آیا مشتاق رابطه با آمریکائیم؟
دکتر محمود احمدی نژاد شامگاه چهارشنبه به وقت نیویورک برابر با صبح پنجشنبه به وقت تهران در گفتگوی زنده و مستقیم با ایرانیان خارج از کشور که از طریق شبکه جام جم 2 صورت گرفت، چنین گفت: « آینده روابط ایران و آمریکا به رفتار دولت آمریکا بستگی دارد چرا که ما اصل را در برقراری رابطه می دانیم و معتقدیم فقدان ارتباط به زیان دو طرف است و لازم است دولتمردان آمریکایی مقداری در اخلاق، رفتار و رویکردهای خود تجدیدنظر کنند تا مشکلات برطرف شود.» (خبرگزاری مهر، ۳۱ شهریور ۱۳۹۰)
آسوشیتدپرس خبرگزاری آمریکایی نیز اول مهرماه گزارش داد محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری ایران، در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که برای ترمیم روابط میان ایران و آمریکا دیر نیست. وی که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بهسر میبرد روز پنجشنبه در مصاحبه با این خبرگزاری با اشاره به اینکه باراک اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده، در زمان انتخاب خود قول داد که روابط آمریکا و ایران را بهبود ببخشد گفت: «به نظر من این فرصت هنوز به طور کامل از دست نرفتهاست.» همچنین آقای احمدینژاد در مصاحبه با آسوشیتدپرس درخصوص رابطه ایران با آمریکا گفت که «ما بسیار طرفدار تغییر هستیم» و افزود: «من پیامی شخصی هم برای رئیسجمهور اوباما فرستادم ولی هیچوقت جوابی دریافت نکردم.» (رادیو فردا۱۳۹۰/۰۷/۰۱)
بیداری اسلامی پیامد دفاع مقدس ماست...!
حضرت روح الله (قدس الله نفسه الزکیه):
در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینهها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینهای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آنهمه خسارات چیزی به دست نیاوردند. البته اگر همۀ علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شدهایم. هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همۀ صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم،
بازخوانی پیامدهای حادثهی 11 سپتامبر در ایران؛
مقایسه دیدگاه دیروز و امروز رئیس جمهور در خصوص نبرد فرهنگی
جنگ فرهنگی از وجود تا عدم!
چهارشنبه 16 شهریور 1390 رسانه ها جملاتی را به نقل از رئیس جمهور در خصوص «جنگ فرهنگی و لزوم نظامی ننمودن فرهنگ» نقل نمودند که البته واکنش های متعددی را نیز به دنبال داشت. رییس جمهور با اشاره به موضوع جنگ فرهنگی، گفته بود: «بنده به این موضوع اعتقاد ندارم، زیرا جنگ فرهنگ با بیفرهنگی و تعالی با سکوت است. جنگ و درگیری در دو نظام فکری و ارزشی که در راستای کمال انسان باشند، معنا و مفهومی ندارد.» دکتر احمدی نژاد همچنین با اشاره به طرح موضوعاتی درباره تشکیل ارتش سایبری گفت: «نباید به فرهنگ رنگ و بوی نظامی داد، ذات فرهنگ ریشهکن کردن برخورد نظامی از مناسبات انسانی است»
این سخنان را به جز نقد (که البته لازم است و مطمئنا در این روزها نخبگان و دلسوزان آن را انجام خواهند داد)، می توان مقایسه نیز نمود! مقایسه با سخنان پیشین جناب رئیس جمهور و البته نتایج آن کمی تأمل برانگیز خواهد بود
فاجعهی زیست محیطی دریاچهی ارومیه و موج سواریهای سیاسی؛
تکنوکرات ها در رؤیای قدرت
شدت گرفتن فعالیت طیف خاصی از جریان تکنوکرات و کارگزاران در فضای انتخاباتی پیش رو چندان عجیب به نظر نمی رسد، خصوصا که ویژگی های بارزی در این طیف وجود دارد که میل بازگشت به قدرت را همواره در آنان دوچندان نموده است. در این میان رفتار رسانه ای محسن هاشمی رفسنجانی مدیرعامل سابق مترو و از چهره های شناخته شده این جریان نیز حائز اهمیت است. وی علی رغم آن که چنین وانمود می کند که تمایلی برای حضور سیاسی و انتخاباتی ندارد اما روزی نیست که یکی از سخنان وی در تیتر صفحه نخست مطبوعات جای نگیرد.
