوانان تلاشگر در عرصههای گوناگون فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیاز دارد تا با نگاه مؤمنانه و انقلابی و با رویکرد اندیشهورزانه و دانشبنیان، در خصوص چارچوبهای عبور کشور از چالشهای کنونی چارهاندیشی کرده و هریک به سهم خود باری از دوش مردم بزرگوار ایران بردارند. به بیان رهبر معظم انقلاب «دولت یک مجموعهی وسیعی است که صدها مدیریّت مؤثّر و تعیینکننده در آن وجود دارد و همه اینها میتواند بهاصطلاح میزبان جوانهای مؤمن و نخبه و انقلابی ما باشد که باید بتوانند در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها و اجرا حضور داشته باشند؛ یعنی بایستی بعضی جوانها در بخشهای تصمیمگیری، بعضی در بخشهای تصمیمسازی، بعضی هم در بخش اجرا حضور داشته باشند و بتوانند عمل بکنند و به نظر من این کاری است کاملاً شدنی؛ یعنی اگر واقعاً یک دولتی سر کار بیاید که مسئولین بالای دولت اعتقاد به جوانها داشته باشند، اطمینان به جوانها داشته باشند، همچنان که امام بزرگوار داشت و کار را با جوانها پیش برد، اگر یک چنین دولتی سر کار بیاید، به نظر من مشکلات خیلی زود حل خواهد شد؛ همهی این مشکلاتی که امروز جلوی چشم ما است و با همهی دشواریها و پیچیدگیها و مانعها و مانعتراشیها و دشمنیهایی که از خارج و بعضاً از داخل صورت میگیرد، به نظر من همهی این کارها، همه این آرمانها و خواستهها و مطالیب، قابل تحقّق است.»
همین مطلب: