آیا خاتمی آن ها را ایرانی نمی دانست؟
آیا خاتمی آن ها را ایرانی نمی دانست؟
انتشار فیلم کوتاهی از جلسهی محفلی که در آن سید محمد خاتمی –رئیس جمهور سابق و کاندیدای انصرافی انتخابات دهم- سخنانی بر زبان میآورد که در آن به یکی از قومیتها اهانت میشود، به یکی از مسایل روز بدل شده است و عکسالعملهای متفاوتی را به دنبال داشته است؛ اما این مسئله از چند زاویه قابل تأمل است.
1-کشور ایران دارای پیشینهی 3هزار سال زندگی اقوام و مذاهب گوناگون در کنار یکدیگر است که همگی تحت یک عنوان و آن هم «ایرانی» همزیستیای مسالمتآمیز داشته اند. ایرانیان در کنار هم سالها در غم و شادی یکدیگر شریک بوده و هرگاه این مرز و بوم به آنها نیاز داشته است، یک صدا و متحد موانع پیشرفت آن را از سر راه برداشتهاند. جلوه اتحاد اقوام مختلف ایرانی اعم از فارس، آذری، کرد، بلوچ، عرب و... را خصوصاً نهانی میتوان درخشانتر دید که دشمنان این ملت، تمامیت ارضی و عزت این ملت را مورد تهدید قرار دادهاند. آنگاه بوده است که جبههای واحد از ایرانیان با زبان، لهجهها و گویشهای متفاوت و اقوام و مذاهب گوناگون شکل گرفته است که دشمن را از این خاک پر گهر راندهاند.
2-دشمنان این ملت با درک واقعیت تنوع فرهنگ قومی ایران، تلاش نمودهاند تا از ابزارهای مختلف جهت ضربه زدن به یکپارچگی ملی ایرانیان بهره گیرند. بررسیهای دقیق و مطالعات تاریخی سیاسی نشان میدهد عمده اختلافات قومی مذهبی در اقصی نقاط کشورمان دارای منشأ خارجی بودهاست. در عین حال گاهی دشمن از بی توجهی ویا عدم احساس مسئولیت برخی از چهرههای شناخته شده داخلی و مسئولین سابق یا فعلی کشور سوء استفاده میکنند. به گونه ای که عملاً این افراد آنچه که دشمن باید میلیونها دلار برای تحقق آن هزینه کند، در یک حرکت بی تدبیرانه ساده محقق میسازند.
3-در کنار اینها آنچه در این اتفاق محل تأمل است آن است که چگونه فردی که 8 سال عالی ترین کرسی اجرایی کشور را در دست داشته است و طبیعتاً بایستی به حساسیتهای محلی قومیتی کشور آگاه باشد چنین غیر مسئولانه و بی تدبیر، سخنانی را در یک محفل که دوربینی در حال ضبط است به زبان میآورد که به میلیونها هموطن عزیزمان اهانت محسوب میگردد؟
در نگاهی دقیق، چرایی این موضوع را در مسئلهای دیگر باید جست و آن نوع تعاملی است که 16سال دولتهای سازندگی و دوم خرداد با مردم اقصینقاط کشور به عمل آمد. در این سالها اصولاً توسعه و پیشرفت پایتخت(تهران) و نهایتاً چند کلانشهر مشابه در دستور کار قرار داشت. و اگر شهری از شهرستانها بخت توجه رؤسای جمهور را مییافت، تنها شهر زادگاه رئیسجمهور بود.(نمونه بارز این مسئله را میتوان در شهرهای رفسنجان و اردکان یافت.)
در مقابل بسیاری از مناطق کشور علیالخصوص نقاط محروم از هرگونه توجه دولتها مورد غفلت واقع میشدند. بدین ترتیب معمولاً رؤسای دولتها توجه چندانی به مردم این شهرها نداشتند و ارتباط چندانی میان مردم اقصینقاط کشور و مسئولین دولتی برقرار نمیگشت.
اما این روند در دولت نهم تغییر کرد. به اذعان همه کارشناسان اعم از مخالف و موافق نگاه توسعه ای این دولت به اقصی نقاط کشور(خواه تهران یا زادگاه رئیس جمهور باشد خواه اصلا مردم آن شهر به رئیس جمهور فعلی رای نداده باشند) تقریبا بر مبنای عدالت بوده و بدین ترتیب است که بسیاری از نقاط استراتژیک مرزی اما محروم کشور در روند پیشرفت قرار گرفته اند.
4-هرچند نگارنده بر این باور است که مردم غیور و ایران دوست آذربایجان با تدبیر و دور اندیشی در مقابل اقدام کودکانه چند به اصطلاح سیاست مدار (!) نموده و از این آزمون تاریخی سربلند خارج میگردند، اما لازم است با توجه به موازین اخلاقی و دینی، سید محمد خاتمی و نیز دیگر کسانی که در محفل مذکور در اهانت به هموطنان همراهی نمودهاند از عموم ایرانیان عذر خواهی نمایند.
آیا از نگاه خاتمی آذری های عزیز در زمره شعار “ایران برای ایرانیان” قرار نمیگیرند؟
5-آنچه که در پایان این نوشتار ذکر آن ضروری مینامید، تلاشهایی است که برخی کاندیداها در این انتخابات برای بهره برداری انتخاباتی از مطالبات قومیتی و گروهی پیگیری میکنند این مسئله که البته در انتخابات دوره پیش نیز از سوی برخی کاندیداها ذکر شد و بی نتیجه بودن آن ثابت شد ناشی از نگاه غلط برخی از سیاسیون به تنوع قومیتی است.
اصولا خط کشی قومیتها و مذاهب و ادعاها و شعارهائی همچون واگذاری سهم به هر قومیت یا گروه توهین به یکپارچگی ایرانیان محسوب شده و به نوعی تکمیل پازل دشمن به حساب میآید. پازلی که هدفی جز تجزیه میهن اسلامی مان را دنبا نمیکند.
البته واضح است که این تلاشها در این دوره نیز بی نتیجه خواهد بود و ایرانیان به کاندیدایی رای خواهند داد که به دنبال پیشرفت همه ایران باشد.