تحلیل جالب شهید چمران از نقش مشترک آمریکا و قذافی در ربودن امام موسی صدر
شهید دکتر مصطفی چمران در کتاب «لبنان» خود پس از نقل ماجرای ناپدیدشدن مشکوک امام موسی صدر، در تحلیلی جالب و زیبا از اهداف آمریکا در این ماجرا و نقش لیبی به عنوان مزدور امریکا پرده برمی دارد که خواندن آن در این زمان که معمر قذافی در پرتگاه سقوط است، خواندنی است
اغلب، مدیرمسئول، اتاق خبر، لغت نامه و ماه رمضان!
تیتر صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی (۲۹/۵/۱۳۹۰):
«به علت وفور واردات اغلب محصولات کشاورزی روی دست تولیدکنندگان مانده است؛ کشاورزان میلی برای چیدان میوه ندارند»
این روزنامه در ادامه نوشته «همچنان که در خرده فروشیهای اغلب شهرها میوههای تابستانی و مرکبات وارداتی دیده میشوند در اغلب استانهای کشور میوههای تابستانی روی دست کشاورز باقی مانده است و باغداران از برداشت میوههای خود صرفنظر کردهاند. »
و حال چند سوال:
نقد و بررسی ویژه نامه خاتون
چادر مشکی، شایسته یا مذموم ؟
انتشار ویژه نامه اخیر روزنامه ایران در خصوص مسئلهی حجاب و پوشش که با عنوان «خاتون1» بر دکه های فروش مطبوعات قرار گرفت باعث ایجاد موج جدیدی از بحثهای سیاسی و اجتماعی حول طیف انتشار دهندهی این نشریه و اهداف احتمالی و نتایج آن شد. در این میان طرح مباحث بعضاً خلاف واقع و جهت دار لازم مینماید تا از منظر فکری و فرهنگی محتوای این ویژه نامه مورد نقد و بررسی قرارگیرد. نگارنده امیدوار است در چند سلسله مطلب زوایای گوناگون محتوایی این نشریه را مورد واکاوی قرار دهد.
حکایت آن سیلی لاعلاج
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با مسئولان و مدیران نظام در تشریح فرصتها و جایگاه بینالمللی ج.ا.ا. به نکتهای ظریف اشاره کردند و ان تأثیر نوع دیپلماسی اتخاذ شده از سوی ایران در واکنش قدرتهای غربی است. ایشان فرمودند: «بعضی خیال میکنند اگر امروز فلان دولت مستکبر، چه در اروپا، چه در غیر اروپا، نسبت به جمهوری اسلامی یک حرفی میزند، یک چیزی میگوید، یک اظهارنظری میکند که اهانتآمیز به جمهوری اسلامی است، این معنایش تنزل رتبهی جمهوری اسلامی است؛ نه، اینها هر وقت توانستند، کردند. آن زمانی هم که ما متأسفانه یک مقداری در مقابل دشمن کوتاه میآمدیم، از این کارها میکردند. این جور نیست که ما حالا چون ایستادگی کردیم، چون استقامت به خرج دادیم، بگوییم اینها را سر لج آوردیم؛ نه. یک روزی در خطابههای مسئولینمان مناقب آمریکا ذکر میشد؛ همان روزها رئیس جمهور وقت آمریکا با سبکسری تمام، ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کرد! یک روزی یکی از دولتهای اروپائی نسبت به جمهوری اسلامی اظهار علاقه و ارتباط و اینها میکرد؛ همان دولت سر قضیهی قهوهخانهی میکونوس دادگاه تشکیل داد، مسئولین درجهی یک کشور را در آن دادگاه متهم کرد! دولتهای اروپائی با آنها همدست شدند، همهشان سفرای خود را از تهران فراخوانی کردند؛ اینها که یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند، البته سیلی سختتری خوردند. از همین حسینیه آنچنان سیلیای خوردند که بعد تا مدتها دنبال علاجش بودند! هر وقت توانستند، آنها درصدد سیلی زدن برآمدند. هر وقت ما کوتاه آمدیم، یک خردهای سست برخورد کردیم، آنها پرروتر شدند. نخیر؛ ایستادگی جمهوری اسلامی، تصریح به شعارهای انقلاب، تصریح به مبانی انقلاب، عزت ما را در دنیا بیشتر کرده است.»[1]
اشاره معظم له با واقعه مهم و تأثیرگذار موسوم به «میکونوس» در روابط خارجی ایران و اروپا لازم مینماید با بازخوانی پروندهی این رویداد و حواشی و تأثیرات آن به بررسی عکسالعمل جمهوری اسلامی ایران و خصوصاً تدابیر رهبر فرزانه انقلاب در خنثی سازی این توطئه و تبدیل تهدید به فرصت پرداخته شود.
وقتی کسی محل این به اصطلاح اعتصاب غذا نمی گذارد
شکم های گرسنه فشار می آورد که بابا زودتر تو این وامونده یه چیزی بریز، آخرش زخم معده می کنی دیگه تا آخر عمر باید از خیر غذاهای چرب و چیل دنیا بگذری!!! از طرفی نگهان یاد آرمان (!) آزادیخواهی!!! می افتی که نخیر! من تا اخرین قطره ی خونمو در این راه باید بدهم!!!! اما یه دردی بد اذیتت می کنه! اگه گفتید چی؟ بله این که سه هفته است زور زدم تا همه عالم و ادم بفهمند من در اعتراض به سیاست های رژیم دست به اعتصاب غذا زدم و حالا ...!
ناامنی اجتماعی و مفقودهای به نام حیا
بروز و چشمگیر شدن نابههنجاریهای اجتماعی به یکی از جدیترین دغدغههای صاحب نظران و عموم مردم شده است. در این میان طیف وسیعی از عوامل ضدامنیت اجتماعی از جمله جرائم خشن، نابههنجاریهای اخلاقی و... موجبات نگرانی دوچندان شده است. با این که ممکن است تصور شود بخشی از این نابههنجاریها مرتبط با تغییرات فصلی و گرم شدن هواست (که بررسیهای جهانی نشان از افزایش جرم در فصل گرم سال است) اما واقعیت ان است بروز حوادث و صحنههایی که زیبنده چهره جامعه اسلامی نیست، با شاخصههای عمیقتری از جمله «حیا» مرتبط است.
تحولات منطقه و احیای کاریکاتوری ضدانقلاب
همزمان با عزم جدی عراق برای اخراج عوامل گروهک نفاق از خاک این کشور، تلاش منافقین برای نجات از وضعیت بحرانی فعلی به سطح قابل توجهی رسیده است. آخرین راهبرد اتخاذ شده سردمداران این گروهک، سوءاستفاده از تحولات منطقه و تلاش کاریکاتوری برای همسو نشان دادن سرکردگان این جریان با تحولات و خواست ملتهای منطقه است. از بارزترین اقدامات مرتبط میتوان به برگزاری نشستی ناموفق در مصر تحت عنوان «نجات ساکنان اشرف» و پیام اخیر سرکردهی این گروه به مناسبت ماه رمضان و تلاش برای همراه نشان دادن خود با جریان بیداری اسلامی منطقه است. البته این تنها منافقین نیستند که به دنبال بهره برداری از تحولات منطقهاند. اخیراً برخی عناصر جریان فتنه نیز در حال تلاش برای هم جهت جلوه دادن تحولات منطقه با فتنه شکست خورده سبز هستند. از بارزترین این اقدامات نامههای چندباره «مصطفی تاجزاده» است که البته در ضمن آن به دنبال مطرح کردن دوبارهی نام خویش نیز هست.
مالیخولیای کردستان بزرگ یا نفوذ صهیونیستها؟
مسئله درگیری نیروهای امنیتی و انتظامی کشورمان با عوامل گروههای تجزیهطلب شمال غرب (خصوصاً پژاک) به یکی از مهمترین موضوعات خبری منطقهای بدل شده است. در این میان ان چه مشاهده میشود فرصتهایی است که در اختیار گروهکهایی همچون «کومه له» و «پژاک» شامل امکانات لجستیکی و پایگاههای نظامی و آموزشی در منطقه شمال عراق قرار گرفته است.
علی رغم آن وجود چنین امکانی برای مخالفین نظام و تمامیت ارضی کشورهای همسایه، خلاف بین رویههای بینالمللی و رویکرد حسن همجواری است، اما شاهد آن بودیم که وزیر خارجه عراق (که اتفاقاً از کردهای عراق نیز هست) در اظهاراتی غیرمسئولانه و شگفت آور بمباران پایگاههای پژاک از سوی ایران را محکوم میکند. روشن نیست که چرا دولت خودخوانده و غیررسمی اقلیم کردستان عراق حاضر به برخورد با ناامن کنندگان کشورهای همجوار نیست؟ گویا مالیخولیای متوهمانه و خیالی کردستان بزرگ گریبانگیر سردمداران این اقلیم نیز شده است. البته در این میان تلاشهای و طراحیهای اشغالگران عراق و رژیم صهیونیستی (که حضوری 50ساله در کردستان عراق دارد) را نبایست نادیده گرفت.
رأفت آمنه و آب گل آلود قدرت طلبان
ماجرای بخشش جوان اسیدپاش توسط آمنه بهرامی که یکی از مهمترین اخبار اجتماعی این روزهاست و البته در فضای سیاست حاشیه سازیهایی نیز کرده است. جالبترین واکنش ، ورود سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق به این موضوع است که البته در لابه لای این ورود نیز اغراض سیاسی پنهان نمانده است.
خاتمی در پیام خود با اشاره به بخشش آمنه مینویسد: «بر همه ثابت شد که در برابر سنگدلی و بی آزرمی و نفرت پراکنی و خودخواهی و کینتوزی هنوز میتوان از مهربانی، شرافت و احترام به زندگی، دیگرخواهی و بزرگ منشی هم سراغ گرفت.» در این خصوص چند نکته به ذهن میرسد که مروری اجمالی بر آنها خالی از فایده نخواهد بود:
والذین ءامنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عند الله اولئک هم الفائزون ( کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جان هایشان در راه خدا جهاد کردند مقامشان نزد خداوند برتر است، آنان همان رستگارانند.)
آن روزها دروازه شهادت داشتیم ولی حالا معبری تنگ. هنوز فرصت برای شهید شدن هست باید دل را صاف کرد. (مقام معظم رهبری)
با نهایت تأسف و تأثر صبح امروز اطلاع یافتم حسین مؤمنی دانشجوی بسیجی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، شب گذشته حین ماموریت در مناطق محروم ، پس از انحراف اتومبیلش از جاده ، به فیض شهادت نائل گشت.
برحسب اطلاعات واصله این حادثه زمانی رخ داد که شهید مومنی در حال بازگشت از اردوی جهادی در مناطق شهرکرد بود و به علت انحراف اتومبیلش از جاده در حوالی اصفهان دچار حادثه می شود. متاسفانه گویا به دلیل نبود دید کافی و عدم اطلاع وسایل نقلیه ای که از این مکان عبور می کردند ، مردم منطقه دیر به این موضوع پی بردند و با دیر رساندن این بسیجی به بیمارستان وی به فیض شهادت نائل می گردد.
حسین مؤمنی ، دانشجوی مکانیک دانشگاه خواجه نصیر ورودی 87 و مسئول بسیج سازندگی این دانشگاه بود و از 1۲ تیر امسال به مناطق محروم استان چهارمحال و بختیاری سفر کرده بود. او به مصداق آیه شریفه «والذین ءامنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عند الله اولئک هم الفائزون» هجرتی الهی نمود و به همراه دوستانش از بذل جان و مال خویش در راه اعتلای کلمه الله و محرومیت زدایی از ایران اسلامی و خدمت به خلق مؤمن خدا از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و درآخر نیز در همین راه پرفیض نورانی جان به جان آفرین تسلیم نمود.
این ضایعه ی أسفناک را به محضر حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری و همه پیروان راه نورانی ولایت و فرزندان معنوی حضرت روح الله (ره) تسلیت عرض می کنم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد ...
اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک...
* مراسم تشییع پیکر پاک این شهید عزیز جمعه ۷مرداد ۱۳۹۰ ساعت۹ صبح از مقابل منزل ان مرحوم برگزار می گردد:
نشانی: تهران- فلکه دوم صادقیه- بلوار فردوس غربی- بعد از پل اتوبان شهید باکری- خیابان بهار جنوبی
حضور برادران عزیز موجب شادی روح ان مرحوم و تسکین بازماندگان و دوستان خواهد بود.
شهید حسین مومنی مسئول کانون خدمت رسانی و بسیج سازندگی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی بود که نیمه شب چهارشنبه ۵مرداد سال ۱۳۹۰ در حین بازگشت از مأموریت محرومیت زدایی از مناطق محروم استان چهارمحال و بختیاری در حوالی اصفهان در سانحه ای رانندگی جان به جان آفرین تسلیم نمود.
رمزگشایی از پروپاگاندای اخیر اصحاب فتنه علیه سپاه
نگاهی دوباره موج رسانهای و سیاسی علیه مواضع فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و پس از آن که سردار جعفری از بایدها و نبایدهای حضور برخی اصحاب فتنه 88 در عرصههای چون انتخابات سخن گفت، خود گویای چرایی طراحی و اجرای این هجمه ی رسانهای است، اما با کمی تأمل در جوانب این مسئله میتوان به نکاتی چند دست یافت که اشاره به آنها خالی از فایده نخواهد بود.
بازخوانی فتنهی 18 تیر 1378
فتنهای با طرح ریزی ده ساله
مقام معظم رهبری در بیست و دومین سالگرد ارتحال ملکوتی امام راحل (ره) به ارائه تحلیلی پرداخته و از نقشه بیست سال دشمن بر براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از ارتحال امام(ره) رمزگشایی نمودند: «دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشى این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهى امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کارى که خبرگان کردند، اینها را مأیوس کرد. یک برنامهریزى ده ساله کردند، ... ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسى که این حوادث را خنثى کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئهى دشمن را که سالها برایش برنامهریزى کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزى دهساله بود تا سال 88 .»[1]
از این منظر میتوان ریشه بسیاری از راهبردها و راهکنش های کنونی دشمن در تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران را در حوادث گذشته خصوصاً تحولات تیرماه سال 1378 جست و جو کرد. اینک در دوازدهمین سالگرد وقوع فتنه 18 تیر 1378مروری بر فراز و فرود آن حادثهی مهم در ارائه تحلیلی صحیح از تحولات سیاسی تاریخی مفید و مؤثر خواهد بود.
یک سال پیش؛
آن یکشنبه سیاه مجلس
نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه (30خرداد 89) با 134رأی موافق، ضمن نقض مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، وقف اموال دانشگاه آزاد را تصویب کردند که براساس آن وقف اموال مراکز آموزش عالی و غیردولتی، غیرانتفاعی و سایر مؤسسات غیردولتی غیرآموزشی که هیأت مؤسس یا هیأت امنای آنها حق تصور مالکانه نسبت به آن را دارند و تا تاریخ تصویب این قانون صیغه وقف آن جاری شده است و یا در آن جاری شود معتبر است که در حقیقت همان تأیید «وقف اموال دانشگاه آزاد» بود
یکشنبه 30 خرداد 1389 روزی به یادماندنی و البته نه چندان افتخارآمیز در تاریخ دوره هشتم مجلس شورای اسلامی است. آن روز بود که در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، طرحی با 134 رأی موافق! در مقابل 72 رأی مخالف به تصویب رسید که چه نمایندگان موافق طرح خواسته باشند و چه نخواسته باشند باید آن را «طرح پایمال 250 هزار میلیارد تومانی بیت المال» نامید! این طرح اگرچه نام فریبنده و عنوان غلطانداز «طرح حمایت از تأسیس و تقویت مؤسسات و مراکز آموزش عالی غیر دولتی» را با خود داشت ولی نگاهی- هر چند گذرا- به متن و حواشی آن نشان میداد که اساساً برای خروج دانشگاه آزاد اسلامی از نظارت قانونی نظام و بازگذاشتن دست گردانندگان آن برای ادامه دخل و تصرفهای بعضاً بیحساب و کتاب در مدیریت و سرمایه نجومی این دانشگاه تهیه و به مجلس ارائه شده است. بیجهت نیست که این روز از سوی برخی نخبگان سیاسی- رسانهای و تشکلهای دانشجویی و حتی برخی نمایندگان مجلس به «یکشنبه سیاه» معروف شد.
واکاوی عبور نظام اسلامی از مرحله ای حساس
14 خرداد 1368 یادآور یکی از غم بارترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی است. روزی که انقلاب، هادی و پدر معنوی خویش را از دست داد جهان اسلام در غم هجران پیر جماران به اندوه نشست. در این میان آن چه که اتفاق افتاد و موجبات کاهش تألمات شیفتگان انقلاب اسلامی در سرتاسر جهان گشت، اقدام به موقع و مدبرانه مجلس خبرگان رهبری در تعیین جانشینی برای امام راحل (ره) بود که الحق و الانصاف نه تنها خلاء وجودی آن عزیز سفرکرده را تکمیل نمود، بلکه نهضت انقلاب را به سوی تعالی هرچه بیشتر رهنمون ساخت. به گونهای که با گذشت هرروز از آن مقطع سرنوشت ساز، درستی و صحت آن تصمیم مهم مجلس خبرگان رهبری آشکارتر میگردد.
بررسی تکاپوی غرب در اجرای سناریوی بیحجابسازی
به طور معمول با شروع فصل گرم سال، دغدغهی نبود توجه کافی برخی افراد به مسألهی حجاب و پوشش، به نگرانی اصلی متولیان امر و دل سوزان فرهنگی و اقشار متدین کشور بدل میگردد. با توجه به تحولات فرهنگی اجتماعی اخیر کشور و آن چه که در منظر عمومی جامعه روشن است به نظر میرسد مسألهی حجاب از اولویت دو چندانی از نظر پرداختن و بررسی برخوردار است. در این نوشتار کوشیده خواهد شد تا ارتباط این مسألهی به ظاهر فرهنگی با "امنیت ملی " کشور مورد مداقه و بررسی گردد.