رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

از هجمه به شهدا تا گریستن برای خانواده آنان

يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۹، ۰۹:۵۸ ق.ظ


وقتی بانیان پروژه شهیدزدایی به سوءاستفاده از بازماندگان شهدا روی می آورند!!!

از هجمه به شهدا تا گریستن برای خانواده آنان

دفاع مقدس را باید یکی از پرشکوه ترین مقاطع افتخار آفرین تاریخ معاصر دانست. در این مقطع حساس بود که ولایت مداری، تفکر بسیجی و فرهنگ ایثار و شهادت به گونه ای با یکدیگر گره خورد که بزرگترین آرمانهای اسلام ناب را در اندیشه امت اسلامی ایران فریاد زد. وقوع پدیده دفاع مقدس و حماسه ای که امت حزب الله در قالب آن رقم زدند، پایانی بود برهمه ادعا و شعارهای مدعیان وطن پرستی و نشان داد که این آب و خاک تنها در پرتو رشادت ولایت مدارانه و ایثار شهادت طلبانه از گزند اجانب مصون می ماند.

در این میان جریانات ناهمسو با خط امام و انقلاب که رشادت ها رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل را پایانی بر دکان داری خویش در ادعای دفاع از وطن می دانستند، از همان سالهای دفاع مقدس می کوشیدند تا به نوعی با تحریف و وارونه نمایان کردن حقایق، تصویری نادرست از این رویداد عزت آفرین به نمایش در آورند.

اما تحریف کنندگان دفاع مقدس به همین قشر محدود نمی گردند. گروهی دیگر از جریانات سیاسی که به دنبال تغییر ارزشهای حاکم بر جامعه و استمرار تزریق الگوی زندگی غربی در جامعه ایران بوده و هستند، نیز فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس و خون شهدا مهمترین مانع در برابر فرآیند مورد نظر خود می دانند. بخش عمده ای این چهره ها و جریانات را کسانی تشکیل می دهند که خود روزی در زمره مدعیان خط امام، استکبار ستیزی و تأکید بر ارزشها بوده اند که در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد دچار استحاله فکری، فرهنگی و سیاسی شده و با دگردیسی، رویکردی متضاد با آن چه تاکنون مدعی آن بودند برگزیدند.

 

دوره اصلاحات را می توان تبلور بروز تجدیدنظرطلبی در اصول، اندیشه و ارزشهای انقلاب اسلامی دانست. در این دوره بود که گروهی از جریان های سیاسی که تا پیش از آن تحت عنوان «چپ سنتی»، تابلو استکبار ستیزی و مقابله با آمریکا را در دست داشتند، استحاله خویش را با تغییر شعارها و اولویت ها نمایان کردند. در این دوره بود که در بستر تساهل و تسامح دولت موسوم به دوم خرداد (که خود را اصلاح طلب می نامید) ائتلافی فراگیر اما نانوشته میان همه مخالفان امام و انقلاب شکل گرفت و آنان چنان جسارت یافتند که به جنگ همه اعتقادات اساسی دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی رفتند.

مروری بر نوشته های گردانندگان روزنامه های زنجیره ای (که تیترسازی های آن ها از درون اتاق های تاریک طراحان جنگ روانی تجدیدنظرطلبان طراحی و اجرا می شد) به خوبی نمایانگر تهاجم عظیمی است که به نام اصلاحات علیه ارزشها و انقلاب می شد. در این میان یکی از مهم ترین نقاطی که آماج حمله توپخانه مطبوعات زنجیره ای بود، دفاع مقدس، فرهنگ ایثار و شهادت و راه شهدا بود.

اکبر گنجی-یکی هتاک ترین ژورنالیست های این جریان- صراحتا پیامبر اکرم (ص) و امام و شهدا را متهم به خشونت طلبی می نمود. او که زمانی علمدار اصلاحات نامیده می‌شد و مدعی پیوستن امام (ره) به موزه تاریخ بود، در مقاله‌ای در روزنامه صبح امروز قیام حضرت امام حسین (ع) را خشونت نامیده و حتی مشروعیت این قیام را زیر سؤال بوده و مدعی شد: « پیامبر در بدر و حنین و ... شمشیر زد ... اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟... خشونت،‌ فرزند خشونت و درخت خشونت میوه‌هایی جز خشونت به بار نمی‌آورد. هیچ کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق دیگران را باطل می‌داند، دست به خشونت بزند و درصدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.»[1]

پروژه شهید زدایی به همین جا ختم نشد و تا جایی پیش رفت که عبدالکریم سروش که نقش پدر معنوی اصلاح طلبان را ایفا می نمود، مدعی شد: «فرهنگ شهادت، خشونت آفرین است اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می‌شود.»[2]

اصلاح طلبان تجدیدنظرطلب چنان نسبت به شهدا کینه به دل داشتند که حتی درصدد تحریف فرهنگ عاشورا برآمدند و چنین تصریح کردند: «نزدیکترین مفهوم به کلمه عاشورا در ذهن ما شهادت است و جامعه ما هنگامی که در میان خشونت و جنگ گرفتار آمد، بی شک نگاهی خشونت آمیز به این واقعه روا می‌دارد.»[3]

 

مبارزه با فرهنگ ایثار و شهادت که در پوشش خشونت طلبی دنبال می شد تا بدانجا پیش رفت که که در تحریف دیگری، پیوستن جناب حر بن یزد ریاحی به لشکر امام حسین (ع) با تعبیر دیگری مورد تحریف قرار گرفت که: «حرکت این فرمانده شجاع (حُر) را می‌توانم از رویه‌ی دیگری نیز بررسی کرد و آن پرهیز از خشونت و تحلیل عقلانی ماجرای کربلا و تشویق طرفین ماجرا به مدارای با یکدیگر است.»[4]

دامنه چنین تحریف تا بدان پایه گسترش یافت که حتی زمینه‌ها و مقدمات قیام عاشورا نیز جنگهای حضرت نبی (ص) و حضرت امیر (ع) برشمرده شده و ادعا گردید: «اگر در جنگ‌های احد، خندق، بدر، صفین پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) کفّار، مشرکین و منافقین را نمی‌کشتند، واقعه کربلا به وجود نمی‌آمد.»[5]

توپخانه روزنامه های زنجیره ای چنان فعال بود و ارزشها را مورد هجمه قرار می داد که تصور می شد پایانی بر آن متصور نیست! محمد قوچانی از نویسندگان روزنامه های زنجیره ای با جسارت تمام هیئت های مذهبی را منشا خشونت می خاند و بسیجی ها را هسته تشکیل دهنده آن می دانست![6]

در همین دوره بود که حبیب الله پیمان از سران ائتلاف ملی مذهبی در سایه تساهل دولت اصلاحات چنان جسارت یافت که عامل خشونت درایران سه دسته دانست: «رزمندگان جبهه ها، گروهی ازروحانیون، بعضی از مسئولین مملکتی»[7]

و داستان غم انگیزتر از این هتاّکی ها آن بود که همه این جسارت ها در سایه نگاه تساهل و تسامح محور رئیس دولت اصلاحات و زیر فرهنگ و ارشاد او انجام می گرفت!

عطاءالله مهاجرانی که آن روزها در کسوت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این دولت بود، (و اکنون رحل اقامت در لندن گزیده و در قامت کارشناس رسانه وابسته به MI6 به مبارزه با نظام می پردازد) البته خود معرف داستانی غم انگیزتر بود. او به صراحت مدعی بود که در مورد کاربرد واژه «مقدس» برای «دفاع» در جنگ تحمیلی تردید دارد و این جنگ را به گونه ای برادر کشی(!) قلمداد می کرد!

البته سیدمحمد خاتمی -رئیس دولت هفتم- خود نیز در این امر دست کمی از او نداشت. او چنان شیفته فرهنگ و تمدن غرب شده بود و رویای ارتباط با آمریکا را در سر می پروراند که در مصاحبه با خبرنگار CNN از آبراهام لینکلن با عنوان «شهید» یا کرد! گویی او فراموش کرده بود که روزی در قامت معاون فرهنگی و تبلیغات جنگ ستاد کل نیروهای مسلح، مکلف به نشر فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه بود!

مدعیان اصلاح طلبی چنان از فرهنگ ایثار و راه شهدا کینه در دل داشتند که تلاش خود را معطوف مقابله با هرآن چه که یادآور روزهای حماسه باشد می نمودند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج دو نهادی بودن که آماج توپخانه تخریبگر مطبوعات زنجیره ای قرار گرفتند. دو نهادی که از دل این انقلاب برآمدند و در دشوارترین روزهای جنگ و انقلاب به دفاع از شرف و حیثیت این مرز و بوم پرداختند.

از دوم خرداد 1376 که میدان برای هتاکی عناصری مشکوک و زشت طینت گشوده شد، قلم هایی مسموم و زبان هایی آلوده، به تضعیف و تخریب این دو نهاد انقلابی همت گماردند.

در بحران هایی که توسط تاریکخانه های اشباح - اتاق های فکر محفلی تجدیدنظرطلبان- طراحی و اجرایی می شد تلاش عمده بر تخریب این دو نهاد بود. این چنین بود که در ماجرای قتل های زنجیره ای، حادثه کوی دانشگاه، ترور سعید حجاریان و ... تلاش شد تا سپاه و بسیج، پشت پرده این حوادث قلمداد شود، حال آن که هیچ گونه شواهدی دال بر این امر وجود نداشت.

