تخریب چهره پلیس ایران در رسانههای غرب
تخریب چهره پلیس ایران در رسانههای غرب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تقویت استقلال و خروج ایران از مدار وابستگی به غرب، تخاصم نظام سلطه در ابعاد گستردهای علیه جمهوری اسلامی ایران شدت یافت که نمونه بارز آن را میتوان در عرصههای رسانهای و آنچه اصطلاحاً «جنگ نرم» نامیده میشود، مشاهده نمود. در این راستا، بخش قابلتوجهی از توان رسانههای استکباری در جهت اعتبارزدایی از نظام اسلامی و دستگاههای رسمی و قانونی آن به کار گرفته میشود تا هم قدرت ملی نظام در داخل آسیب ببیند و هم قدرت نرم آن در محیط پیرامونی مورد خدشه واقع شود.
ازجمله دستگاههای رسمی کشورمان که مدتهای مدیدی آماج حملات رسانهای و توپخانه پروپاگاندای غرب بوده است، مجموعه سازمانهای امنیتی و انتظامی کشور است که در میان این سازمانها، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، به دلیلان که در جبهه مقدم خدمترسانی انتظامی و پیشانی تعامل نظام با مردم بوده است، از مهمترین اهداف این حملات مخرب بوده است.
مروری بر رویکردهای رسانههای بیگانه در بازنمایی چهره «پلیس ایران» میتواند شاخصههای ذیل را نمایان سازد:
1- اهریمن سازی و ارائه چهره خشن: در ذات نهادهای انتظامی، به دلیل مواجهه با بزهکاران جامعه، حدی از خشونت اجتنابناپذیر است و این البته در تمامی پلیسهای دنیا امری رایج و متعارف است. نکته جالب آن است که بر اساس آمارها میزان خشونت در پلیس کشورهای غربی بهویژه آمریکا بهمراتب بیش از کشورهایی چون ایران است، اما توپخانه رسانههای بیگانه تلاش میکنند، چهرهای مشحون از خشونتورزی و سرکوبگرانه از ناجا در رسانهها بازنمایی کنند.
2- القای ضدمردمی بودن: در راستای برنامه راهبردی رسانههای غربی برای جداسازی و القای شکاف میان مردم و حاکمیت، تلاش میشود تا میان مردم و نهادهای تأمینکننده امنیت ازجمله نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، نوعی گسست القا گردد. در این راستا در تولید خطوط خبری و محصولات فرهنگی این گسست بهصورت آشکار و پنهان القا میشود و بهخصوص پس از فتنه 88 در حجم تولیدات رسانهای غرب این موضوع پررنگتر شده است.
3- القای فساد در ناجا: یکی دیگر از ابعاد مشروعیتزدایی و اعتبار زدایی از ناجا در رسانههای بیگانه، تلاش برای برجستهسازی وجود فساد در بخشهای گوناگون این نهاد خدمتگزار است. طبعاً موضوع فساد اداری امری نیست که بتوان در هیچ جای دنیا منکر آن شد و واقعیتی است که در همه کشورها دستگاههای رسمی، مبتلابه آن هستند، اما القای فراگیر و گسترده بودن این موضوع در ناجا و بهخصوص در سطح کلان و عالی این نیرو و نیز فقدان عزمی برای مقابله با آن از جمله خطوط رسانهای است که رسانههای بیگانه بدان توجه ویژهای دارند.
شدت حملات رسانهای و تبلیغاتی توپخانه عملیات روانی غرب علیه ناجا میتواند خود دلیل واضحی بر این حقیقت باشد که سردمداران و حامیان اصلی این رسانهها از عملکرد و کارآمدی این نیرو، عصبانی هستند و نمیتوانند ناراحتی خود را پنهان سازند. این نکته مهم البته نمیتواند مانع تلاش فرماندهان سختکوش ناجا برای اصلاح عیوب و آسیبهای درونی این نهاد گردد و همه دلسوزان این نهاد خدمتگزار از سطوح عالی تا پایینترین سطوح که در تعامل مستقیم با مردم عزیزمان هستند، باید به برطرف سازی غبارهایی که چهره این نیرو را مخدوش میسازد، همت گمارند.