بسیج، ژرفای راهبردی و اقتدار ملی ایران اسلامی
یکی از ویژگیهای بیبدیل انقلاب اسلامی، تکیه آن بر نیروی عظیم و دائماً در حال جوشش مردمی است، بهگونهای که سرمایه اجتماعی، چه در مقطع حدوث و چه در مرحله بقا، در نظام و انقلاب اسلامی بروز و ظهور داشته است. در این میان نمیتوان تدبیر داهیانه امام راحل عظیمالشأن را در شکلگیری عنصر «بسیج» بهعنوان جلوه نقشآفرینی مردم در حفظ و تعالی انقلاب اسلامی نادیده گرفت.
قریب به یک ماه از نامه مهم و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور که از آن میتوان بهعنوان «نقشه راه صیانت از منافع و عزت ملی در اجرای برجام» تعبیر کرد، میگذرد و اینک همه دلسوزان انقلاب و مصالح کشور منتظر اجرای دقیق این سند راهبردی هستند.
امروزه دانش و فناوری یکی از کانونهای مولد اقتدار برای دولتها و موجودیتهای اقتصادی و سیاسی دیگر به شمار میآید. چنانکه مشاهده میشود دولتها اعم از آنها که در عرف، توسعهیافته خوانده میشوند و آنها که درحالتوسعه نامیده میشوند، تلاش میکنند میزان قابلاعتنایی از درآمد ملی خود را مصروف رشد و گسترش اقتدار علمی خود کنند. در این میان جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس اسناد بالادستی خود از جمله سند چشمانداز بیست ساله ایران 1404، رتبه اول علمی فناوری در منطقه غرب آسیا را هدف گرفته است که این هدف، جز با تلاشی مداوم و راهبرد پایدار در این زمینه امکانپذیر نیست.
برگزاری نمایشگاه مطبوعات امسال با اما و اگرهای فراوانی همراه شده است، بهگونهای که میتوان آن را حاشیهدارترین نمایشگاه مطبوعات کشور دانست. از سویی همانگونه که پیشبینی میشد، حضور رئیسجمهور محترم در این نمایشگاه نیز، از حاشیههای موجود بیتأثیر نماند و با حاشیههایی جدی و بسیار پررنگتر از متن مصادف شد.
شناسایی و بازداشت تعدادی از عوامل نفوذی دشمن در رسانهها از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بخشی از ابعاد پنهان پروژه پیچیده نفوذ را آشکار ساخت، البته همانگونه که انتظار میرفت این برخورد امنیتی- قضایی با عصبانیت دشمن مواجه شد و این نوع واکنش، بهخوبی این حقیقت را آشکار ساخت که نفوذ واقعیتی انکارناپذیر بوده و در ارتباط داشتن عوامل مذکور با پروژه نفوذ نباید تردید کرد.
فراگیری شعار «مرگ بر آمریکا» را میتوان یکی از ثمرات انقلاب اسلامی دانست که البته امروز دیگر محدود به جغرافیای ایران اسلامی نیست و در بسیاری از نقاط دنیا از سوی آزادگان جهان فریاد زده میشود. این شعار جهانی را میتوان نمادی از «استکبارستیزی» و «سلطهناپذیری» ملت ایران دانست که در طول سیوشش سال گذشته، بهعنوان الگویی قابل اعتنا در پیش چشم ملتهای دنیا بوده و درسهای فراوانی برای بسیاری از جهانیان داشته است.
پایان مذاکرات هستهای و نهایی شدن سند برجام بهعنوان خروجی این مذاکرات، اکنون برخی گمانهزنیها در پی بررسی امکان تسری این مدل از حل مسئله به دیگر چالشهای میان جمهوری اسلامی ایران و غرب است. در عین حال برخی خوشبینیها سبب شده است تا عدهای اساساً برجام را پایانی بر تخاصم میان ایران و امریکا قلمداد کرده و از اتمام استکبارستیزی سخن به میان آورند.
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور در خصوص اجرای موافقتنامه «برجام» را میتوان نقطه عطفی در روند تحولات مربوط به پرونده هستهای ایران دانست که به نظر میرسد میتوان در خصوص ابعاد گوناگون، نکاتی را ذکر نمود. در این یادداشت تلاش خواهد شد برخی تأملات پیرامون این نامه مورد مداقه قرار گیرد