انقلابی زنده و بالنده
انقلابی زنده و بالنده
آغاز دهه فجر، طلیعه نکوداشت انقلاب اسلامی به عنوان حادثهای مهم است که گستره زمانی آن به یک روز و یک سال و حتی یک نسل ختم نمیشود و جغرافیای آن به مرزهای ترسیمشده برای ایران اسلامی محدود نمیشود. با نیمنگاهی به شعارها و گفتمان کلی انقلاب اسلامی و رهبر کبیر آن، حضرت امام خمینی (ره)، روشن میشود که افق بینش این انقلاب، تحولی «جهانی» و «در سطح یک دوران» را مطالبه کرده و میکند؛ تحولی که تعالی نوع بشر را در مسیری که توحید و پیام وحی معین میکند، جستوجو میکند. در هنگامهای که خودبسندگی انسان، گمراهی جوامع بشری را به اوج رسانده بود، پیام توحیدی انقلاب اسلامی، چراغ راه مسیری شد که نویدبخش «احیای فطرت الهی درون انسان» است.
با چنین نگرشی، ایستایی انقلاب اسلامی، خود بزرگترین چالش برای اصل آن بهشمار میآید و حرکت و پویایی آن، لازمه بقای آن است. اما به کدام سو و از کدام مسیر؟ فهم دقیق این پرسش و پاسخ صحیح به آن، یکی از مهمترین بایستههای تداوم حرکت انقلاب اسلامی است.
از منظر امام خامنهای این مسیر، فرآیندی پنجمرحلهای است که نهایتاً به شکلگیری تمدن انقلابی اسلامی میانجامد. در توضیح این فرآیند، ایشان میفرمایند: «انقلاب مراحلی دارد؛ آنچه در اوّل انقلاب در سال ۵۷ اتّفاق افتاد، مرحله اوّل انقلاب بود یعنی انفجار در مقابلِ نظامِ غلطِ باطلِ طاغوت و ایجاد یک نظام جدید بر مبنای آرمانها و ارزشهای نو و بالغت نو، با تعابیر نو، با مفاهیم نو؛ این مرحلهِ اوّل انقلاب بود. بعد در مرحله دوّم، این نظام بایستی ارزشها را محقق کند؛ این ارزشها و آرمانهایی که حالا اشاره میکنم و بعضی را میگویم، باید در جامعه تحقّق ببخشد. به این ارزشها اگر بخواهد تحقّق ببخشد، یک دستگاه مدیریتی لازم دارد که آن میشود دولت انقلابی. بنابراین مرحله بعد از نظام انقلابی، ایجاد دولت انقلابی است، دولتی که ارکان آن، انقلاب را از بن دندان باور کرده باشند و دنبال انقلاب باشند. بعد که این دولت انقلابی تشکیل شد، آنوقت بایستی بهوسیله اجرائیات درست -قانون درست، اجرای درست- این آرمانها و ارزشهایی که مطرح شده، این آرزوهای بزرگ انقلابی، یکییکی در جامعه تحقّق پیدا کنند؛ آنوقت نتیجه میشود جامعه انقلابی؛ یک جامعه انقلابی به وجود میآید که این مرحله چهارم است. بعد که جامعه انقلابی درست شد، آنوقت زمینه برای ایجاد تمدّن انقلابی و اسلامی به وجود میآید. حالا من تعبیر به «انقلابی» کردم؛ بهجای کلمه «انقلابی» میتوانید کلمه «اسلامی» بگذارید؛ یعنی دولت اسلامی، جامعه اسلامی، تمدّن اسلامی.»
بدین ترتیب هدف مشخص و معین حرکت انقلاب اسلامی، شکلگیری تمدن بینالمللی اسلامی است و در میانه این راه، گامهای «۱. انقلاب اسلامی، ۲. نظام و حکومت اسلامی، ۳. دولت اسلامی ۴. کشور و جامعه اسلامی و ۵. تمدن بینالمللی اسلامی» قرار دارد. مرحله اول را میتوان بر پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ هجری خورشیدی و سقوط نظام ستمشاهی منطبق نمود. مرحله دوم یعنی نظام اسلامی را میتوان با برپایی جمهوری اسلامی ایران از طریق همهپرسی اصل نظام و نیز تصویب و همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انطباق داد. چنانکه حضرت امام (ره) در پیام خود به مناسبت ۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی، از این روز با تعبیر بهیادماندنی و قابل تأمل «نخستین روز حکومت الله» یاد میکنند. با حاکمیت امام امت و ولایت مطلقه امر، مرحله دوم این فرآیند تکمیل و بدین ترتیب، آیه شریفه «اللّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُواْ یخْرِجُهُم مِّنَالظُّلُمَات إِلَی النُّوُرِ» محقق گشت و ایران اسلامی از حاکمیت و ولایت طاغوت به سیطره ولایت ولی خدا بازگشت. اما اینها کافی نبوده و نیست. این دو مرحله تمهیدی برای تحقق اهداف عالی این نهضت بود که نگاهی فرامکانی و فرازمانی دارد. آنچه میتواند اهداف فراایرانی انقلاب را تحقق بخشد، الگوسازی و الهامبخشی در ورای مرزهای جمهوری اسلامی ایران است که در دو گام «دولت اسلامی» و «جامعه اسلامی» بروز و ظهور مییابد.
