تبارشناسی انتخابات آزاد
تبارشناسی انتخابات آزاد
فتنهی 88 را میتوان یکی از پیچیدهترین چالشهایی دانست که نظام جمهوری اسلامی ایران، در طول سهدهه حیات سیاسی خود با آن روبهرو شده است. این فتنه که با هدف تغییر رفتار و ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران برپا گردید، با تولید گسلهای فرهنگی و کینهتراشیهای اجتماعی و تشدید شکافهای موجود، به دنبال مشروعیتزدایی و بیثباتسازی نظام بود تا نهایتاً آرزوی سیساله نظام سلطه، محقق شود.
در این میان، عناصر فریبخورده داخلی که از آنها با عنوان؛ «اصحاب فتنه» یاد میشود، با فضاسازی و دنبالهروی از مدلهای شبیهسازی شده براندازی نرم، عملاً کوشیدند شرایط را برای تحقق خواستههای غرب فراهم کنند و اگر بصیرتافزایی و راهنماییهای رهبری نظام – این حبلالمتین نظام اسلامی- و پیروی آحاد امت از امام جامعه نبود، میرفت تا این سناریوی پیچیده، چالشی جدی را در درون نظام اسلامی بهوجود بیاورد.
مروری بر تحولات پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری که از آن میتوان به «تمهیدات فتنه» تعبیر نمود و نیز اوج فتنهانگیزی در روزهای پس از 22 خرداد 1388 میتواند سناریوی فتنه را رمزگشایی کند.
چرا انتخابات؟
انتخابات به عنوان یکی از سازوکارهای ارتباطی میان نظام و مردم در ساختار حقوقی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی، نقش برجستهای داشته است و برگزاری تعداد قابلتوجهی انتخابات در طول عمر نظام، نشاندهندهی آن است که موفقیتآمیز بودن نظام اسلامی در این عرصه، سبب ارتقاء جایگاه داخلی و بینالمللی نظام و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شده است.
از اینرو میتوان تا حدودی چرایی توجه دشمن به انتخابات را درک نمود. جلوگیری از برگزاری انتخاباتی پرشور که روند «الگوسازی» جمهوری اسلامی ایران در محیط بینالملل را تداوم میبخشد و نیز چالشآفرینی و حتی بحرانسازیهای داخلی برای نظام، میتواند از دلایل کلی نگاه راهبردی دشمن به انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد. البته این مقوله تا آن حد برای غربیها جدی است که از بیان صریح آن واهمهای ندارند. برای مثال؛ روزنامهی انگلیسی «فایننشالتایمز» نیز در سرمقالهی منتشرشده در 28 دسامبر2012 ـ۱۳۹۱/۱۰/۸ـ به صراحت مینویسد: «یک موضوع حائز اهمیت برای ایران و هم از جهاتی حائز اهمیت برای آمریکا، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن سال آینده است که نتیجهی آن کاملاً غیرقابل پیشبینی است، به خصوص اگر اپوزیسیون بتواند سازماندهی مؤثری برای انتخابات داشته باشد. نتیجه هر چه باشد، احتمال بروز اعتراضات و خیزشهای مردمی، نظیر اتفاقی که در انتخابات سال 2009 روی داد، میرود.»
جریان فتنه به دنبال سناریوی بازسازی
در این میان، فتنهگرانی که به دنبال قانونشکنی و چالشآفرینی برای نظام ـاز سوی ملت و حاکمیتـ طرد شدهاند، به انتخابات آتی نگاه ویژهای دارند. این مسئله ناشی از چند مؤلفهی همافزاست که بایستی با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند:
1- وابستگی جریان فتنه ـاصلاحاتـ به غرب: وابستگی و غربزدگی آشکار این جریان، آن را ناچار میسازد تا عملاً در چارچوب سناریوی راهبردی غرب به نقش آفرینی بپردازد. هرچند که تعدادی از چهرههای معتدل این جریان میکوشند تا از این روند فاصله بگیرند، اما مبنای نظری و رویکرد فکری-فرهنگی این جریان که در بدنهی حامیاناش نیز همین تأثیر را گذارده است، عملاً نکتهبرگیری از غرب را اجتنابناپذیر نموده است.
2- تمایل به بازگشت به عرصه قدرت: میل شدید بازیگران این جریان سیاسی به قدرت و افزایش انگیزهی بازگشت مجدد به بدنهی حاکمیت، آنهم از طریق نزدیکی به نظام و موفقیت حداقلی در انتخابات، این جریان را در پس و پیش پرده، وادار به معادلهچینیهایی کردهاست. در این راستا، حتی اگر تعدادی از عناصر افراطی داخل و خارج این جریان، مدعی عبور از نظام هم باشند، این مسئله بدان معنا نیست که این جریان از نفوذ مجدد در حاکمیت انقطاع رجا کرده باشد.
3- عدم اقبال عمومی به فتنه: آنچه که مورد اذعان خود اصحاب فتنه است، آن است که قانونشکنی و تقابل جریان فتنه ـاصلاحاتـ با نظام در سال 88 و پس از آن، موجب ریزش قابلتوجه سرمایه اجتماعی و بدنه سیاسی این جریان شده است و حتی در صورت فراهم شدن همهی شرایط جهت حضور در انتخابات، معلوم نیست احتمال موفقیت این جریان تا چه حد باشد؟
4- نیاز این جریان به بازسازی سیاسی و گفتمانی: به نظر میرسد آنچه که جریان فتنه ـاصلاحاتـ در حال حاضر به دنبال آن است، بهدست آوردن یک فضای زیستی حداقلی جهت بازسازی گفتمان سیاسی خود و بهبود نگرش عمومی مردم و نخبگان به این جریان است. این بازسازی گفتمان سیاسی، مستلزم آن خواهد بود که اندیشههای تجدید نظرطلبانه ـ دگراندیشانه این جریان تا حد قابل توجهی در فضای سیاسی اجتماعی کشور، پراکنده و بازنمایی گردد.
از این حیث، انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، فرصت خوبی در اختیار این جریان خواهدگذارد. هرچند که سردمداران این جریان میدانند که نه نهادهای ذیربط اجازه حضور به فتنهگران را خواهند داد و نه حتی با وجود اعطای این فرصت، مردم اقبال عمومی درخوری به این جریان نشان خواهند داد. بنابراین انتخابات یازدهم، مجرایی است تا این جریان، به دنبال تأثیرگذاری در فضای سیاسیـاجتماعی کشور به منظور پیگیری اهداف آتیاش باشد..
انتخابات آزاد؛ اسم رمز فتنه
جریان اصلاحات طی سالیان پیش، از ایجاد تشکیک در عدم وجود آزادی در انتخابات ـدر جهت مظلومنمایی و سمتدهی افکار عمومی و گدایی عواف جمعیـ بهره برده است. انتخابات دور دوم مجلس خبرگان، دور چهارم و هفتم مجلس شورای اسلامی و حتی انتخابات نهم ریاست جمهوری، از مصادیق آشکار این تلاش است. در جریان انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی ـبا هدف تأثیرگذاری در انتخاباتـ سناریویی از سوی این جریان با عنوان: «ضرورت نظارت بینالمللی بر انتخابات ایران» به راه افتاد. همگام با فضاسازی محافل خارجی، گروهک غیرقانونی نهضت آزادی با صدور بیانیهای 6 مادهای، با تأکید بر اینکه؛ حق دادخواهی در محاکم قضایی صالح ملی و جواز همکاریهای ملی و بینالمللی نیز در زمره حقوق شناخته شدهی شهروندان قرار دارد و از جملهی این همکاریها نظارت بینالمللی بر انتخابات است، خواستار نظارت بینالمللی بر انتخابات شد. متعاقب آن مصطفی تاجزاده ـعضو مشترک سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکتـ بعد از ثبتنام در محل وزارت کشور گفت: «امیدوار هستیم که در این انتخابات همه گرایشها بتوانند حضور داشته باشند و انتخابات چنان سالم برگزار شود که کسی به فکر دعوت از مراجع بینالمللی برای نظارت بر انتخابات نباشد و این امر صددرصد به عملکرد اصولگرایان بستگی دارد که فارغ از نظارت بینالمللی آیا حاضرند انتخابات سالم برگزار کنند یا خیر؟» این اظهارات تا آن حد بیاساس و مضحک بود که برای همقطاران وی نیز غیر قابل تحمل بود و با واکنش تند برخی، از جمله: موسوی لاری، محمدرضا عارف و... روبرو شد.
این در حالی بود که در انتخابات دور دوم شوراهای شهر که توسط وزارت کشورِ دولت اصلاحات و با نظارت مجلس ششم ـبا اکثریت دوم خردادیهاـ برگزار شد و در آن حتی برای عناصر ضدانقلاب و ملی-مذهبی هم فرصت حضور مهیا گردید، با شکست تجدیدنظرطلبان همراه شد.
در جریان انتخابات 1388 از آنجایی که با وجود حضور 2 کاندیدای این جریان، عملاً امکان ادعای آزاد نبودن انتخابات وجود نداشت، بر سناریوی «فقدان سلامت انتخابات» تمرکز گردید. در چنین شرایطی، رهبر فرزانه انقلاب با هشدار و خطاب به برخی نخبگان فرمودند: «یکی از دشمنیها همین است که این پدیدهی باارزشِ تأثیر حضور مردم و نقشآفرینی مردم در ادارهی کشور و مدیریت کشور را در تبلیغات خودشان نفی کنند یا ندیده بگیرند یا انکار کنند. بارها و بارها در اظهارات صریحشان، در اظهارات کنایهآمیزشان، در انتخابات کشورمان خدشه کردند. نه؛ انتخابات کشور ما از انتخابات اکثر این کشورهای مدعی دموکراسی، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگیزهی مردم در این انتخابات بیشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه میکند. از دشمن انتظاری هم جز دشمنی نیست؛ چه انتظاری هست؟ بیتوقعی از دوستان است. بیتوقعی از کسانی است که جزو این ملتند؛ واقعیات را دارند میبینند؛ میبینند که این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام میگیرد، در عین حال، همان حرفی را که دشمن میزند، اینها هم میزنند! من انتظارم این است: کسانی که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بیانصافی میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟ چرا این همه زحماتی را که این ملت و مسئولین در طول این سالهای متمادی متحمل شدند، ندیده میگیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسی میکنند؟ انتخابات در دورههای گذشته سالم بوده. در مواردی که شبهاتی پیش میآمد، ما فرستادیم تحقیق کردند، دنبال کردند. در یکی از مجالس گذشته شایعاتی پیدا شد، بعضیها دلائلی آوردند، حرفهایی زدند که انتخابات ناسالم است؛ توقع داشتند که در برخی از شهرهای مهم از جمله؛ تهران، انتخابات ابطال شود. ما افراد وارد و مطلعی را فرستادیم تحقیق کردند، مطالعه کردند؛ دیدند نه، خدشه در انتخابات نیست. در بین هزارها صندوق ممکن است در دو تا، پنج تا صندوق خدشههایی به وجود بیاید. این، انتخابات را خراب نمیکند. این هم مال بعضی از اوقات بوده است...»[1]
سناریوی تشکیک در سلامت انتخابات تا آخرین روزهای پیش از انتخابات ادامه یافت. این فضاسازی، بیشتر در قالب یک جنگ روانی صورت گرفت؛ «اگر مردم ببینند برخلاف نظر آنان شخص دیگری رئیس جمهور شده است دیگر از انتخابات استقبال نخواهند کرد و چهره ایران در عرصه بینالمللی مخدوش میشود.»[2]
اکنون و در آستانه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، یکی از کلیدواژههایی که جریان «فتنهـاصلاحاتـ» از هماکنون، همچون انتخابات ۸۸، به دنبال طرح و بیان مهندسیشدهی آن میباشد، ابراز تردید در سلامت انتخابات آتی است. این خط القایی، علاوه بر اینکه تلاش دارد جریان «فتنهـاصلاحاتـ» را در دایرهی مظلومیت قرار دهد، از دیگر سو میکوشد نتیجهی انتخابات و شکست خود را از هماکنون، معلول دستبرد به آرا بداند. علاوه بر اینکه در صورت مهیا بودن شرایط، میتواند به نوعی، همچون انتخابات ۸۸ به فشار اجتماعی از سوی بدنهی اجتماعی فتنه، توسل جوید.
علیرضا علویتبار ـاز چهرههای این جریانـ در تبیین این مدل میگوید: «اصلاحات، یک معنی عام دارد که همان «روش» است و در ایران یک معنی خاص دارد که به معنی همراهی و همزمانی جنبش اجتماعی با بهبودخواهی حکومتی است. در این میان، نهادهای مدنی امکان حداقلی برای سازماندهی و هدایت دموکراسیخواهی در بیرون حکومت را فراهم میسازند. برای بررسی نسبت آن با وضعیت فعلی، دموکراسی را به صورت یک هرم در نظر میگیریم که 4 وجه دارد: حکومت پاسخگو و مسئول و محدود؛ انتخابات آزاد و منصفانه؛ جامعهی مدنی توسعهیافته و پیشرفته؛ رعایت حقوق اساسی مردم. از لحاظ هیچ یک از چهار وجه این هرم، وضعیت ما در ایران، دموکراتیک نیست؛ یعنی از هر یک از این زوایا که بررسی میشود، ما در وضعیت اقتدارگرایی قرار داریم و با وضعیت دموکراسی فاصله داریم. از نظر ما نیز تنها راه حرکت به این سمت، همان اصلاحات با ترکیب بهبودخواهی حکومتی و جنبش اجتماعی قدرتمند است. البته بهبودخواهی حکومتی به تنهایی مستعد این است که به سرعت به محافظهکاری کشیده شود و به تغییرات جزئی ختم شود. فقط یک جنبش اجتماعی میتواند جلوی این اتفاق را بگیرد.»[3]
در ادامه، به برخی از شواهدی که تکرار این کلیدواژه در محافل سیاسی و رسانهای و مواضع چهرههای برجسته این جریان را نشان میهد، میتوان اشاره نمود:
مهرماه 1391، سیدمحمد خاتمی در دیدار با مسعود باستانی، بر آزادی زندانیان سیاسی، باز شدن فضای سیاسی کشور و انتخابات آزاد تأکید نمود.[4]وی همچنین در دیدار با جمعی از نیروهای اصلاحطلب و خانوادههای شهدای مازندران تصریح نمود: «حالا فرض کنیم ما بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم؛ وقتی که خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند، این همه زندانی سیاسی داریم و پروندههای زیادی معلق مانده است، آیا بخش قابل توجهی از مردم نسبت به شرکت در انتخابات اشتیاق نشان میدهند؟ و آیا اصلاً انتخابات پرشور برگزار میشود؟ ... ممکن است خود ما هم در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم، اما بالاخره اگر میخواهیم انتخابات پرشور باشد باید فضا باز شود، فضای امنیتی از میان برود و نیروهای امنیتی و نظامی در امر انتخابات دخالت نکنند و این امر باید تضمین شود! ... ما میگوییم قانون اساسی به طور کامل و جامع مبنا باشد. قانون اساسی اصل ولایت فقیه دارد، فصل حقوق ملت هم دارد. ما میگوییم نظارت در انتخابات که در قانون اساسی آمده است، آری، اما قیمومیت نه! نباید به نام نظارت، بر مردم قیمومیت شود.»[5]
مصطفی تاجزاده ـعنصر افراطی این جریانـ که در دوره محکومیت خود به سر میبرد، با طرح این کلیدواژه، شعار انتخاباتی خود را مطرح میکند که «ما در انتخابات آزاد شرکت خواهیم کرد حتی اگر یک زندانی سیاسی آزاد نشود و در انتصابات شرکت نخواهیم کرد حتی اگر همه زندانیان سیاسی آزاد شوند.»[6] این نوع شعاردهی، تنها به اصلاحطلبان منتهی نشد و غلامحسین کرباسچی ـدبیرکل کارگزارانـ نیز بر «انتخابات آزاد» تأکید نمودند.[7]
وقتی پدر معنوی این کارگزاران نیز با طرح این موضوع با این سناریو همراه شد، روشن شد که این واژه نه پیشنهاد سلیقهای یک فرد یا طیف که اسم رمز سناریوی راهبردی یک جریان است. آقای هاشمی رفسنجانی، که در ماههای اخیر بر تعداد دیدارهایش با گروهها و افراد مختلف افزوده است، طی دیدار با جمعی از احزاب و اصلاحطلبان، به حمایت از فعالان فتنه پرداخت و گفت: «راه ایجاد هماهنگی و وحدت در کشور و مقابله با خطرات گزندهی دشمنان، جمع کردن سلایق مختلف زیر چتر منافع و مصالح نظام، حول محور اسلام و قانون اساسی است... خودی و غیرخودی کردن نیروهای دلسوز و وفادار به نظام اسلامی و قانون اساسی مخلّ وحدت و همدلی ملی است... باید زمینه را برای حضور عادلانه و با انگیزهی همهی سلایق و گروههای وفادار و ملتزم به قانون اساسی فراهم کنیم تا انتخاباتی پرشور، عادلانه و کاملاً قانونی برگزار و چشم طمع دشمنان کشور را کور کنیم.»[8]
هاشمی رفسنجانی، در دیدار اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران میگوید: برگزاری «انتخابات آزاد»، شفاف و منطبق بر قانون اساسی میتواند بخش بزرگی از مشکلات کشور را حل کرده و علاوه بر افزایش اعتماد مردم و دوستداران نظام، دشمنان خارجی نظام را در بسیاری از زمینهها خلعسلاح و مأیوس کند.
هاشمی رفسنجانی همچنین در تیرماه امسال در دیدار جمعی از اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز، همین مواضع را بیان و عنوان کرده بود: «برگزاری قانونی، شفاف و آزادانه همه مراحل انتخابات آینده ریاست جمهوری، اعتماد و امید را بیش از پیش در عرصه عمومی، گروهها و نیروهای وفادار به انقلاب و قانون اساسی، جاری خواهد ساخت و از این طریق میتوان امیدوار بود تا دشمنان نظام اسلامی در رسیدن به اهداف پلید خود ناکام گردند.»
نکته حائز اهمیت دیگر، پیگیری سیاستهای دوگانه از سوی خاتمی است. وی، از یک سو درصدد است تا پایبندی خود به نظام و مبرا بودن از جریان سبز را به نمایش بگذارد و در سوی دیگر، همچنان در تلاش است تا پایگاه اجتماعی خود را که طیف زیادی از جنبش سبزیها را شامل میشود از دست ندهد. از این رو مانند انتخابات مجلس نهم، بر «آزادی زندانیان سیاسی»، «باز شدن فضای سیاسی کشور» و «انتخابات آزاد» تأکید میورزد تا از این طریق، انتقادهای درونی نسبت به خود مبنی بر عقبنشینیهای پیاپی را در کنترل داشته باشد که دیدار با مجرمان فتنهگرِ زندانی نیز در همین راستا ارزیابی میشود.
در ادامهی تأکیدات چندبارهی اصلاحطلبان مبنی بر برگزاری انتخابات آزاد، هاشمی نیز در دیدار با جمعی از نمایندگان شوراهای اسلامی شهرهای کشور، بر این باورِ اصلاحطلبان که دورههای انتخاباتی گذشته را زیر سؤال میبرند، تأکید کرده و اظهار داشت: «مسئولان نیز تکلیف دارند زمینهی حضور و مشارکت فعال مردم را در عرصههای مختلف، از جمله انتخابات، به صورت قانونی و آزاد فراهم کنند.»[9]
تأکید پی در پی رئیس دولت سازندگی بر این کلیدواژه، هرگز قابل انکار نیست. در تاریخ 16 آبان نیز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دیدار جمعی از احزاب و اصلاحطلبان، ضمن تبیین شاخص اصلی دولت وحدت ملی و تأکید بر استفاده از تمام ظرفیتهای نظام برای عبور از ناکارآمدیها، بر لزوم برگزاری انتخابات عادلانه، آزاد، شفاف و قانونی با حضور تمام دلسوزان نظام تصریح میکند و میگوید: راه ایجاد هماهنگی و وحدت در کشور و مقابله با خطرات گزنده دشمنان، جمع سلایق مختلف زیر چتر منافع و مصالح نظام، حول محور اسلام و قانون اساسی است.
هاشمی در دیدار جمعی از نمایندگان شوراهای اسلامی شهرهای کشور در 17 آبانماه در جواب سؤال یکی از حاضرین، در مورد نقش و تکلیف مردم در شرایط کنونی کشور ـبهویژه انتخاباتـ میگوید: «مردم متمدن، بافرهنگ و متدین ایران اسلامی همواره با درک شرایط و مقتضیات کشور، به تکلیف خود به خوبی عمل کردهاند و همانگونه که مردم تکلیف دارند در صحنههای انقلاب حضور داشته باشند، مسئولان نیز تکلیف دارند زمینه حضور و مشارکت فعال مردم را در عرصههای مختلف از جمله انتخابات، به صورت قانونی و آزاد فراهم کنند.»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام 25 آبان ماه در دیدار جمعی از اعضای کانون نمایندگان ادوار غرب کشور در مجلس شورای اسلامی، انتخابات آزاد، قانونی و فراگیر را مهمترین نمود و تجلی مشارکت مردم در اداره کشور معرفی و خاطر نشان میکند: «همین امر زمینه حضور سلایق گوناگون در مجلس، دولت و سایر ارکان نظام را فراهم میکند.»
همچنین هاشمی در دیدار جمعی از اعضای انجمن اسلامی ادوار دانشگاههای تهران و تبریز در 4 دی ماه تأکید میکند: «اگر انتخابات، آزاد و شفاف باشد همه به نتایج صندوقها تمکین میکنند.»
هاشمی 12 دی ماه در جمع اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران از حامیان دیروز جریانی که به صراحت آنان را انحرافی میخواند انتقاد کرد و بار دیگر بر کلیدواژه؛ «انتخابات آزاد» تأکید نمود ضمن آنکه به سطوح بالای نظام توصیه کرد به تعامل تن دهند! رئیس مجمع در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «گفتوگو و رایزنی میان گروهها، اشخاص و دلسوزان نظام، راه رسیدن به تفاهم است و در برهه حساس کنونی، مناقشه به هیچ وجه راهگشا نیست و امیدواریم همه تأثیرگذاران نظام از مردم عادی گرفته تا سطوح بالا با تن دادن به گفتوگو، تعامل و تفاهم، راه برگزاری انتخاباتی رقابتی، آزاد و مطابق قانون را هموار و از نیروهای زبده و کارآمد و دلسوز انقلاب، از همه سلایق برای برون رفت از مشکلات و توسعه و پیشرفت کشور بهره بگیرند!»
مصطفی کواکبیان، نمایندهی اصلاحطلب دورههای مختلف مجلس و دبیرکل حزب مردمسالاری که میخواهد از این قافله باز نماند، در دیدار جبههی اصلاحطلبان با هاشمی، بار دیگر با زیر سؤال بردن دورههای انتخاباتی پیشین، بر انتخابات آزاد تأکید کرد و گفت: «معتقدیم در انتخابات پیش رو، جریان اصلاحطلب تنها با اجماع و مشارکت حداکثری و نیز در سایهی برگزاری انتخاباتی آزاد و قانونی، برقراری عدالت تبلیغاتی و نظارت بر عدم استفاده از امکانات دولتی توسط مجریان و ناظران انتخابات، میتواند موفقیتهای خوبی به دست آورد.»[10]
روزبهروز به دامنه استفاده این واژه در میان چهرههای جریان فتنه،افزوده شده است و تقریباً عبارت ثابت بیشتر اظهار نظرها و مواضع این جریان به حساب میآید. موسوی خوئینیها در نشستی که با حضور اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار شد به بیان اظهارات قابل تأملی پرداخت که علاوه بر طرح این موضوع، در واقع، نشاندهنده راهبردهای جریان فتنه و موضع آنها در قبال انتخابات میباشد. وی در یکی از محورهای اظهارات خویش گفت: «ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم و او مدعی است رأیاش را خوردهاند و هنوز تکلیف این مسئله روشن نشده است، چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشاندهاند و طرف دیگر را در خانهاش زندانی کردهاند. حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند؟ کدام عقل سیاسی به ما اجازهی این کار را میدهد؟ دین هم به ما چنین اجازهای نمیدهد. بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد. همین طور جناب آقای کروبی. آنوقت بگوییم ما به ایشان ربطی نداریم.» [11]
خوئینیها در ادامهی عنادورزیهای خود با نظام جمهوری اسلامی ضمن هجمه به نظام و توهین به مسئولین گفت:
«آیا اینان میخواهند با این شیوه، قدرت را نگه دارند؟ کشورهایی که دین و ایمان این آقایان را ندارند با مردمشان با صداقت رفتار میکنند و چیزی را از مردم؛ یا پنهان نمیکنند یا نمیتوانند پنهان کنند. آنقدر به رسانهها میدان دادهاند که به صاحبان قدرت اجازه نمیدهند تا کاری را انجام دهند و آن را مخفی کنند. من در تعجبم که چرا فکر میکنند کشور را با دروغ بهتر میتوان اداره کرد و آن را به جای عقل و تدبیر نشاندهاند. شاید حدیث و آیهای به دست آوردهاند که میگوید در آخرالزمان بایستی مردم را با دروغ سرگرم کرد و یا با دروغ و تهمت و توهین به این و آن، دنیا و آخرت مردم را آباد کرد؟ من عرض میکنم شما لازم نیست آخرت مردم را آباد کنید. آخرت را بگذارید بر عهدهی خود مردم. شما همین دنیای مردم را آباد کنید تا شاید آخرت خودتان آباد شود. شما در همین هم ماندهاید... با دروغ مشکلات معیشتی مردم حل نمیشود و قدرت خرید مردم افزایش پیدا نمیکند و فساد و اختلاسهای چند هزار میلیاردی ریشهکن نمیشود. با دروغ نمیتوان راه خدا را رفت و مردم را به راه خدا برد. عقل شما به تدبیر همین دنیای فعلی هم نمیرسد، آن وقت میخواهید آخرت مردم را آباد کنید؟ این دیگر از عجایب روزگار است که یک آدمی که جلوی پایش را نمیتواند ببیند، مدعی میشود که پشت دیوار را میبیند و به مردم از آنجا هم خبر میدهد.»
وی در جهت القای آزاد نبودن انتخابات، با هجمه به شورای نگهبان و توهین به آیتالله جنتی اظهار داشت: «ریش و قیچی دست آقای آیتالله جنتی است که بگوید چه کسی صلاحیت دارد و چه کسی ندارد. به کسی هم جوابگو نیست که دلایل تأیید یا رد صلاحیت یک فرد را توضیح بدهد. وقتی خدا با انسان حرف میزند میفهمیم که چرا میفرماید این خوب است و آن بد است، ولی مشکل ما این است که نمیفهمیم که جناب جنتی، در دایرهی کدام نگاه، این را تأیید میکند و آن را رد میکند.»
مرد خاکستری اصلاحات، ضمن شرطگذاری برای اصلاحطلبان، به تعیین تکلیف برای جبههی اصلاحات؛ خصوصاً اصلاحطلبان معتدل و خواهان حضور در انتخابات پرداخت و اظهار داشت: «نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد. من با این تفکر که با هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کرد مخالفم... در مورد انتخابات دو نظر وجود دارد؛ بعضیها معتقدند اصلاحطلبان به هر شکلی شده است باید در انتخابات شرکت کنند که من این را قبول ندارم. بعضیها میگویند اگر فردی اصلاحطلب از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد، از او حمایت کنیم و به او رأی بدهیم، در غیر این صورت به یک اصولگرای معتدل رأی بدهیم و او را حمایت کنیم. مگر ما در اصلاحطلبی هیچ اصولی نداریم؟ میگویند که اگر در انتخابات شرکت نکنید، حذف میشوید. از کجا حذف میشویم؟ از درون حکومت؟ سالهاست که ما را حذف کردهاند. آن دو بزرگوار را که در خانهشان زندانی کردهاند. عدهای هم که در زندان به سر میبرند. کسی هم مثل آقای خاتمی در چنان محدودیتهایی به سر میبرد که اگر در زندان بود، راحتتر از این بود. خوب حذف کردن مگر چه معنایی جز این دارد؟ اصلاحطلبان تنها با حفظ همهی اصول باید در انتخابات شرکت کنند و کاندیدایی در خور شأن آرمانهای اصلاحی انقلاب و امام به جامعه معرفی کنند.» [12]
پس از آن بود که دیگر عنصر افراطی این جریان یعنی مصطفی تاجزاده نیز در تأیید و حمایت اظهارات موسوی خوئینیها گفت: «صحبتهای آقای موسوی خوئینیها، آن طور که من از طریق معدود روزنامههای در اختیارم در جریان آن قرار گرفتم، بسیار درست و متین بود. اینکه؛ ما با هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم، حرف کاملاً درستی است و به اعتقاد من کلاً تحریم به هر قیمت و شرکت به هر قیمت روشی غیراصلاحطلبانه است که جز تقویت حکومت مطلقهی فردی و تداوم همین حاکمیت پلیسی فعلی نتیجهای ندارد. ما اگر شرایط انتخابات آزاد فراهم باشد، حتماً باید شرکت کنیم و اگر انتخابات فرمایشی و نمایشی باشد، حتماً باید از شرکت خودداری کنیم و من در این انتخابات هم مانند انتخابات قبلی ـمجلسـ تأکید میکنم که مسئولیت هر دو شکل آن با شخص رهبر است.» تاجزاده همچنین در تشویق اصلاحطلبان برای حمایت از اظهارات موسوی خوئینیها گفت: «در حال حاضر باید همهی اصلاحطلبان از صحبتهای آقای خوئینیها حمایت کنند و این مهمترین راه برای اصلاح نظام و مقابله با آفات نظام است که در رأسش استبدادزدایی از نظام است.»[13]
خوئینیها همچنین در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با بیان اینکه؛ «اگر انتخابات آزاد در کار باشد، میتوان به آن فکر کرد» گفته بود: «باید شخصیتهایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند اما اگر قرار باشد از میان نامزدهای انتخابات و حامیانشان یکی به کرسی ریاست جمهوری برسد و دیگران یا در حبس باشند یا در حصر، این معنای انتخابات آزاد نبوده و قابل قبول نیست.»
انگار پایانی بر این سناریو وجود ندارد و اصلاحطلبان همچنان بر طبل خفقان و آزاد نبودن انتخابات میکوبند. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران، که یکی از گزینههای مطرح اصلاحطلبان برای کاندیداتوری در انتخابات است، در گفتوگو با نشریهی «تجارت فردا»؛ به القای فضای بسته و حاکم بودن جو خفقان در کشور پرداخته و میگوید: «اگر نظر مردم اهمیت داشته باشد که مردم باید بتوانند آگاهانه رأی بدهند. اگر هم قرار باشد مردم آگاه باشند، باید فضا باز باشد. اگر قرار بر بسته بودن فضاست که هر اتفاقی که اصولگرایان پیشبینی کنند قابل انجام است. در یک فضای بسته میشود هیچ انتقادی از دولت و قوهی قضائیه و مجلس مطرح نباشد و ضعیفتر از دولت احمدینژاد هم سر کار باشد؛ اما آن وقت دیگر نمیتوان انتظار هیچگونه رشدی را در کشور داشت.»[14]
البته طیف افراطی فتنه ـاصلاحاتـ ابایی از آن ندارند که چنین القا کنند که انتخابات از نگاه آنها نه تنها آزاد نبوده، بلکه نتایج آن نیز مهندسیشده است. جبههی منحلهی مشارکت با صراحت اعلام کرد که «در شرایطِ فعلی در انتخابات پیش رو شرکت نمیکند.» علی مزروعی ـاز اعضای مؤسس این حزبـ در گفتوگو با رادیو فردا، ضمن توضیح مواضع این حزب، به القای انتخابات مهندسیشده پرداخته و میگوید: «در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی، اصلاحطلبان شرکت نکردند و الآن هم نسبت به انتخابات آتی ریاست جمهوری مسئلهشان این است که اگر وضعیت به همان منوال باشد و انتخابات به صورت کاملاً مهندسیشده بخواهد برگزار شود، شرکت نخواهند کرد.»[15]
وبسایت ضدانقلابی جرس نیز در ادامهی انتشار مطالبی که سلامت انتخابات را زیر سؤال میبرد، مطلبی را با عنوان «احضار برخی اصلاحطلبان و منتقدان به نهادهای امنیتی برای توجیه انتخاباتی» منتشر کردهاست. در بخشی از این مطلب، که با هدف القای انتخابات مهندسیشده تدوین شده، آمده است: «دور جدید تلاشهای حاکمیت برای مهندسی انتخابات بعدی ریاست جمهوری و وادار کردن اصلاحطلبان و منتقدان وضع موجود کشور به حضور کانالیزه در این صحنه، آغاز شده است. در چند هفتهی اخیر، برخی چهرههای اصلاحطلب و منتقد به نهادهای نظامی و امنیتی احضار شدهاند تا دربارهی انتخابات با آنها رایزنی شود.» [16]
در بخش دیگری از این مطلب ادعا شده است: «به نظر میرسد دستگاههای امنیتیـنظامی کشور میخواهند اصلاحطلبان و منتقدان را به شرکت در یک انتخابات غیرآزاد و نمایشی ترغیب و بلکه وادار کنند، اما در عین حال معتقدند این جریان نباید به گونهای وارد انتخابات شود که حتی احتمال از دست خارج شدن کار و پیروزی آنها وجود داشته باشد.»[17]
واکنش ها به رویکرد اصلاحطلبان، باعث نمیشود که آنها در این روند سیاهنمایی، تجدیدنظر کنند. در همین راستا خاتمی در بخش دیگری از پیام خود به مناسبت روز دانشجو، برای چندمین بار بر انتخابات آزاد تأکید کرده و اظهار داشته است:
«امروز هم معتقدم، رفع مشکلات و تهدیدهایی که از بیرون و درون، کشور ما با آنها مواجه است و رفتن به سوی وضعیتی که صلاح حکومت و ملت در آن باشد، بازگشت به موازین مورد خواست ملت ما که در انقلاب ما تجلّی داشت، به خصوص انتخابات آزاد، فراگیر و سالم در کشور ما است و این یعنی رعایت حق و حرمت مردم؛ که صاحب اصلی کشور مردم و مملکتاند و حاکمیت عقلانیت و اعتدال که همهی اینها از مسیر انتخابات آزاد به گونهای که همهی گروهها و تشکلها و همهی پایبندان به اصل عمل در چارچوب قانون اساسی در آن بتوانند حضور داشته باشند تحقق پیدا میکند.»[18]
این در حالی بود که به میتینگ سیاسی شاخه دانشجویی این جریان در دانشگاه تهران که پیام خاتمی نیز در آن پخش گردید مجوز داده شده بود و خاتمی توضیح نداد که اگر فضا بسته است، چگونه او توانسته فرصت طرح این ادعا را پیدا کند؟
او همچنین در جای دیگری نیز تأکید میکند که مطلوب این است که یک «انتخابات آزاد» و واقعاً اطمینانبخشی برگزار شود که مردم بتوانند «آزادانه» انتخاب کنند. وی بر ضرورت برگزاری «انتخابات آزاد» تأکید کرده و میگوید: اگر «انتخابات آزاد» برگزار شود و نقدها مطرح بشود، مردم انتخاب میکنند و مسئولیت انتخاب خود را نیز میپذیرند و اگر انتخابشان درست نبود، هزینه آن را هم میدهند و 4 سال بعد فرد دیگری را انتخاب میکنند. رئیس دولت موسوم به اصلاحات، همچنین ادعا کرد: «با این روندی که هست، فقط یک راه وجود دارد؛ اینکه نظام رویکردش را عوض کند و آنرا در انتخابات آزاد و سالم و فراگیر نشان دهد.»
محمدرضا تابش، نمایندهی مردم اردکان در مجلس و خواهرزادهی خاتمی، نیز طی گفتوگویی با توهم اینکه اگر اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کنند، حتماً پیروز این میدان خواهند بود، ضمن ادعای ناجیگری اصلاحات برای جامعه، اظهار داشت: «اصلاحات اگر اجازهی حضوری جدی داشته باشد، انتخابات خرداد سال 92 را به نفع خود رقم خواهد زد تا بلکه مملکت از شرایط بحرانی خارج شود. شرایط موجود نشانگر این است که انتخابات به حضور اصلاحات احتیاج مبرم دارد تا انتخاباتی آزاد و رقابتی شناخته شود.»[19]
در ادامه همین سناریو وبسایت کلمه ـاز حامیان فتنهـ با انتشار مطلبی با عنوان: «هدف مجلس و دولت از تغییر قانون چیست؛ اجرای انتخابات یا مهندسی انتخابات؟» به القای انتخابات مهندسیشده پرداخت و با دستمایه قرار دادن طرح تغییر قانون انتخابات نوشت: «6 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، تغییر قانون انتخابات و جزئیات نحوهی برگزاری آن در دستور کار اقتدارگرایان حاکم قرار گرفته است تا شاید بتوانند انتخابات را طوری دستکاری و مهندسی کنند که پیشاپیش، راه را بر امکان تکرار تجربههایی همچون 2 خرداد 76 یا 22 خرداد 88 ببندند. اقتدارگرایان، تجربهی 88 را به خاطر دارند که دولت با حمایت شورای نگهبان و بسیج، توانست نتیجهی انتخابات را زیر و رو کند و حالا ظاهراً از تکرار آن میترسند...»[20]
بار دیگر حسین مرعشی ـاز اعضای سابق حزب کارگزاران سازندگیـ در گفتوگویی با روزنامهی اصلاحطلب اعتماد، در پاسخ به این سؤال که؛ «پیشنهاد پراگماتیکتان برای انتخابات آتی چیست؟» اظهار داشت: «تصور من این است که نظام میتواند با استفاده از فرصت انتخابات فضای سیاسی داخلی را بازسازی و مردم به معنی وسیع کلمه را وارد صحنه کند و بر شاخصهای روابط بینالملل هم اثر بگذارد، اما با این هدف فاصله داریم و به نظر میرسد که انتخابات آینده، انتخاباتی مدیریتشده باشد. برای همین هم من از دوستانی که انتخابات را مدیریت میکنند خواهش اکید دارم که دستکم عنصری را بیاورند که کشور را از خطرهای واقعی دور کند.»[21]
به گفتهی حجتالاسلام موسوی لاری: الفبای «انتخابات آزاد» این است که باید عرصه برای انتخابشوندگان و انتخاب کنندگان باز باشد. موسوی لاری در بخشی از سخنان خود با اشاره به این که «انتخابات آزاد» پیچیده نیست، تصریح کرد: اولین شرطی که «انتخابات آزاد» دارد، این است که انتخابکننده بتواند بین سلیقهها و افراد مختلف، یکی را انتخاب کند. به گفتهی وی، الفبای انتخابات آزاد این است که باید عرصه برای انتخابشوندگان و انتخابکنندگان باز باشد. وزیر سابق کشور، همچنین در بخشی از سخنان خود گفت: اگر اجازهی استفاده از رسانه، برگزاری میتینگ، نشست و کنگره وجود نداشته باشد این مفهوم به ذهن خطور میکند که برای انتخابکننده و انتخابشونده، عرصه آماده نیست.
«انتخابات آزاد» تنها کلید واژهی مورد نظر فتنه گران داخلی نبوده و نیست. بررسی رسانهها نشان میدهد که عناصر ضدانقلابِ خارج نشین نیز با مستمسک قرار دادن همین کلیدواژه، تلاش میکنند تا فضا را به نفع خود جهتدهی نمایند. مجتبی واحدی ـاز عناصر ضدانقلاب خارجنشین و مشاور متواری مهدی کروبیـ طی یادداشتی در وبسایت گویانیوز (وابسته به سیا)؛ ضمن اهانت به مقام معظم رهبری، به تشکیک در سلامت انتخابات اقدام نموده و مدعی شده است: «امروز هم بر این باورم تا زمانی که همهی اختیار کشور در دست «ولی مطلقهی فقیه» باشد، نه انتخابات آزاد برگزار خواهد شد و نه کسانی که به عنوان منتخب مردم معرفی میشوند قادر خواهند بود وظایف خویش را انجام دهند. به عبارت دیگر: به باور من، شرکت در انتخابات امری بیهوده است که بیشترین بهرهی آن به رهبر مستأصل جمهوری اسلامی میرسد.»[22]
رضا پهلوی ـپسر محمدرضا شاهـ یکی از این افراد است که چندین بار بر ضرورت برگزاری انتخابات آزاد تأکید کرده است. او میگوید که برای دستیابی به حکومت صندوق رأی و حاکمیت پایدار مردم بر مردم در ایران، در چارچوب برگزاری «انتخابات آزاد»، سالم و عادلانه بر اساس معیارهای بینالمللی، از پا نخواهد نشست. فرزند محمدرضا پهلوی همچنین تأکید کرده است: ما باید با خرد جمعی خطر جنگ را از بین ببریم و از دنیا و سازمانهای حقوق بشری دنیا بخواهیم که ما را در انجام خواست برگزاری یک «انتخابات آزاد» کمک کنند. رضا پهلوی راه رسیدن به انتخابات آزاد را «گذشتن از سد جمهوری اسلامی» از طریق؛ «نافرمانیهای مدنی همچون اعتصابات سراسری» عنوان میکند.
تکرار؛ تکنیک جنگ روانی فتنه
در این جا بد نیست که به این نکته اشاره گردد «تکرار» یکی از تکنیکهای ویژهی تعریف شده در عملیات روانی است. همچنانکه از واژه «تکرار» برمیآید، برای زنده نگهداشتن موضوع، با تکرار زمانبندیشده، سعی میکنند موضوع تا زمانی که نیاز هست، زنده بماند. در این روش، با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند؛ «تکرار از لحاظ روانشناسی در تشکیل عادت، بسیار مفید است؛ بهویژه اگر با دقت توأم باشد. بدون تکرار، تثبیت و تقویت دقیقتر عادت میسر نخواهد شد. روش تکرار، از قواعد خاصی پیروی میکند زیرا فاصلههای تکرار فعل نباید چندان دراز باشد که سبب محو شدن آثار قبلی شود و نه چندان کوتاه باشد که ملالانگیز و خستهکننده شود.»
گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر در مورد اثربخشی تکرار میگوید: «اثبات آن که مربع در واقع دایره است، چنان که با تکرار لازم و شناخت روانی مخاطبان همراه باشد، غیرممکن نیست. گذشته از همهی اینها، مگر مربع و دایره چه هستند؟ آنها کلماتی بیش نیستند و کلمات را میتوان طوری قالب ریزی کرد که عقاید را در لباسی مبدل بپوشانند.» به عبارت دیگر: تکرار مثل ضربههای پیاپی چکش است که سرانجام میخ را به داخل میراند. بنابراین فرستنده پیام امیدوار است که این شکل از ضربه زدن مداوم، باعث دریافت نکات پیام شود.
برای مثال، برخی بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد پایگاه اطلاعرسانی آقای هاشمی رفسنجانی تنها در 3 ماه اخیر 748 بار از واژه «انتخابات آزاد» استفاده کرده است. در این جا به خوبی بهرهگیری جریان فتنه از تکنیک «تکرار» در سناریوی عملیات روانی خود مشاهده میشود.
مخاطبینِ هشدار رهبری که بودند؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی ـدر دیدار مردم قمـ با ایشان در خصوص مطرح شدن این کلیدواژه جدید در رسانهها توسط برخی چهرههای سیاسی با تاکید بر اینکه ذهن دشمنان انقلاب بر انتخابات خردادماه 92 متمرکز شده است، فرمودند: «همه، حتی کسانی که ممکن است از سر دلسوزی درباره انتخابات توصیههای عمومی کنند حواسشان باشد که به این مقصود دشمن کمک نکنند. مبادا دچار غفلت شوید و جدول مورد نظر دشمن را پر کنید» ایشان با انتقاد از برخی چهرههای سیاسی که به طور مکرر میگویند انتخابات باید آزاد برگزار شود، فرمودند: «معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند.»
حال در پایان این نوشتار، این پرسش مطرح میشود که مخاطبین این هشدار رهبری چه کسانی بودهاند؟ روشن است که جریانات ضدانقلاب خارجی و امتداد داخلی آن، هیچگاه از سر دلسوزی برای نظام اقدامی انجام نمیدهند. تنها آن بخش از همراهان سابق فتنه که از سر غفلت هنوز در حال تکمیل کردن سناریوی دشمن هستند، میتوانند مورد اشاره این کلام رهبر معظم انقلاب باشند.البته این شاید تمام نگرانیهای رهبر فرزانهی انقلاب نیست. چرا که قرائنی وجود دارد که جریان انحراف نیز با طرح کلیدواژهی «انتخابات آزاد» به دنبال پیشبرد اهداف خود در این سناریو است. اخیراً یکی از مقامات اجرایی کشور در یکی از گفتگوهای رسانهای خود چنین گفته است: «اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیتهای رئیس جمهور را ببندند؛ به نظر ملت، هیچ حقی به آنها نداده است.»
باید گفت: هوشیاری همهی نخبگان کشور از طیفهای گوناگون در برابر سناریوی دشمن و تأمل روی اسم رمز آن یعنی «انتخابات آزاد» بیش از پیش لازم مینماید.
[1] - در دیدار جمعی از معلمان، پرستاران و کارگران، ۱۳۸۸/۲/۹.
[2] - سیدهادی خامنهای، روزنامه کلمه سبز، ش 21، ص 3
[3]- میزگرد پیرامون اصلاحطلبی در ایران با حضور عبدی و علویتبار، وبگاه آینده، ۱۳۹۱/۶/۲۵
[4] - وبگاه جرس، ۱۳۹۱/۷/۶
[5]- همان، ۱۳۹۱/۷/۸
[6] - وبگاه مشرق، ۱۳۹۱/۷/۸
[7] - وبگاه جرس، ۱۳۹۱/۷/۳
[8]- وبگاه مشرق، ۱۳۹۱/۸/۱۶.
[9]- وبگاه کلمه، ۱۳۹۱/۸/۱۸.
[10]- وبگاه جرس، ۱۳۹۱/۷/۱۱
[11]- همان، ۱۳۹۱/۹/۷.
[12]- همان، ۱۳۹۱/۹/۷.
[13]- همان، ۱۳۹۱/۹/۱۳.
[14]- وبگاه مشرق، ۱۳۹۱/۹/۱۱.
[15]- وبگاه رادیو فردا، ۱۳۹۱/۹/۱۴.
[16]- وبگاه جرس، ۱۳۹۱/۹/۱۵.
[17]- همان
[18]- وبگاه محمد خاتمی، ۱۳۹۱/۹/۲۰.
[19]- وبگاه انتخابات ایران، ۱۳۹۱/۹/۲۸.
[20]- وبگاه کلمه، ۱۳۹۱/۹/۱۸.
[21]- وبگاه مشرق، ۱۳۹۱/۹/۱۸.
[22]- وبگاه گویانیوز، ۱۳۹۱/۹/۱۶.