در ۹ دی مسئله اصلی اسلام، ولایت فقیه و خون شهدا بود
گفتگوی دانشجوئی/ از فتنه ۸۸ تا خروش عاشورائی
در ۹ دی مسئله اصلی اسلام، ولایت فقیه و خون شهدا بود
چندی پیش بچه های یکی از نشریات دانشجویی آماتوری که در دانشگاه خواجه نصیر اخیرا راه افتاده درخواست مصاحبه ای در خصوص دومین سالگرد حماسه ۹ دی داشتند. با اینکه حدس می زدم باتوجه به تازه کار بودن اون بچه ها (هرچند که چندان همفکر هم نبودند!) خیلی گفتگوی جذابی از آب در نمی آید اما بهشون جواب مثبت دادم. همونطور که قبلا هم گفتم سوال ها بیشتر کلیشه ای و از جنس شبهات خیلی قدیمی (و به قول بچه ها خز!) بود و اون تا دوست مصاحبه کننده هم علی رغم داشتن قریحه و علاقه تجربه چندانی نداشتند و به خاطر همین خیلی مصاحبه جنجالی و دلچسب(!) از توش در نیامد. اما برای اینکه زحمات اون ها بی اثر نکنم و با توجه به اینکه نشریه شان هم پر مخاطب نیست، متن تنظیمی مصاحبه را در وبلاگ آوردم تا دیگران هم بخوانند. آنچه در ادامه می آید خلاصه ای از این گفتگوست:
در آغاز کار به بحث دوران انتخابات ریاست جمهوری نهم می بردازیم. پس از پیروزی آقای احمدی نژاد، حامیانش او نمادی برای گفتمان سه تیر معرفی کردند. مولفه های گفتمان را بیان کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در این جا من نظر خودم را بیان می کنم. نکته اصلی این است که آن چه در سوم تیر بروز یافت یک رویداد ناگهانی نبود،علی الخصوص در حوزه گفتمانی. تفکری که نزدیک به گفتمان اصیل انقلاب بود، در طول سال های اواسط دوران اصلاحات احیا شد، سال هایی که فضای کشور سیاست زده و ملتهب بود. یک کار فرهنگی از صدر نظام تا ذیل، شروع شد و این جبهه ی فرهنگی، آن گفتمان را بازتولید کرد. مطالبات سیاسی مردم، برخاسته از این گفتمان بود، ولی در شخص مشخص نشده بود. شاید حضور آقای هاشمی هم به همین دلیل بود.افرادی با وارد کردن آقای هاشمی، سعی در به تعویق انداختن این مسیر داشتند.
به نظر شما، آقای احمدی نژاد سوم تیر برد یا 27 خرداد. آیا قبول ندارید در مقابل آقای هاشمی رفسنجانی هر که می ایستاد پبروز بود؟
دو بحث مختلف است. بحث سیاسی و گفتمانی. در بحث گفتمانی معتقدیم که برآمده از جبهه فرهنگی است و در جامعه باورپذیر شده است. در حوزه سیاسی مخالفم. من، خودم اگر آقای معین در مقابل هاشمی بود، به هاشمی رای می دادم. زیرا دفع افسد به فاسد می دانستم.زیرا معین می خواست شعارهای انقلاب را دور بریزد. احمدی نژاد اما کارنامه ای را داشت که برای طبقات محروم و متوسط آن را می پذیرفتند. کارنامه شهرداری ایشان را مردم تهران دیدند و مردم تهران بی تاثیر نیستند. اما این قاعده ی کلی نیست. همان طور که در انتخابات 88 عکس آن روی داد. فیلم تبلیغاتی احمدی نژاد روی همان شعارهایی که بیان کردم اشاره داشت، در حالی که دیگر کاندیداها حتی از جناح اصولگرا، بر اشرافیت خود تکیه داشتند. ساده زیستی که مهم نیست که هست یا نه. مهم آن است که مردم پذیرفتند.
احمدی نژاد چگونه پیدا شد؟
احمدی نژاد از 81 تا 84 رشد خوبی داشت. در ابتدای کار، سیاسون خاص او را می شناختند. به دلیل قضایای انتخاب او در شهرداری، فارغ از مستندات موجود، می توان گفت که از دیدگاه اصلاح طلبان وی خطر، تلقی شده است. حتی آقای باهنر گفته بود که وی را برای ریاست جمهوری گذاشته ایم. رشد خوبی داشت. بعد از دوران کرباسچی، شهردار تهران در حد معاون وزیر است و چهره شدن وی شگفت آور است. آقای قالیباف اما از قبل سیاسی است. در انتخابات مجلس هفتم هم طیف آبادگران که متاثر از شورای شهر تهران است، رای آورد.
با توجه به یکسانی فضای انتخابات مجلس هفتم و شورای دوم از لحاظ مشارکت، انتظار یکسانی نتایج هم می رفت.
حضور مردم در انتخابات مجلس هفتم از شوراهای دوم بیشتر است و البته در نسبت به مجلس ششم کمتر است.
شما در انتخابات 84 و 88 به چه کسی رای دادید؟
در مرحله اول و دوم 84 و همچنین 88 به احمدی نژاد رای دادم.
در انتخابات 88 از آقای احمدی نژاد حمایت فعالانه ای داشتید.
بله، اما نکته ای دارد که از ایشان حمایت نکردیم بلکه از گفتمان ایشان حمایت کردیم. در همان دوران تبلیغات هم به فردی گفتم که ما، حامیان گفتمان امام و انقلاب هستیم.
با توجه به همه ی اتفاقات دو سال گذشته اعم از نفوذ بیشتر مشایی و دورکاری ها باز هم به احمدی نژاد رای می دهید؟
سه نفر دیگر هم وضع بهتری نسبت به وی ندارند. میرحسین که در زمان جنگ، دورکاری داشته است. آقای کروبی هم در دوران انتخابات گاف داد و بازی خورد. در خصوص آقای رضایی هم نکاتی وجود دارد که بهتر است ما وارد نشویم.
شب مناظره احمدی نژاد- موسوی اتهاماتی زده شد. قبول دارید اشتباه بود؟
ایرادی که به شما می گیرم، آن است که بحث را از آنجا شروع می کنید. از چند ماه قبل، از سمت جریان مخالف، دولت به دروغگویی، خیانت و... وارد شد. فتنه فرایندی است که از اسفند 87 کلید زده شد. حتی قبل از آن آقای هاشمی از آبان 87 اعلام کرد که ممکن است در انتخابات تقلب رخ دهد. احمدی نژاد در شب 13 خرداد، در جواب همه ی آن حرف ها گفت که خود شما هم، متهم هستید.
یک طرف با جنگ روانی سنگین، کلی اتهام زد، اما احمدی نژاد فقط 13 خرداد حرف زد که البته اشتباه کرد. در مورد بینندگان هم باید بگویم که همه ی کشور دیدند، اما مگر پروپاگاندای علیه دولت را ندیدند. با رسانه هایی که بینندگان کمتری از صدا و سیما ندارند. این رسانه ها برای گروهی که در انتخابات بازی خوردند، تاثیرگذار از صداوسیما هستند و بنده معتقدم که اکثریت مردم بازی نخوردند. در نظرسنجی ها پس از 13 خرداد، آقای احمدی نژاد کمی در نظرسنجی ها بالاتر رفت اما پس از سی دی 90 سیاسی برگشت. این ها، همه فضای غیراخلاقی است.
احمدی نژاد اطلاعاتی دارد که ما می دانیم که حرف هایش بیراه نبوده است، مثلا مهدی هاشمی که به کشور برنمی گردد.
محسن صفایی فراهانی در زندان است اما نه به خاطر فساد اقتصادی، بلکه به دلیل سیاسی. چرا هیچ گاه پیگیری نشد؟
اولا که آقای صفایی زندانی سیاسی نیست بلکه زندانی امنیتی است. بعد هم من که گفتم که شاید آقای احمدی نژاد اشتباه کرد.
آقای علی مطهری بر محاکمه ی طرفین تاکید دارد. آیا این ایده را می پسندید؟
حرف آقای مطهری که مال خودشان نیست. این بحث دیگری است. احمدی نژاد متهم است که به غیر تهمت زده است. آقای موسوی اما دارای دو اتهام است. تهمت به احمدی نژاد و اغتشاش.
نیروهای امنیتی اطلاعاتی دارند که ما نداریم، پس در این مورد بحث نمی کنیم. اما می توانیم در مورد فضای سیاسی حرف بزنیم.
در روز عاشورا شعارهایی علیه اسلام دادند. در آن روز تعدادی نیز کشته شدند. چرا از 9 دی که دفاع از اسلام بود به اسطوره ای برای دفاع از نظام رسیدیم؟
روشن است که در 25 خرداد، افراد مختلفی بودند. از کسانی که فقط معتقدند که تقلب شده تا گروهک ها. به مرور از تعداد این گروه کاسته شده است تا فقط کسانی ماندند که به صورت ارگانیک با جمهوری اسلامی مخالف بودند. روز عاشورا هم ممکن است کسانی شعار بدهند که "ما جنبش سبزیم، عزادار حسینیم" هر چند که آنها را ندیدم. بیشتر حاضرین روز عاشورا کسانی بودند که به دنبال اغتشاشگری بودند. این ها ضد انقلابی بودند که با تحریک سران فتنه در خیابان حضور یافته بودند. اتفاق روز عاشورا نتیجه اقدام اشتباه اصحاب فتنه است. برای شخصیت وی، طرفداری این افراد بد است اما وی نمی تواند که مدیریت کند. طرفداران مذهبی در صحنه ظاهر نمی شوند. نظام صبر کرد و شاید می باید که او را در سال 88 مجازات می کردند. در خصوص خواهرزاده موسوی که با تیراندازی کشته شد که سند محکمه پسندی وجود ندارد. در خصوص اغتشاشگران هم که هر که خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند. نمی گویم که مهدورالدم بوده اند. در شلوغی اغتشاش همه اقدامات امنیتی را نمی توان توجیه کرد. اشتباه آقای موسوی وارد کردن مردم در خیابان بوده است و مسیر جامعه را منحرف کرده است.
در 9 دی شعارها علیه این افراد بود. در نظر فقهی هم ولایت فقیه همان اسلام است. در 9 دی کسی از احمدی نژاد دفاع نمی کرد هرچند که وی در آن روزگار مورد نقد نبود. در آن روز خون شهدا، اسلام و ولایت فقیه مسئله بود.
حال به حواشی می پردازیم. گروهی از جمله آقایان طائب و پناهیان پس از انتخابات، قرارگاه عمار را در پاسخ به فریاد "این عمار" رهبری راه انداختند. آیا شما عمار هستید؟
من محمدجواد اخوان هستم. در واقع عمار بودن شیعه ی علی است. شرایط خاص دوران سیاسی، که در جنگ نرم هستیم باید عمار بود. در زمان جنگ باید مالک بود و در زمان شاه، ابوذر. باید تلاش کنیم که عمار باشیم.
قرارگاه عمار شامل نخبگان حزب اللهی است که این تشکیلات بدنه ندارد اما تاثیرگذارند.
در مورد راهپیمایی که گفتید باید درخواست را وزارت کشور می داد. آیا بهتر نبود که وزارت کشور با گرفتن تعهد، اجازه راهپیمایی می داد.
اگر وزارت کشور، مجوز می داد باید آن را در دادگاه محاکمه می کردیم. آن ها می خواستند که در مقابل قانون انتخابات بایستند. در مورد راهپیمایی پس از 16 آذر و عکس امام هم آنها مخالف بودند. مخالفی که در برابر ولایت فقیه ایستاده اند.
پس از انتخابات، کتاب هایی در مورد انتخابات چاپ شد. از جمله خود شما کتاب"عبور از فتنه" را چاپ کردید.فرایند انتشار کتاب شما چقدر طول کشید؟
در دوران وزارت آقای صفار، ما را اذیت کردند. سرعت کار برای همه پایین بود. در دوران جدید و معاونت آقای دری راحت تر مجوز گرفت. این یک نقد است به دولت.
کتاب آقای دولت آبادی به نام زوال کلنل دو سال در مسیر ممیزی گیر کرده است. اما کتابی مانند "13 روز مانده به انتخابات" که دارای اشتباهات فاحش و واژگان قبیحی است،منتشر می شود. این اتفاق در دورانی رخ می دهد که به وزارت ارشاد به واژگانی ایراد می گیرد که در این کتاب راحت مشاهده می شود. آیا این تعیض نیست؟
اگر بخواهیم ایراد بگیریم، در ارشاد اصلاحات هم کتاب گلپور چاپ شد که از وی شکایت شد. من هم به این وزارت ارشاد، انتقاد دارم. صریحا می گویم که وزارت ارشاد باید بیشتر از اینها سخت گیری کند.
در خارج از کشور هم کتاب هایی چاپ شده است. آیا آنها را دیده اید و یا اصلا علاقه ای به خواندن آن ها دارید؟
موفق نشدم که ببینم. دوست دارم ببینم اما فکر نمی کنم کار سختی باشد. می توان آن ها را در اینترنت به راحتی و رایگان یافت.
آیا قبول دارید که اگر نظام سقوط کند، از طرف نیروهای سکولار، موسوی حذف خواهد شد.
اشتباه آقای موسوی، خاتمی و هاشمی این است که چشم امید به کسانی دارند که اعتقادی به این افراد ندارند. آقای موسوی و .. قائل به جمهوری اسلامی هستند که اسلام تنها در نام باشد. براندازی نرم یعنی تهی کردن نظام از درون و ماهیت. ولایت فقیه به عنوان حاکم سیاسی، رهبری دینی هم دارد.
اصلاح طلبان همان فتنه گران هستند. در مورد خواب سیاسی 20 ساله موسوی، باید گفت که موسوی را هاشمی منزوی کرد.
سوال آخر، جبهه پایداری افرادی مانند قالیباف و لاریجانی را ساکتین فتنه حطاب می کنند. آیا این را قبول دارید و نظرتان در مورد کاسبین فتنه چیست؟
در دوران فتنه کسانی ساکت بودند. اما اکنون بحث بر سر این است که آیا برای پیروزی در انتخابات باید تنازل کرد یا نه؟ در این مسئله قضاوت نمی کنم.
اصطلاح کاسبین فتنه را قبول ندارم. اگر این طور به قضیه نگاه کنیم، نعوذا بالله کسانی هم که به عزاداری امام حسین می پردازند را می توان به کاسبی متهم کرد.