«دولت اسلامی» به معنای اسلامی شدن صرفاً قوه مجریه نیست، بلکه در اینجا دولت به مفهوم کلیت کارگزاران اجرایی، تقنینی، نظارتی و قضایی و نیز رویهها و مقررات حاکم بر حکومت است. روشن است که پس از گذشت ۴۰ سال، بهرغم برپایی نظام اسلامی، هنوز نظامات اقتصادی، اداری و اجرایی کشور به معنا و مفهوم حقیقی کلمه «اسلامی» نشدهاند. علاوه بر اینها، میتوان گفت در شئون اجرایی دولت و کشور، مهمترین چالش کارآمدی کشور، «کارآمدی اقتصادی» است. به این معنا که ستاندههای نظام اقتصادی کشور منطبق و متناسب با دادههای آن نیست. اینجاست که میتوان فهم نمود چگونه است که بروندادهای سامانه مذکور با موازین و جهتگیریهای کلی اقتصادی کشور غیرمتناسب است. «جامعه اسلامی» نیز متناسب با تحول اجتماعی بر اساس هدفگذاری شکلگیری «حیات طیبهاسلامی» است؛ یعنی نوعی از زندگی فردی و اجتماعی بشر که در آن، سعادت دنیوی و اخروی او، در کنار یکدیگر تحقق یافته باشد. چنین جامعهای اولاً به معنا و مفهوم حقیقی کلمه «اسلامی» است، ثانیاً الگوی «کارآمدی فرهنگیاجتماعی» نظام اسلامی در آن بروز و ظهور یافته است و نهایتاً کارآمدی فرهنگی و اجتماعی به حوزه «کارآمدی نظام سیاسی» تسری مییابد و زمینه برای الهامبخشی تام و اکمل جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد تمدن بینالمللی اسلامی مهیا خواهد شد. اینجاست که میتوان نتیجه گرفت که «بنابراین انقلاب تمام نمیشود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقف نمیشود. یک صیرورتی وجود دارد؛ صیرورت یعنی شدن، شدنِ دائم، تحوّل دائمی؛ در مسیر انقلاب یک صیرورت دائمیای وجود دارد.» البته استمرار و صیرورت نظام مستلزم توجه به نکاتی است که مختصراً به برخی از آنها اشاره میگردد:
انقلابیگری و پیگیری آرمانهای نظام صرفاً از چارچوب نظام اسلامی و انقلابی که همان نظام جمهوری اسلامی ایران است، محقق خواهد شد. نباید «بعضی نظام را نفی کنند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم؛ ارزشهای نظام، ارکان نظام، بنیانهای نظام را زیر سؤال ببرند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم. انقلابیگری به معنای ویرانگری نیست. انقلابیگری یک مشی صحیح و عاقلانه و پُرانگیزه و پُرامید و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ این تعریف و معنای انقلابیگری است؛ و این فقط در بستر و مسیر نظام اسلامی یعنی نظام موجود امکانپذیر است؛ خارج از این امکانپذیر نیست.»
لازمه تداوم این حرکت الهی، تکرار و یادآوری مدام اهداف و آرمانهای متعالیای است که انقلاب برای تحقق آنها به وقوع پیوست: «مطالبهگری آرمانها از آن چیزهایی است که از آن نباید دست برداشت. اگر چنانچه این حجم عظیم و وسیع تهاجم به افکار عمومی از سوی ضد انقلاب با این مطالبهگریها مواجه نشود، قطعاً ویرانگری خواهد کرد. یادآوری آرمانها، مطرح کردن آرمانها، خواستن آرمانها، طلبکاری نسبت به تحقّق این آرمانها یک سدی است در مقابل تخریب افکار عمومی و فضاهای نخبگانی و فضاهای مدیریتی.»
یکی از الزامات حفظ و بالندگی شتاب انقلاب، در میدان بودن نیروهای انقلابی خصوصا جوانان مومن و انقلابیای است که دغدغه تحقق آرمانها و شعارهای اصیل انقلاب را داشته باشند. اینک در دهه پنجم و گام دوم انقلاب، بیش از همیشه به این حضور و فعالیت نیازمندیم، خصوصا که رهبر معظم انقلاب، «دولت جوان حزباللهی» را به عنوان علاج مشکلات کشور مطرح نمودهاند.
لازمه دیگر پیگیری اهداف انقلابی، داشتن «صبر انقلابی» است. وجود صبر انقلابی موجب اثرگذاری بیشتر کلام و تعمیق هرچه بیشتر آموزههای گفتمان انقلاب در دلها میشود و به جامعهپذیری هر چه بیشتر آن کمک میکند.
همین مطلب: