بسیج، یاریگر کارآمدی
بسیج، یاریگر کارآمدی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و بهویژه گرانیهای افسارگسیخته به نقش بسیج در همراهی با دولت و مردم برای مبارزه با این آسیب موجود پرداختند. به نظر میرسد بسیج بهعنوان سرمایه اجتماعی نظام و تبلور نقشآفرینی عمومی و تخصصی مردم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، میتواند پاسخگوی مناسبی برای این مسئله و مسائلی ازایندست در حوزه کارآمدی باشد. در ادامه کوشش خواهد شد به برخی نکات مهم حول فرصتهای بالقوه و بالفعل درون بسیج برای کارآمدسازی دولت و نظام اجرایی کشور پرداخته شود.
یکی از مهمترین موانع کارآمدی نظام اجرایی، وجود تزاحمهایی است که باعث اتلاف انرژی جریانهای فعال کشور است و از جمله این تزاحمات، تزاحمهای میاندستگاهی و بین دستگاهها و جامعه است. گاه دستگاههای مسئول در اجرای برخی تصمیمات دچار اختلافاتی هستند که عدم همراهی و حتی مخالفت برخی دیگر از دستگاهها، عملاً تصمیمات را متوقف یا ناکارآمد میسازد. گاه دستگاههای مسئول بدون در نظر گرفتن اقتضائات اجتماعی به دنبال پیشبرد سریع امور و اتخاذ تصمیماتی هستند که با عدم همراهی مردم مواجه میشود که نمونه آن را در ماجرای آبان سال گذشته در گرانی سوخت مشاهده کردیم و گاه مطالبهای در میان مردم وجود دارد که به دلیل وجود دیوانسالاریهای دستوپاگیر یا عدم تعامل مستقیم برخی مسئولان با مردم، به مرحله اجرا نمیرسد. در همه این حالات تزاحمات نهادی و اجتماعی مانع کارآمدی نظام اجرایی است و همانگونه که پیداست، وجود ظرفیتی همچون بسیج با ویژگیهای مردمی-حاکمیتی میتواند در حل بخش عمدهای از این چالشها مفید فایده واقع شود. از دیگر موانع کارآمدی، نگرش بروکراتیک و فرسودگی برخی سامانههای موجود است، بهگونهای که گاه برخی تصمیمات مهم و راهبردی که اتفاقاً موردقبول نخبگان و جامعه نیز است در میان چرخدندههای فرسوده و کند بدنه دستگاههای اجرایی متوقف میشود و سالها به طول میانجامد. میزان هزینه مالی، انسانی و روانی از چنین آسیبی در کشور به حدی زیاد است که بههیچعنوان قابلمحاسبه نیست. در این میان آنچه میتواند علاجبخش این آسیب مدیریتی کشور باشد، «نگرش، فرهنگ و مدیریت جهادی» است که با همافزایی همه ظرفیتهای دلسوز انقلاب و متخصص در امور، توانی وارد عرصه اجرا میکند که بسیاری از گرههای کور گشوده میشود و تجربه تاریخی انقلاب اسلامی در دوره دفاع مقدس و پسازآن نیز مؤید همین ادعا است. اکنون بسیج بهعنوان مهمترین منبع رشد و تسری گفتمان جهادی در جامعه و با وجود ظرفیت عظیم انسانی نیروی «مؤمن جهادی» میتواند رهاوردهای بینظیری را در دهه پنجم انقلاب اسلامی در حل چالش کارآمدی به ارمغان آورد.
یکی از پیامدهای ناکارآمدی نظام اجرایی در حوزه اقتصادی، تأثیر مستقیم آن بر معیشت عمومی است که در سفره مردم مشاهده میگردد. گاه برخی عوامل خارج از اراده همچون شیوع بیماری، بلایای طبیعی یا تحریمهای ظالمانه خارجی و ... باعث تشدید تأثیرگذاری آثار مخرب بحران کارآمدی میگردد. هرچند اصلاح و بهبود نظام اجرایی و کاهش سوءتدبیرها و سوءمدیریتها ضروری است، اما برای حل مشکل مردم در کوتاهمدت نیز باید تدابیری اجتماعی اندیشید که یکی از مفیدترین آنها «مواسات اجتماعی» است. بسیج بهعنوان ظرفیتی مردمی و دارای سرمایهای قابلاتکا از اعتماد عمومی و شبکهای گسترده در میان ملت، از یکسو در شناخت نقاط آسیبدیده اجتماعی و محرومان نیازمند امداد فوری نقش چشمگیری دارد و از سوی دیگر امکان جذب یاری و کمکهای مؤمنانه آحاد ملت و نیز نهادهای حمایتی را دارد. بنابراین بسیج مهمترین ظرفیت نظام در جهت نهادینهسازی «مواسات» و تحقق آن است که در چند سال اخیر در بحرانهایی، چون سیل و کرونا بهخوبی قابللمس بوده است.
