بیجهت ذوقزده نشوید!
«عزل»، «ترور»، «دستگیری» و... کلماتی بود که در چند روز اخیر در مورد رئیس سازمان اطلاعات سپاه از رسانههای بیگانه شنیده شد. البته معدود افرادی در داخل از روی بیاطلاعی یا حب و بغضها چیزهایی شبیه همین حرفها را تکرار کردند.
«عزل»، «ترور»، «دستگیری» و... کلماتی بود که در چند روز اخیر در مورد رئیس سازمان اطلاعات سپاه از رسانههای بیگانه شنیده شد. البته معدود افرادی در داخل از روی بیاطلاعی یا حب و بغضها چیزهایی شبیه همین حرفها را تکرار کردند.
انسان موجودی کمالگراست و ذاتاً به حرکت بهسوی تکامل و پیشرفت هرچه بیشتر تمایل دارد و این تمایل در رفتار جمعی انسانها نیز مشاهده میشود. اما گاه مشاهده میشود فرد یا مجموعهای از افراد حرکت در مسیری متعارض با این تمایل ذاتی را پیشنهاد میدهند. همین حرکت «ارتجاعطلبانه» یکی از آسیبهای پیش روی انقلاب اسلامی بوده و برخی افراد به زبانهای مختلف خواستار توقف مسیر تکاملی انقلاب اسلامی شده و به «ارتجاع» توصیه کردند. آشکار است که توصیهکنندگان هیچگاه تصریح به ارتجاعطلبی خود نمیکنند و اتفاقاً با الفاظ فریبنده، اما تهی از معنا، پیشنهاد خود را مترقیانه جلوه میدهند. اما چه نوع وسوسههای ارتجاعطلبانه در برابر انقلاب عرضه شده و به دنبال چه بودهاند؟
همانطور که پیشبینی میشد با اقدام متقابلِ مضاعف جمهوری اسلامی ایران، منطق قدرت کار خودش را کرد و مقدمات رهاسازی دارایی ملت ایران که به ناحق در یونان غارت شده بود، فراهم شد. پیشتر در ماجرای توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق، انگلیسیها هم صبر ایران را آزمایش کرده و البته پاسخ مشابهی از ایران دریافت کردند. بهنظر میرسد این نوع «اقدام متقابل» که گاه فراتر از کنش اولیه دشمن و برای تنبیه آن مضاعف میشود، تا حدی کارآمدی خود را به اثبات رسانده و میتواند بر ترتیبات و معادلات قدرت بینالمللی و منطقهای تأثیر خود را بگذارد.
روایتی از متن و فرامتن مراسم سالگرد ارتحال امام امت (ره)
در فرهنگ جامعه اسلامی، یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی امام با امت، سخن گفتن است و در نظام انقلابی مبتنی بر امامت و امت این ابزار ارتباطی کارویژه مهمی چه در حوزه حکمرانی و چه هدایت عمومی یافته است. در این میان رهبر معظم انقلاب اسلامی همهساله دو سخنرانی اصلی دارند که در میان سایر بیانات ایشان نقش محوری و اساسی ایفا میکنند، بیانات آغاز سال در حرم مطهر رضوی و بیانات به مناسبت سالگرد ارتحال امام در مرقد مطهر امام خمینی (ره). اولی بر نامگذاری سال و جهتگیری یکساله متمرکز است و دومی بر گفتمانسازی مبتنیبر مکتب امام (ره).
اکنون ۳۳ سال از ارتحال امام خمینی (ره) میگذرد و شاید یکی از مهمترین پرسشهای پیشرو نسبت حرکت عمومی ما با اندیشه و گفتمان آن عزیز سفر کرده است. این پرسش از آن رو مهم است که حضرت امام (ره) نه صرفاً یک فرد یا چهره تأثیرگذار، بلکه حامل یک مکتب فکری تاریخساز و با گستره تأثیر جهانی است. شاید یکی از اصلیترین چالشهای نیروهای مؤمن به انقلاب با برخی مدعیان کهنهکار خط امام همین باشد که امام را صرفاً یک شخص ببینیم یا علاوه بر آن رهبری گفتمانساز؟ طبیعی است در هر دو فرض نتایج متفاوتی را باید انتظار کشید.
حال اگر فرض گفتمان محوری و مکتب بنیانی را در شناخت امام (ره) مفروض بدانیم، چگونه امام را به نسلهای جدید میتوان معرفی کرد و چگونه میتوان آنها را با این شخصیت بزرگ آشنا کرد؟ آیا صرف معرفی کوتاه و گزینشگرانه از زندگینامه امام میتواند مکتب ایشان را به نسلهای جدید منتقل کند؟ آیا تأکید افراطی بر نسبتهای خانوادگی میتواند اندیشه بنیادین امام را به قرن پانزدهم تسری دهد و اساساً کسانی که نسبت خانوادگی خود را محمل افتخار خود قرار دادهاند، تا چه حد در مشی و ممشای فردی و اجتماعی خود شبیه امام هستند که بتوانند مروج آن باشند؟
در مجموعه رویدادهای امنیتی رخداده در چند سال گذشته در منطقه غرب آسیا بروز نوعی نبرد امنیتی اطلاعاتی میان محور مقاومت از یکسو و محور عبری-غربی از سوی دیگر به چشم میآید. اتخاذ رویکرد تهاجمی در حوزه امنیتی و اطلاعاتی و واردکردن ضربات امنیتی اطلاعاتی نشانه بارزی از این نبرد خاموش و البته، گاه آشکار است. بهنظر میرسد با افزایش قدرت و توسعه حوزه نفوذ محور مقاومت در منطقه، حساسیت صهیونیستها به اقتدار مقاومت بهطور فزایندهای رشد کرده و با انجام اقدامات ایذایی میکوشند مسیر پیشرفت مقاومت را در منطقه، کند و اگر بتوانند محدود کنند. در مقابل، البته مقاومت نیز خباثتهای رژیم صهیونیستی را بیپاسخ نگذاشته و عنداللزوم با اقدامات لازم پاسخ درخور را نشان داده است. هرچند در این سالها در بسیاری از موارد جنایات صهیونیستها بیپاسخ نمانده و حتی در داخل سرزمینهای اشغالی ضربات جدی دریافت کردهاند، اما در فضای جنگ روانی و تبلیغات، گاه اقدامات رژیم صهیونیستی درشتتر دیده شده است. آگاهان به مسائل منطقه به نیکی میدانند که در نبرد امنیتی در منطقه، رژیم صهیونیستی در موضع ضعف قرار داشته، اما به دلایلی موفق شده با اهرمهای رسانهای و اجتماعی خود را برای افراد زودباور و سادهاندیش دست برتر جلوه دهد.
هنگامی که خرمشهر پس از ماهها از چنگال بعثیها به دامان میهن بازگشت، تابلویی در ورودی آن نصب شد که بسیار معنادار بود: «به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۳۶میلیون نفر». این استعاره زیبا البته ریشه در واقعیت نیزداشت. برای ایرانیان آن روز خرمشهر فقط یک نقطه مرزی اشغال شده به دست دشمن نبود، پاره قلب ایران بودکه به اسارت گرفته شده بود. خرمشهر برای همه ایرانیان نمادی از عزت و استقلال ایران بود و در طول ۱۹ ماه دوری آن. همگی گمشده ای داشتند که هم و غمشان بازیابی آن بود. البته همه ایرانیان نیز در بازپسگیری خرمشهر نقش آفرین بودند. آنچه در نهایت به آزادی خرمشهر منجر شد، روندی بود که در طول حدود یک سال پیش از آن دنبال شده بود و آن سپرده شدن جنگ به متن مردم بود. تبلور همین نگاه مردمی بود که حصر آبان را شکست، غرب کارون را آزاد کرد و نهایتاً خونین شهر را به خرمشهر بدل کرد. گویی همه ۳۶ میلیون نفر دلشان در آزادسازی خرمشهر بود. آزادی خرمشهر فقط بازگرداندن یک مرز جغرافیایی نبود، بازگردادن اعتماد به نفس ملی و حس «میتوانیم» به میلیونها ایرانی و اثبات موفقیت نقش آفرینی مردم در کسب موفقیتهای بزرگ بوده و هست.
در طول چندین قرن از غیبت کبری که روحانیت شیعه، مقام نیابت عام امام معصوم (ع) را بر عهده داشته است، حوزه تأثیر روحانیت منحصر به مناسک و ضوابط فقهی نمانده و به اذعان دوست و دشمن اصلیترین عنصر تأثیرگذار بر حرکت جامعه ایرانی بوده است. نگاه موسعی که مکتب اهلبیت (ع) به اسلام دارد و نگرش تنگنظرانه و تقلیلگرایانه سکولاریستی را نفی میکند، سبب شده است که روحانیت در طول چند قرن اخیر در حوزههای گوناگون حیات اجتماعی ایرانیان از جمله سیاست داخلی و روابط خارجی و فرهنگ عمومی و سبک زندگی کنشگری تعیینکننده باشد و بسیاری از موفقیتهای بزرگ ملت ایران مرهون همین نقشآفرینی جدی است.
منقول است که «إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَه لَا یسُدُّها شَیءٌ إِلَى یوْمِ الْقِیامَه.» (هرگاه عالمی دنیا را ترک گوید، رخنهای جبرانناپذیر در اسلام ایجاد میشود که تا روز قیامت هیچ چیز آن را فرو نمىپوشد.)
عالمی ربانی که در میان مردم همچون شمعی فروزان، روشنیبخش محیط و جمع است و جمعی از فیض علمی و معنوی او بهره میجویند، گنجینهای گرانبهاست که تنها در هنگامه فقدان درک میشود.
سالهاست که اردیبهشتماه برای اهل فرهنگ با «کتاب» عجین شده و این دو سالی که تهران از نمایشگاه کتاب محروم بود، جای خالی آن آشکارا حس میشد. شاید همین بهار کتاب انگیزه خوبی برای این باشد که ببینیم این «یار مهربان» تا چه حد در زندگی ما جا باز کرده و برای رونق بیشتر آن چه باید کرد؟
اقتصاد ایران چندسالی است که بیمار است و عوارض همین بیماری است که سفره و معیشت مردم را در مضیقه قرار داده است. سالها فرصتهای زیادی را برای درمان دارویی این بیماری ازدستدادهایم و متأسفانه در طول یک دهه اخیر بهواسطه سوءتدبیرها، در برخی مواضع به نقاط بحرانی نزدیک شدهایم. شاید ناچار به جراحیهایی برای درمان این بدن بیمار باشیم، اما چه جراحیهایی و برای درمان چه دردهایی از اقتصاد ملی لازم است؟
توصیه انذارآمیز اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به تشکلهای دانشجویی در مورد مطالبهگری دانشجویان، بار دیگر نقد و آسیبشناسی شیوههای مطالبه دانشجویی را خصوصاً از منظر مصالح ملی به جریان انداخت. مطالبهگری و عدالتخواهی بخش جداییناپذیر جنبش دانشجویی است و اساساً جریان دانشجویی بدون آن بیمعنا است، اما اگر نقشآفرینی جنبشی غیرمسئولانه و فارغ از عقلانیت و معرفت لازم دنبال شود، نهایتاً میتواند هم به جنبش دانشجویی و هم به مصالح جامعه لطمه وارد کند. اما ریشه بروز این آسیبها در جریانات دانشجویی چیست و چرا حتی برخی تشکلهای دانشجویی مؤمن به انقلاب گاه در دام همسو شدن با سناریوی دشمن در این روند میافتند؟ بهنظر میرسد چند دلیل عمده در سالهای اخیر سبب بروز روندی شده که محصول نهایی آن در اقدامات سطحی و دشمنشادکن مشاهده میشود
رسانههای غربی چنین وانمود میکنند که دلیل به درازا کشیده شدن مذاکرات موسوم به احیای برجام، اختلاف بر سر تروریستی خوانده شدن سپاه از سوی امریکا است و مدعی شدهاند که عقبنشینی واشنگتن از این تصمیم، منوط به انصراف ایران از خونخواهی سردار دلها است. آیا واقعاً موضوع انتقامگیری از قاتلان حاج قاسم مانع از تحقق توافق شده است؟