«اعتدال» در کشاکش دو نگرش
«اعتدال» در کشاکش دو نگرش
گفتمانها و خردهگفتمانها معمولاً در بستر اجتماعی ساخته میشوند و تسری آنها نسبت مستقیمی با کارآمدی و راهیابی آنها به حوزه قدرت دارد. از این منظر خردهگفتمان اعتدال نیز – اگر قائل به تعریف آن در حوزه گفتمانی باشیم- از این قاعده مستثنا نیست. اینکه آیا شعار اعتدال منتظر به روی کارآمدن دولت یازدهم شده است یا آنکه دولت یازدهم با روی کارآمدنش به دنبال ترویج این شعار؛ امر مهمی است که البته از حوصله این نوشتار خارج است. با اینحال از آن رو که دولت وجهه همت خود را ترویج این حرکت و حرکت در مسیر این شعار قرار داده است، تأملی کوتاه در آن لازم است.
واژه «اعتدال» را میتوان از منظر لغوی میانهروی و دوری از افراط و تفریط تعریف نمود. با اینحال آنچه دشوار مینماید فهم دقیق اصطلاحی و مصداقی از آن است. دلیل این امر نیز ابهاماتی که در مصداقیابی این مفهوم و نیز سلایق گوناگون انسانها است. تقریباً همه افراد عاقل دوری از افراط و تفریط را میپسندند، اما محل منازعه، مصادیق افراط و تفریط است. افراطیترین یا تفریطیترین افرادی که میشناسیم و از نظر ما افراطی یا تفریطی تلقی میگردند، آنگاه که به آنها این لقب داده شود، از آن تبری جسته و خود را معتدل معرفی میکنند. احتمالاً کسان دیگری را نیز یافته که در جایگاه افراط و تفریط قرار دهند تا با قرار دادن خود در میانه آن خود را معتدل قلمداد کنند. با این اوصاف طیفبندی تفکرات و قرار گرفتن در میانه طیفها لزوماً بهمعنای اعتدال نیست. اگر ابطال نگاه نسبیگرایانه را از دیدگاه تفکر اسلامی بپذیریم، روشن است که اعتدال حقیقتاً باید یا وجود نداشته باشد یا مابهازایی دقیق در جهان خارج داشته باشد. به این معنا که اعتدال یک امر نسبی نخواهد بود که یک شخص یا جریان سیاسی خود را مسئول تعریف و مصداقیابی آن بداند، بلکه معیاری مبتنی بر ارزشهای دینی است و بر پایه آن قابلیت شاخصسازی و تبیین دارد.
بر این اساس دو تعریف کلان میتوان از اعتدال را فهم کرد. تعریف نخست، تعریفی در چارچوب ارزشهای دینی و گفتمان انقلاب اسلامی است و افراط و تفریطی که اعتدال از آنها پرهیز میکند نیز بر این بنیانها تعریف و تبیین میشود. غیریتسازی اعتدال با مفاهیم و مصادیق افراط و تفریط روشنگر حدود و ثغور آن خواهد بود. در چارچوب اندیشه دینی از مصادیق عملی افراط و تفریط به عنوان «منکر» یاد شده است، از این رو میتوان امر به معروف و نهی از منکر را امر به اعتدال و نهی از افراط و تفریط دانست. دشمنشناسی، استکبارستیزی و ایستادگی در مقابل زیادهخواهی سلطهگران در همین قالب معنا مییابد این نوع جهانبینی و نگرش به مفهوم اعتدال، آن را کاملاً در چارچوبهای دینی قابلفهم میکند.
تبیین دیگری که از اعتدال میتوان ارائه کرد، نگاهی سلیقهای و البته سیاسی بدان است. این به معنای پایین آوردن یک توصیه دینی در حد تابلوی یک جریان سیاسی و وسیلهای برای تأمین مقاصد آن است. در این نگاه، هر شخص میتواند مطابق میل خود غیر خود یا مخالفین خود را مظهر افراط و تفریط تلقی کند و با این حربه آن را از میدان به در کند. این نوع تلقی میتواند ابزاری برای تسویهحساب سیاسی، پاکسازی ساختار مدیریت کشور از نیروهای غیرهمسو باشد، حتی پیامدهای ناگوارتر آن، معرفی کردن آرمانها و ارزشهای انقلاب یا اقدامات متناسب با آن بهعنوان مظاهر افراط است که نتیجه آن یکی تلقی کردن سازشکاری و تسلیم شدن در مقابل زیادهخواهیهای دشمنان بهعنوان اعتدال است. اینها همه ممکن الوقوع و نتیجه عدم تعریف اعتدال در چارچوبی بنیادین و دست یازیدن به آن بهعنوان شعاری صرفاً سیاسی است.
اکنون دولت یازدهم در آزمونی دشوار قرارگرفته است. از یکسو همه میدانیم اعتدال شعاری اسلامی است و علت اصلی تأیید و حمایت نظام اسلامی نیز همین امر میباشد. در مقابل نیز هستند کسانی که آن را در حد شعاری جناحی و گروهی تقلیل داده و مطلوب آنها صرفاً بهرهبرداری سیاسی از آن است. اگر دولت یازدهم از فرصت راهبردی که در پیش رو دارد با بهرهگیری از این شعار در جهت رفع مشکلات مردم و تحقق اهداف نظام و انقلاب استفاده کند، میتوان امیدوار بود که اعتدال بهمعنای حقیقی کلمه و نه شعاری آن محقق شده است اما اگر جریانات سیاسیای که به دنبال اهداف خویش هستند و بعضاً نیز به دولت یازدهم بهعنوان پل پیروزی خود مینگرند، موفق شوند اعتدال را مستمسک پیشبرد مطامع سیاسی خود قرار دهند، اعتدال به ضد خود تبدیل شده، فرجامی جز اصلاحاتی که دوم خرداد سردمدار آن بود، نخواهد داشت. اینچنین است که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: « اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنه سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مؤمن را که درخطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی بهمعنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این اَشِدّاءُعَلَی الکفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم اعتدال است؛ قتِلواالَّذینَ یلونَکم مِنَ الکفّار اعتدال است؛ امربه معروف و نهیازمنکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر - معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفهای که فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعه مؤمن انجام میدهد، جلوگیری کنیم.»
همین مطلب:
با سلام و خدا قوت مطلب شما به عنوان بهترین های وبلاگی انتخاب شد و در قسمت "گلدون وبلاگی" سایت حرف تو با آدرس:
http://harfeto.ir/?q=node/30188
و در سایت دانا با آدرس:
http://dana.ir/News/114213.html
منتشر شدخواهشمندیم مطالب تولیدی خود را به سایت حرف تو ارسال نمائید .