یکی دیگر از موانع کارآمدی، عدم چرخش نخبگانی و خصوصاً نسلی در حوزههای مدیریتی است. فرسودگی و رکود مدیران در دستگاههای اجرایی، پس از مدتی آنها و دستگاههای تابعهشان را دچار روزمرگی و ناکارآمدی میکند و متأسفانه در هفت سال اخیر مشاهده میشود که این آسیب مهم در دستگاهها، جدیتر نیز شده است، بهگونهای که مدیرانی بعضاً فرتوت و ناتوان بر مسندهای اجرایی تکیه زده و متأسفانه گزارشها نشان میدهد «میانگین» عمر کابینه در حال حاضر نهتنها در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بوده، بلکه در رده سنیای قرار دارد که بهطور طبیعی بیشتر انسانها در آن سن دوره بازنشستگی خود را سپری میکنند. چنین وضعی نهتنها امید را برای جوانان و نسل سومیها و چهارمیها برای رشد و بالندگی به یأس بدل میکند، بلکه فرصتهای مدیر را برای تربیت سرمایه انسانی از میان میبرد. در صورت تداوم وضع موجود، یکی از مهمترین آسیبهای جدیای که نظام مدیریتی و اجرایی و بهطورکلی کارآمدی را تهدید میکند، خلأ مدیر جوان و متخصص در تراز انقلاب اسلامی است. اکنون تا دیر نشده باید برای این مهم چارهای اندیشید و یکی از بهترین ظرفیتهای پرورش سرمایه انسانی در تراز انقلاب اسلامی بسیج است که لزوم توجه هرچه بیشتر دستگاههای مسئول به این فرصت راهبردی را نشان میدهد.
اکنون، به نظر میرسد مقاومسازی اقتصاد و تکیه به پیشرفت درونزا، یگانه راهحل عبور از چالش مزمن اقتصادی کشور است که دستیابی به این جایگاه، نیازمند عزم عمومی نخبگان و آحاد جامعه در اجرای دقیق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و نیز به میدان آوردن همه ظرفیتها، از جمله ظرفیت بیبدیل بسیج است. چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای نیز میفرمایند: «بخشهایی وجود دارند خارج از دولت؛ اینها میتوانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، از جمله بسیج؛ بسیج چیز کمی نیست، چیز کوچکی نیست، بسیج یک مجموعه عظیم و آمادهبهکاری است؛ اینها را بخواهید، ببینید چهکار میتوانند بکنند، اینها میآیند امکانات خودشان را عرضه میکنند و میگویند این کارها را هم کردهایم. به نظر من امکانات [خوبی هست]».
هرچند گامهای مهمی از سوی مجموعه بسیج در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی برداشته شده است، به نظر میرسد هنوز آنگونه که شایسته است از سوی دولت میدان لازم برای بروز و ظهور همه ظرفیتهای بسیج در حوزه مقاومسازی اقتصاد پدید نیامده است که ممکن است از سوی برخی نوعی برخورد سیاسی تلقی شود. بااینحال باید دانست که منافع ملی بر همه ترجیحات گروهی و سلایق سیاسی مرجح است و امروز وظیفه دولت بهرهگیری از همه ظرفیتهای مفید و در دسترس برای کارآمدی و مقاومسازی اقتصاد است. اکنون میتوان گفت بسیج یکی از کلیدهای اصلی گشایش چالش کارآمدی نظامات اجرایی و مدیریتی کشور است و البته بسیج تنها منحصر به سازمان و تشکیلات آن نیست، بلکه هر آنکه معتقد به اصول انقلاب اسلامی و در پی تحقق اهداف متعالی گام دوم انقلاب اسلامی باشد در خط بسیج و ظرفیتی برای نظام اسلامی است.
همین مطلب: