استمداد از دشمن اصلی برای دفع دشمن فرعی!
استمداد از دشمن اصلی برای دفع دشمن فرعی!
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار مسئولان قوه قضائیه ضمن اشاره به این نکته که «یکی از چالشهای اصلی کشور، خصومت و مخالفت جدی نظام سلطه غرب با نظام اسلامی است که باید این حقیقت را فهمید و درک کرد»خاطرنشان کردند: «اگر خصومت نظام سلطه را متوجه نشویم، در تحلیل مسائل کشور دچار اشتباه خواهیم شد. کسانی که حاضر نیستند برخورد خصمانه جبهه دشمن را ببینند، همانند کسانی هستند که چشم خود را به روی دشمن میبندند.»
از این منظر میتوان یکی از چالشهای مسیر ایستادگی و پیشرفت را اشتباه در شناخت دشمن و مصادیق آن دانست. طبیعی است که برای دشمن نیز مطلوب آن است که تا جای ممکن بتواند از غفلتها و تغافلهای جبهه خودی سوءاستفاده حداکثری بکند. بر این اساس هدف عمده بخشی از عملیات ادراکی و جنگ روانی نظام سلطه در سالهای اخیر، به اشتباه انداختن نخبگان جبهه خودی در شناخت دشمن و راهبردهای آن بوده است.
یکی از مصادیق همین چالش را میتوان در تحولات اخیر منطقه، خصوصاً رویدادهای عراق جستوجو کرد. خصومت جریان تکفیری داعش با اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست و اتفاقاً عملیات روانی جریانات تروریستی و حامیان رسانهای آنها نیز از تاکتیک ارعاب برای تضعیف روحیه مردم عراق و دیگر ملتهای منطقه، حداکثر بهرهبرداری را میکند.
در کشور ما نیز از آغاز بحران اخیر عراق، کانون توجهات افکار عمومی به سوی این مسئله متمرکز شده است. با این حال آنچه شگفتانگیز و البته قابل تأمل مینماید، تلاش عدهای برای فراموش کردن دشمن اصلی با توجه دادن به دشمن فرعی- و به عبارت دیگر دستپروردههای دشمن اصلی- است.
از سوی دیگر، خود امریکاییها نیز گویا بیمیل نیستند تا از این فرصت برای به سازش کشاندن ایران انقلابی استفاده کنند. همین چند روز پیش بود که خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام امریکایی بینام و نشان، ادعا کرد که دولت امریکا در حال بررسی گزینه «گفتوگوی مستقیم» با ایران درباره عراق است.
به ادعای این خبرگزاری امریکایی، گفتوگوهای احتمالی ایران و امریکا، بر موضوع یافتن راههایی برای عقب راندن گروههای تروریست تکفیری در عراق متمرکز خواهد بود و پس از آن نیز جان کری، وزیر خارجه امریکا با تأیید خبر احتمال مذاکره ایران و امریکا درباره عراق با لحنی طلبکارانه مدعی شد: «اگر ایران آماده ایفای نقش سازنده در عراق باشد، واشنگتن برای گفتوگو با تهران آماده است، همکاری نظامی نیز غیرممکن نیست.»
در مقابل همانگونه که پیشتر اشاره شد برخی در داخل نیز از این پیشنهاد ذوقزده میشوند که البته درخور تأمل است. راهبرد «استمداد از شر مطلق برای دفع شر مقطعی» و پیشنهادهایی از قبیل همکاری با رژیم استکباری ایالات متحده امریکا برای خاموش کردن شعلههای بحران عراق، درست زمانی مطرح میگردد که همه میدانیم پشت صحنه این گروهکهای تروریستی، سرویسهای اطلاعاتی غربی و ارتجاع منطقه- به عنوان همپیمان منطقهای غرب- است. سناریوی اخیر امریکا و کسانی که تلاش میکنند در داخل چهره امریکا را بزک کنند، تا آن حد مضحک است که یادآور سارقی است که در قبال بازگرداندن مال ربوده شده به مالباخته، طلب مژدگانی میکند.
امام خامنهای دو هفته قبل در سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با اشاره به همین نکته راهبردی فرمودند: «امروز یک عدهای در بخشهای مختلف دنیای اسلام به نام گروههای تکفیری و وهابی و سلفی، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهای بدی میکنند، کارهای زشتی میکنند، اما اینها دشمنهای اصلی نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنی میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلی، آن کسی است که اینها را تحریک میکند، آن کسی است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسی است که وقتی انگیزه آنها اندکی ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلی، آن کسی است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران میافشاند؛ اینها آن دست پنهان سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی است؛ لذا ما مکرر گفتهایم این گروههای بیعقلی را که به نام سلفیگری، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند، دشمن اصلی نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم.»
به نظر میرسد وظیفه نخبگان در این مقطع در ارائه تحلیلی واقعی از صحنه پیچیده تحولات سیاسی سنگین است. قطعاً ماجرای عراق و نمایش خیمه شب بازی نظام سلطه در آن اولین و آخرین سناریوی تطهیر و بزک کردن چهره امریکا نخواهد بود. دور از انتظار نیست در آینده در تحولات داخلی کشورمان نیز طراحیها و اقداماتی صورت پذیرد که با مواجه شدن کشور با چالشهای احتمالی، عدهای پیشنهاد همکاری با استکبار را برای برون رفت از چالش ارائه دهند. غافل از آنکه پشت صحنه بسیاری از همین قبیل سناریو، دست دشمن و وابستگان آن برای اهل بصیرت هویداست.
همین مطلب: