نمایشی به نام دموکراسی امریکایی
نمایشی به نام دموکراسی امریکایی
انتخابات ریاست جمهوری امریکا، فارغ از نتیجه آن، تصویری واقعی از آنچه را که به نام «لیبرال دموکراسی امریکایی» به دنیا عرضه کرده، به نمایش گذاشته است. اندکی تأمل در ابعاد فرایندهای این انتخابات در این دوره و ادوار گذشته به خوبی نشان میدهد که این نمایش «خیمهشببازی» تا چه حد به معیارهای مردمسالار دور یا نزدیک است. مروری گذرا بر رویدادهای چند روزه و دقتی جزئی در آنها به خوبی نشانههایی را پدیدار میسازد که مختصات واقعی دموکراسی غربی را برملا میسازد. در ادامه به اختصار به برخی از این نشانهها اشاره میکنیم:
۱- انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیچیدگیهایی دارد که یکی از مهمترین آنها نظام انتخاباتی انتخابگران (الکترالها) است که سبب میشود رئیس جمهور با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب شود. این ایده که «کل آرای هر ایالت برای برنده آن ایالت است»، عملاً سبب میشود به غیر از نامزدهای دو حزب اصلی «جمهوریخواه» و «دموکرات» که هر دو در ذیل مکتب لیبرال سرمایهداری تعریف میشوند، فرد دیگری عملاً شانسی برای پیروزی ندارد. بدین ترتیب ساختار دوحزبی بسته عملاً قدرت انتخاب چندانی برای مردم امریکا به جای نگذاشته است. از سویی میدانیم تعداد کرسیهای مجمع انتخابگران برای ایالت، لزوماً متناسب با نسبت جمعیتی آن ایالت نیست و به همین دلیل رأی اهالی برخی ایالتها نسبت به دیگر ایالتها از تأثیر بیشتری در نتیجه نهایی انتخابات برخوردار است. نتیجه اینکه ساختار این نظام انتخاباتی، نشاندهنده آرای مردم نیست و در دورههایی، چون ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶ نامزد پیروز نفر دوم در آرای مستقیم شده بود.
سازوکار نظام الکترال کالجها که یادگار دوره بردهداری امریکا است، موجب مهندسی قدرت در این کشور شده و اجازه خرق عادت در این کشور و به قدرت رسیدن افراد خارج از ساختار موجود را نمیدهد و به نظر بسیاری از صاحبنظران در ایالات متحده امریکا با یک نظام «الیگارشیک» مواجه هستیم.
۲- وجود معیارهای چندگانه و بعضاً متناقض در ایالات مختلف و تأثیر گرایش حزبی فرمانداران و قوه مقننه ایالتی در نحوه برگزاری و حتی اعلام نتیجه انتخابات امری است که هرچند از گذشته وجود داشته، اما در این دوره جنجالساز شده است. رئیس جمهور فعلی امریکا صراحتاً نظام انتخاباتیای را که خود چهار سال پیش از آن برآمده است و دولت فدرال خود مجری انتخابات در همین نظام است، «فاسد» میخواند و از وقوع «تقلب» خبر میدهد. فارغ از اینکه ادعاهای ترامپ تا چه اندازه متکی به اسناد محکمه پسند و قابل بررسی است، وقتی رئیس یک دولت زیرمجموعه خود را چنین فاسد تلقی میکند، چرا دیگران برای فاسد ندانستن چنین انتخاباتی حتی لحظهای تردید کنند؟
۳- از رویدادهای جالب در حاشیه انتخابات اخیر، آشکار شدن معیارهای دوگانه غرب در خصوص آزادی بیان بود. در حالی که در بسیاری از کشورهایی که سناریوی انقلاب مخملین و رنگین از سوی غرب در آنها رخ داده، از جمله در فتنه ۸۸ ایران، پیامرسانها و رسانههای غربی به کانون تردیدافکنی و هدایت اغتشاشات تبدیل شده بودند، در انتخابات اخیر امریکا این رسانهها و شبکهها صراحتاً به رد ادعاهای ترامپ در خصوص تقلب پرداختند. از همه تأملبرانگیزتر تقلاهای چند روز اخیر رسانه ملکه (بیبیسی فارسی) که حتی ظاهر کار حرفهای را نیز کنار گذاشته و برای خود رسالت «اثبات بی اساس بودن ادعای تقلب در انتخابات امریکا» قائل شده است. هنوز فراموش نکردهایم که این رسانه و پیامرسانهایی، چون توئیتر چگونه در فتنه ۸۸، آتشبیار معرکه اغتشاش آفرینی در تهران بودند.
۴- ذات نظام لیبرال سرمایهداری، متکی به «پول» است و طبیعی است که در انتخابات این نظام هم پول حرف اول و آخر را میزند. هرچند هزینه کردن در انتخابات در همهجای دنیا امری متداول و مرسوم است، اما قدرت مالی و لابیهای مؤثر بر اردوگاههای انتخاباتی دو حزب چه در دوره رقابت و چه پس از آن، اصلیترین عامل تعیینکننده سیاستهای دولت و برای ملت سرنوشتساز است. طبیعی است که در چهار سال آینده غولهای سرمایهداری حامی رئیس جمهور راهیافته به کاخ سفید بیشترین انتظار را برای اتخاذ تصمیماتی دارند که سود حداکثری را نصیبشان نماید.
۵- هزار نکته باریکتر از مو در خصوص انتخابات امریکا اتفاقاً این است که رژیمی که با یک انتخابات کنترل شده و غیرمردم سالار اداره میشود، به خود اجازه میدهد در خصوص انتخابات و مردم سالاری در دیگر کشورها، خصوصاً کشورهای مستقل اظهارنظر کند و حتی صدها میلیون دلار برای اعتبارزدایی از انتخابات دیگر کشورها به کمک پروپاگاندای رسانهای هزینه میکند. از این عجیبتر غربگرایانی هستند که کاخ سفید را کعبه آمال خود میدانند و چشم و گوش بسته تنها در نعت و ستایش رژیم امریکا سخن رانده و قلم میفرسایند. اینان به هیچ روی نمیتوانند این روی واقعی نمایش دموکراسی امریکایی را ببینند و به فرموده امام راحل عظیمالشأن (ره) «آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب میبینند، آنهایی که خواب امریکا را میبینند خدا بیدارشان کند.»
همین مطلب: