نقدی تحلیلی بر بیانیه شماره ۵ میرحسین موسوی
انتخابات دهم ریاست جمهوری که نمادی از مشارکت حداکثری و آگاهانه ملت در یک فرآیند اجتماعی سیاسی بود، در عین حال برکات زیادی از جهات گوناگون برای نظام اسلامی داشت که یکی از برکات مثبت این رویداد عظیم، پرده برداشتن از ماهیت چهرهها و جریاناتی بود که تا کنون در نقاب مجاهدین انقلاب و حتی یاران حضرت امام به استحاله فکری و سیاسی نظام پرداخته و تلاشهای مختلفی را در جهت انحراف انقلاب از مسیر اصلی خود داشتهاند.
آخرین موضعگیری موسوی در بیانیه شماره 5 نشانگر بخشی از حقایق نگاه فکری و جهتگیری جریانی است که حاضر است به قیمت پیشبرد منافع خویش دست به هر اقدامی بزند، فردی که تا پیش از انتخابات 22 خرداد، دم از قانونگرایی میزد و دولت نهم را متهم به بیقانونی میکرد، امروز در راس و مدیریت یک حرکت قانونگریزانه ایستاده است و او که تا پیش از این دم از حقوق شهروندی میزد،اکنون برای قدرتطلبی خویش حاضر است اساسیترین حقوق شهروندان که امنیت، آرامش و آسایش است را در میتینگهای خیابانی خویش به مخاطره اندازد، در عین حال این بیانیه حقیقتی دیگر را نیز بر همگان روشن ساخت و آن عبور این فرد و اطرافیان وی از نظام اسلامی و ارکان اصلی آن از جمله ولایتفقیه است، همان ولایتفقیه که وی تا پیش از این خود را پایبند به آن میدانست.