ما مسئولیّت شرعى داریم، مسئولیّت قانونى داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومى کشور. و البتّه مىبینیم در بعضى از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضىها با عنوان[کردن] "دین دولتى" و "فرهنگ دولتى" میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و بهاصطلاح یک اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتى کنند، فرهنگ را دولتى کنند! این حرفها یعنى چه؟
انقلاب فرهنگی و انقلابیون پشیمان
در آغازین سپیده دم انقلاب اسلامی، از اولین انتظارات اساسی از نظام جمهوری اسلامی، تحول در عرصههای مختلف خصوصا عرصه فرهنگ در سطوح عالی و نخبه سازی بود. آنچه در سطح دانشگاهها وجود داشت، ادامه روند آموزشی و تربیتی ناکارآمد و بلکه آلوده گذشته در کنار یک زائده جدید، یعنی تبدیل اتاقهای متعدد دانشگاه به دفاتر ویژه گروههای ریز و درشت سیاسی بی ارتباط با مبانی حرکت تحول ساز مردم بود. مدیریت جدید نظام آموزش عالی تنها در صورتی که مدرک مستقیم و قابل ارایه ای از سرسپردگی اساتید به ساواک و یا عضویت در فراماسونری و... دست مییافت از ادامه فعالیتشان جلوگیری میکرد. علاوه بر این مدیریت وقت دانشگاهها با اتکا به لیبرالیسم حاکم بر دولت موقت خود را موظف میدیدند که امکانات دانشگاه را در اختیار تبلیغات سیاسی گروههایی قرار دهند که گاه در نقاط دیگر کشور مسلحانه در برابر نظام ایستاده بودند. محمد ملکی، رییس وقت دانشگاه تهران به گفته خودش، پیشنهاد کرده بود که تمام اتاقهای یکی از ساختمانهای این دانشگاه به طورکامل در اختیار گروههای سیاسی مختلف قرار داده شود.