جریان تخریب، توهین و هتاکی و اتهام زنی به مرحله ای رسید که مقام معظم رهبری سکوت را جایز ندانسته و در دفاع از این چهره های خدوم و همیشه مظلوم، در نامه ای گلایه آمیز به رئیس جمهور (خاتمی) نوشتند: «در موضع قتل ها با این که جناب عالی هیأت هایی را پی در پی مسئول پیگیری کردید، تمام نشدن موضوع موجب بروز شایعات و ایجاد فضای تردید و ابهام شد. در این قضیه (ترور حجاریان) نیز مشاهده می شود که متأسفانه برخی زبان ها و قلم ها به شدت سرگرم التهاب آفرینی و شایعه پردازی اند. بی تعهدی را به آنجا رسانده اند که علاوه بر نام آوردن از افراد و اشخاص، با اتهام بی دلیل، حتی سازمان های مسئول و مورد اعتماد و حتی سپاه و بسیج یعنی مطمئن ترین حافظ امنیت ملی را زیر سؤال برده اند! در چنین فضای آشفته ای کدام دستگاه قضایی و امنیتی می تواند به دقت و تسلط بر اعصاب، به مسئولیت خود قیام کند.»[8]

حقیقت این پروژه را البته باید در سخنان یک مقام آمریکایی جستجو کرد که پیش از آن تصریح نموده که: «مشکل اصلی ما، نهادهای انقلاب، مثل سپاه پاسداران است که هنوز نیروی اصلی رویارویی با گرایش اصلاح طلب به شمار می رود»[9]

در چنین فضایی بود که هواداران این جریان به صراحت در تجمّعاتشان با جسارت فریاد «توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد»، بر می آورند و البته این مسئله تنها با لبخندی از سوی خاتمی – که جز به رضا نمی توان آن را تفسیر کرد- مواجه می شد!

اما بررسی ها نشان می دهد پروژه تجدیدنظرطلبان در تضعیف دفاع مقدس و راه شهدا چندان با موفقیت همراه نبوده است. علی رغم 8 سال هجمه شبانه روزی اصلاح طلبان مدعی خط امام (!) و همراهانشان به ارزشهای انقلاب، رأی مردم در انتخابات نهم ریاست جمهوری نشان از تعلق خاطر آنان به خط اصیل امام و ارزشهای انقلاب داشت.

روی کار آمدن دولت نهم و حاکم شدن دوباره ارزشهای اصیل انقلاب بر فضای جامعه موجب شد تا اصلاح طلبان دریابند که مقابله مستقیم با ارزشها امکان پذیر نیست و باید چاره ای جدید یافت. در چنین شرایطی با چرخشی 180 درجه استراتژی «سوءاستفاده از نمادهای ارزشی» و «استحاله ارزشها» در دستور کار قرار گرفت که جلوه های بارز آن را می توان در فتنه 88 دید.

بر این اساس است که اگر امروز سران فتنه – علی الخصوص سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات- از خون شهدا و ارزشها دم می زنند و از برخورد با دو نفر از همسران شهدا اظهار نگرانی می کنند، چندان جای شگفتی ندارد! اصحاب فتنه به خوبی در یافته اند بازگشت به قدرت و کسب رأی اعتماد مردم تنها در بستر تمسک به عناوین ارزشی و مصادره به مطلوب آنان امکان پذیر است.

اینجاست که چند بیتی از غزلهای لسان الغیب حافظ شیرازی را مناسب حال می یابیم:

گله از زاهد بد خو نکنم  رسم اینست/ که چو صبحی بدمد در پی  افتد شامی

بیا که خرقه من گرچه رهن میکده ها ست/ ز مال وقف نه بینی بنام من درمی

دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم/ به انکه بر در میخانه برکشم علمی

زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت/ عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی

دل به می بر بند تا مردانه وار / گردن سالوس و تقوی بشکنی

خدا زان خرقه بیزار است صد بار / که صد بت باشدش در آستینی

بوی یکرنگی از این نقش نمی آید خیز / دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی

گر مسلمانی از اینست که حافظ دارد / اه اگر از پس امروز بود فردائی

می صوفی افکن کجا می فروشند / که درتابم از دست زهد ریائی

 

پانوشت:


[1]- روزنامه صبح امروز 23/2/1378

[2]- روزنامه نشاط 12/3/1378

[3]- روزنامه صبح امروز 5/2/1378

[4]- روزنامه همشهری 31/2/1378

[5]- روزنامه صبح امروز 26/1/1378

[6]- روزنامه عصرآزادگان، 20/1/1379

[7]- هفته نامه مبین، شماره 341

[8]- مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان، 28/12/1378

[9]- نشریه السفیر چاپ لندن، 25/12/1378

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی