اقتدار فروشی، هرگز!
اقتدار فروشی، هرگز!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ضمن بیانات خود در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) فرمودند: «بعضی میگویند تسلیم بشویم تا موذیگری دشمن ادامه پیدا نکند»، نمیدانند هزینه تسلیم شدن بهمراتب بیشتر از ایستادگی است. دشمنی امریکا بیشتر شده و نفرت ملت هم از امریکا روزبهروز بیشتر میشود.»
واقعیت آن است که منازعه امروز نظام اسلامی و سلطهگران وارد مرحله جدیدی شده و آن تلاش غرب برای تضعیف و برچیدن مؤلفههای اقتدار ملی ایران اسلامی است.
در یکسو دولت ایالات متحده امریکا قرار دارد که برجام را پاره و عدم بازگشت تحریمها را منوط به اقتدارزدایی تمامعیار از کشورمان میکند و در ضلع دیگر اروپاییها نیز حفظ برجام معیوب و ناقص فعلی را به محدودسازی ایران در موضوع نفوذ و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران، توانمندی موشکی و بازدارندگی دفاعی ایران و ... مشروط میکنند. البته منطقی نیست که منتظر ما به ازای اقتصادی در برابر این قربانیان آتی برجام باشیم، چراکه برجام در بهارش ثمری نداشت، چه رسد به موسم خزانش. حتی اگر بر فرض محال تسلیم شدن قرار بود «آبنبات»ی به همراه داشته باشد، باید حواسمان باشد که داریم چه مرواریدهایی را با آن معاوضه میکنیم.
قربانی کردن امنیت ملی کشور و مردم پیش وعدههای توخالی غرب بههیچروی منطقی نیست. مذاکره کردن بر سر مؤلفههای بازدارندگی دفاعی، همچون توانمندی موشکی و سلاحهای راهبردی بدان معناست که به دست خود وارد فرایند خلع سلاحی شویم که نه تنها هیچ مبنای متعارف بینالمللی ندارد، بلکه خلاف منطق عقلی نیز هست. حتی اگر مذاکره بر سر موشکها به نتیجه هم نرسد، ورود به آن به هیچ عنوان به صلاح نیست.
ورود به این نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگی که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعی در مقابل طرف مقابل است، امری که سالهای سال غربیان برای آن تلاش کرده و ناموفق بودهاند. توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران از نوع متعارف بوده که خلاف هیچ معاهده بینالمللی نیست و نباید زیر بار بدعت گفتوگو یا حتی «گپ زدن» درباره آن رفت. حوزه دیگر چالش غرب با اقتدار ملی ایران، در حوزه قدرت منطقهای و نفوذ ایران در عرصه غرب آسیا است. غربیها امروز نمیتوانند ایران را به عنوان بازیگر مهم و تعیینکننده منطقهای نادیده بگیرند و ما نیز نباید بر سر اصل بازیگری و نیز راهبردها و تاکتیکهای خود در محیط منطقه با کسی مذاکره کنیم.
قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته به عنوان یک بازیگر منطقه با دیگر اطراف تأثیرگذار در تحولات منطقه بهصورت دوجانبه بر سر راهحلهای مفید در خصوص بحرانهای منطقه مذاکره خواهد کرد، اما به هیچ عنوان زیر بار مذاکره بر سر اقتدار منطقهای خود و تصمیمات راهبردی خود در این منطقه نخواهد رفت. به همین ترتیب مذاکره به بهانه حقوق بشر، در حکم دخالت طرف غربی در شئون داخلی کشور و نفی استقلال و حاکمیت ملی ایران تلقی شده و قابل قبول نیست. علیای حال باید گفت: الگوی مذاکره-گشایش اقتصادی مدتهاست که شکست خورده است.
زنگ پایان خوشخیالی درباره رهاوردهای بهاصطلاح تعاملگرایی و تکیه کردن به غرب مدتها است به صدا درآمده و بیش از این نمیتوان فرصتهای ملی را از دست داد. باید خیلی زود راه چاره واقعی را برگزید و آن مقاومسازی اقتصاد و ایستادن روی پای خود است.
همین مطلب: