رایگاه

پاسخ به نشریه عدالت و آزادی

پس از انتشار مستند سیاسی روایت انحراف یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه نسبت به انتشار یک نقد به آن اقدام نمود که در ادامه پاسخ سازندگان این فیلم می آید:

آیا ما در مقابل خانواده این مشخصه و نیز در مقابل خود این عزیزان در پیشگاه خداوند متعال مسئول نیستم؟ و در فردای قیامت در حضور آنان چه پاسخی خواهیم داشت؟

گفته شده است که چون این گروه در حالت تعلیق است و امکان پاسخ گویی ندارد ساخت این فیلم، غیراخلاقی بوده است!! بعد از مراسم سخنرانی استاد رحیم پور اعضای این گروه چندین نشریه منتشر کرده که در همة آن ها بالاتفاق بدون اشاره به دفاع خود از تروریست ها، به توهین و فرار به جلو و فرافکنی پرداختند.

پس از انتشار فیلم نیز، نشریات این گروه فعال بوده. اما هیچ کدام توان پاسخ گویی به محتوای آن را نداشتند. چرا که بر همگان واضح است که این فیلم اساساً مستند بوده و حرفی بدون استناد در آن نقل نشده است.

هم چنین اعلام می داریم که اگر نگارنده مقاله مذکور و یا همفکرانش در پاسخ به «روایت انحراف» فیلمی مستند ساختند (که تمام ادعاهای ان با استناد کامل بود) حاضریم آن را منتشر نمائیم.

نگارنده مقاله مذکور معترض است که چرا انجمن های 58 تا 74 کاملاً بدون ضعف و مثبت جلوه داده شده اند. اولاً هیچگاه چنین ادعایی در فیلم مطرح نشده است. ثانیاً آن چه که واضح است این است که انجمن های این سال ها، کاملاً بر موازین مرامنامه و اساسنامه خود عمل می نودند و (نه مانند برخی ها که در نشریاتشان به ارزش های دینی و مقدسات اهانت می کنند و ؟؟؟، هرگاه لازم می بینند و از آیات و روایات سوء استفاده می کنند) و ثالثاً اگر نویسندة مقاله مذکور که ظاهراً مدعی است پیشینه ؟؟؟ واحد خوبی می داند، نقطه ضعف جدی از عملکرد و انجمن هایی که شهدای بزرگ دانشجو را در بستر خود پرورش داده اند، یافته است، خوب است آن را منتشر کند تا ما هم از آن آگاه شویم!

در خصوص «نفوذ عناصر فرصت طلب» که مورد اعتراض نویسندة مقاله مذکور است. و نفوذ آنان را با رأی دانشجویان می داند، باید گفت. مطمئن باشید هیچ گاه نفوذ یکباره و ناگهانی انجام نمی گیرد. همواره کسانی که قصد نفوذ در یک مجموعه را دارند ابتدا با وضعیتی ظاهر الصلاح و ریاکارانه خود را همسو جلوه داده و پس از مدتی ماهیت خود را نشان می دهند. بررسی روند فراز و فرود انجمن های اسلامی نشان گر آن است که برخی چهره های وابسته به جریان تجدید نظر طلب و به اصطلاح ملی مذهبی که فاقد پایگاه اجتماعی در میان اقشار گوناگون ملت بودند، دانشگاه را به عنوان هدف اصلی خود انتخاب نمودند و همان گونه که حضرت امام (ره) می فرمایند (و البته در فیلم هم به آن اشاره شده) به صورت تدریجی در انجمن ها نفوذ می کنند و عموم دانشجویان با دید مثبت به آنان رأی می دهند و همان گونه که الان می بینیم، حال که چهره واقعی خود را نشان داده اند دیگر اقبالی در میان دانشجویان مومن و وطن دوست که اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان را تشکیل می دهند جایی ندارند.

شاهدی دیگر بر این مدعا اعترافات عزت ا... سحابی از چهره های ملی مذهبی است: «در سال 1374 در جریانات دانشجویی و انجمن های اسلامی تحولاتی پیش آمده بود به بخشی که در اثر طول زمان 58 تا 75 نسل های جدید دانشجویی که به دانشگاه ها راه یافتند با نسل اولی سال 58 تا 59 تفاوت هایی داشتند. از جمله این که خاطره ای از انقلاب و دفاع مقدس در حافظه نداشتند. به تدریج در اثر این تحول در هیأت مدیره ها و شورای انجمن های اسلامی نیز تحول ایجاد شد و بیش تر افراد لیبرال یا حزب گرا بدان راه یافتند.»

در خصوص اعتراض نگارنده مقاله مذکور به بکار بردن لفظ «اغتشاش» باید گفت آیا بستن معابر و خیابان ها، حمله کردن به مغازه ها و بانک ها و دستبرد زدن به آن ها، آتش زدن خودرو و موتورسیکلت عبوری، حمله به افراد عابر حتی زنان و کودکان بی گناه چیزی جز «اغتشاش» می تواند باشد؟ آیا صرفاً چون مسببان آن مثلاً کارت دانشجویی دارند، باعث می شود بتوانند همة قوانین و مقررات را زیر پا بگذارند.

در خصوص انتقاد از جمله «پس از واقعه دوم خرداد، بر شدت کج روی این انجمن ها افزوده شد» باید گفت که مستندات کافی و دقیق از جمله بیانیه ها و نشریات دفتر تحکیم وحدت نشانگر این واقعیت است که پس از دوم خرداد، شاهد یک چرخش عظیم در جهت گیری این دفتر هستیم که حتی پا را آن قدر فراتر گذاردند که حتی به اهانت به رئیس جمهور وقت (که خود را ابتدا حامی او می دانستند) پرداختند. در صورتی که نگارنده مقاله مذکور از این مستندات بی اطلاع است آماده ایم تا آن ها را در اختیارش قرار دهیم. و البته شایان ذکر است احتمالاً نگارنده مقاله مذکور نمی دانسته یک مستند 65 دقیقه با سریال تلویزیونی تفاوت دارد. و امکان اشاره به تمام جزئیات و مستندات در یک فیلم 65 دقیقه ای ؟؟؟ زمانی 30 سال را بررسی می کند نیست. (خوب است این دوست عزیز در مورد فرق یک فیلم مستند و سریال «یوزارسیف»! کمی فکر کند!!)

در خصوص «18 تیر 78 و خرداد 82» که مورد پرسش نگارنده مقاله مذکور واقع شده است، باید گفت اتفاقاً نگارنده این مقاله گویا سخن آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت که نهایتاً از سرتیپ فرهاد نظری فرماندهی وقت نیروی انتظامی که توسط رسانه ها (که گویا خیلی هم به ایشان علاقه مندید) و دولتمردان وقت به وی جفا شد، عذر خواهی کرد را فراموش کرده است.

ادعای «پرپر شدن دانشجویان آن زمان» نیز کمی خنده دار است! اکنون که سال ها گذشته و فتنه رسانه ای روزنامه های زنجیزه ای فروکش کرده (که پرداختن به اقدامات هماهنگ و عملیات روانی همسو با بیگانه آنان بجای دیگر را می طلبد) همگان می دانند در این حوادث تنها یک نفر کشته شده و او هم سرباز وظیفه ای به نام «عزت ابراهیم نژاد» بوده است. بنابراین هیچ دانشجویی (بر خلاف تصور نگارنده) پرپر(!) نشده است. لازم است نگارنده محترم قدری مطالعات تاریخی خود را دقیق تر نمایند (اگر به روزنامه ها و کتب دسترسی ندارید می توانید به ما مراجعه فرمائید، پیش از آن که ندانسته قضاوت کنید.)

در خصوص «اعلام حمایت کاخ سفید از عوامل اغتشاشات» اولاً آن چه که واضح است که میدان دار حوادث 18 تیر 78 و خرداد 82 انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت بوده است. (اگر نگارنده باور ندارد می تواند به بیانیه های این دفتر در این مقاطع مراجعه کند.)

ثانیاً همسویی این گروه با آمریکا جای تعجبی هم ندارد نمونه به روز آن را می توان در مصاحبه های اخیر یکی از فعالین این گروه با تلویزیون VOA (صدای آمریکا) و دیگر شبکه های بیگانه، دید.

در خصوص نشان دادن تصویر جرج بوش هم توصیه می کنم که نگارنده یک بار دیگر، فیلم را به دقت ! نگاه کند. همان طور که در فیلم اشاره شده است. این گروه دوبار (یعنی در سال های 78 و 82) به اغتشاش در خیابان ها پرداختند که قسمتی از فیلم که چهره بوش در آن نشان داده می شود پیرامون حمایت کاخ سفید از حوادث سال 82 است (خوب است که نویسنده محترم مقاله مذکور اگر در آن سال ها فرصت دیدن تلویزیون نداشته اند حداقل به منابع و روزنامه های وقت مراجعه فرمایند!)

در خصوص انتقاد از بررسی حوادث سال 82 در فیلم، لازم به ذکر است، گویا نگارنده مقاله مذکور از حوادث آن سال دانشگاه ها اطلاعی ندارد (البته این جای تعجبی هم ندارد!) بهتر است یادآور شویم که اعضای این گروه در آن مقطع حتی حاضر شدند با ضرب و شتم اساتید (که به علت حفظ شأن و منزلت والای اساتید از پرداختن به آن در فیلم خودداری شده بود) جلوی برگزاری امتحانات دانشگاه را بگیرند.

کشف مقادیر قابل توجهی مواد منفجره (از جمله کوکتل مولوتوف) که در فیلم تصاویر آن ها در پشت بام خوابگاه اندیشه نمایش داده شده است. آیا از مصادیق اعتراض آرام است؟ البته این حربه (سوء استفاده از ؟؟؟ صنفی) هم، گاهی اکنون نیز استفاده می شود. برای مثال اعتصاب غذای اخیر (که البته با بی توجهی عموم دانشجویان مواجه شد) ابتداً با بهانه صنفی آغاز شد و برخی به افراد نیز با همین تصور، با آن همراه شدند اما اعضای این گروه سوء استفاده کرده و با پخش کاغذهایی آن را در راستای مقاصد خود مصادره به مطلوب نمودند.

در خصوص طیف های علامه و شیراز باید گفت که گویا نگارنده یا از جهت گیری این دو طیف بی اطلاع است یا آن که سعی دارد خود را بی اطلاع نشان دهد. جهت گیری و مشی این دو طیف کاملاً از بیانیه ها و مواضع آن به خوبی شهود است و هر دانشجوی منصفی با مطالعه آن ها می تواند بدان پی ببرد. (نگارنده، مقاله مذکور و هر شخص دیگری که در این خصوص تردید دارد را به مراجعه به پایگاه های اینترنتی و مطالعه اخبار و مواضع این دو طیف دعوت می نمائیم.)

·   در خصوص اعتراض به «اهانت به نظام» شایان ذکر است هیچ گاه بسیج دانشجویی معتقد به وارد نبودن نقد به نظام نبوده و نیست. علیرغم آن که معتقد به چارچوب ها و اصول نظام جمهوری اسلامی هستیم و این نظام را ثمرة خون هزاران شهید گلگون کفن که خار چشم دشمنان این ملت اند می دانیم، اما همواره کوشیده ایم تا به دور از اهانت و جنجال آفرینی اگر تقدی در اجزای آن دیده ایم بازگو نمائیم. نمونه های آن اعتراض به پرونده هایی چون مفاسد اقتصادی، دانشگاه آزاد و ... است که بسیج دانشجویی در این حرکت ها پیشگام بوده است. و در مقابل ببیند جریانی را که تاکنون افتخار آن به برگزاری اردوهای مختلط بوده است و دغدغه اصلی آن آزادی روابط غیراسلامی (که نمونه های آن در فیلم به نمایش گذارده شده است) می باشد. گروهی که متأسفانه نشریات آن بازگو کنند، نظریات، بوق های تبلیغاتی بیگانه و صهیونیستی است.

·   در خصوص مطلبی که در آن مقاله از آن دفاع شده است، نگارنده محترم دعوت می کنیم تا یک بار دیگر این متن را مطالعه کند و یا از همفکران خود، اهداف اصلی و منظور نویسنده متن موهن را پرسش نماید. در این متن کوشیده شده است که با ؟؟؟ و هوچی خواندن نیروهای ؟؟؟ و خانواده معظم شهدا و ایثارگران، اختصاص سهمیه به آنان را با هدف کنترل دانشگاه ها قلمداد نماید.

·   حال آن که بر همگان روشن است، منتی که این ایثارگران با پایداری و مقاومت خود در برابر دشمنان این ملت بر این مرز و بوم دارند، با این سهمیه ها اساساً قابل قدردانی نیست و این ها همه تلاش های کوچکی است که ذره ای از مشکلات فرزندان عزیز شهدا در فقدان پدر بزرگوارشان جبران نمی نماید.

·   در این جا شخصاً می توان با اظهار تأسف، از خانواده معظم شهدا، عذرخواهی کنیم و همین جا از نگارنده مقاله مذکور دعوت می کنیم کمی با خود خلوت کرده و با خود بیاندیشد که در روز حساب، در برابر این استقامتان همیشه تاریخ چه پاسخی خواهد داشت.

·   در خصوص انتقاد از تیتر «ولنتاین» در فیلم به نویسنده مقاله مذکور عرض می کنم که گویا در معنی دقیق این جشن دچار سوء تفاهم شده اید. در خصوص معنای دقیق ولنتاین خوب است به همفکران خود در این گروه مراجعه نموده و از معنی دقیق و تجربیات آنان! در این خصوص آگاه شوید.

·   در خصوص «زردشتی گری و نمادها» باید گفت آن چه که در این جا منظور نظر تهیه کنندگان فیلم بوده است به هیچ وجه مخالفت با تاریخ این مرز و بوم نیست، بلکه آن چه که مورد اعتراض است که در برخی از نشریات این گروه، از جمله نشریه (و ....) در هر شماره به تبلیغ نمادهای زرتشتی و دیگر نمادها و رسوم پرداخته شده اما علیرغم عنوان «انجمن اسلامی!» به هیچ نماد و یا سنت اسلامی اشاره نشده است. حتی در تمام شماره های این نشریه یک مورد هم از استفاده از آیات قرآن کریم یا روایات و ... به چشم نمی خورد بلکه حاوی توهین به ائمه اطهار (ع) و عزاداری برای سید الشهدا (ع) و ... بوده است آیا این ها ضد اسلامی نیست؟

·   نویسنده مقاله مذکور در ادامه آورده است که «من تا به حال نیهلیست و مارکسیست در میان اعضای این انجمن ندیده ام» گویا حداقل، نگارنده در وجود افکار لیبرال در این گروه با ما هم عقیده اند. هر چند که اعضای این گروه نیز در شمارة اخیر نشریات خود سعی کرده اند با بکار بردن و آرا کافی ظاهراً معادل (= بازار آزاد و دموکراسی راست) به طور غیرمستقیم لیبرال بودن خود را پذیرفته و البته از به کار بردن این واژه ابا دارند (البته واضح است که بازار آزاد به وجه اقتصادی ؟؟؟ لیبرال سرمایه داری اشاره دارد و به کاربردن واژه بازار آزاد برای یک تشکل دانشجویی که فعالیت اقتصادی ندارد! جای بسی پرسش است گویا دوستان، دانشگاه ها را با بورس اوراق بهادار اشتباه گرفته اند. شایان ذکر است که «واژه دموکراسی» راست نیز در ادبیات سیاسی فاقد معناست!)

·   در خصوص تبلیغ نیهلیسم نیز نگارنده مقاله مذکور خوب است به نشریه «د، ...» مراجعه فرمایند. تبلیغ اندیشه های صادق هدایت و کافکا و ... در بردها و نشریات این گروه شاهدی بر این مدعاست. شاید نگارنده در سال 83-82 در دانشگاه حضور نداشته اند که به مدت 1 سال تصویر صادق هدایت و افکار او در بردانحمین موجود بود و از خودکشی وی تجلیل به عمل آمده بود. در مورد وجود تفکرات شبه مارکیستی و چپ هم در این گروه می توان به نشریه (ک و ...) مراجعه کرد که برفراز مطالب آن در فیلم مستند ارائه شده است. همچنین نصب عکس و سخنان مارکس در اتاق های برخی از اعضای این گروه در خوابگاه ها که توسط خیلی از دانشجویان رویت شده است شاهد دیگری است بر این مدعا. در این رابطه حتی کارگردان فیلم مستند که از دوستان بنده می باشد هم تعریف می کردند که در یک مورد ساعت ها با یکی از اعضای گروه فوق در رابطه با مارکسیسم صحبت کرده که در آن شخص مورد اشاره به شدت از تفکرات مارکسیستی حمایت کرده و سعی در تفسیر اسلام با تفکر الحادی مارکیت داشته است.

·   در خصوص «مناظره» همان صد که در فیلم هم اشاره شده است، بسیج دانشجویی اولین بار این گروه را به مناظره در موضوعی مشخص دعوت کرده و راهی بودن این بهازها نیز واضح است. اگر بسیج دانشجویی، نیز می خواست مانند این گروه عمل نماید از اول نباید آن ها را به مناظره دعوت نماید. ثانیاً اگر اعضای این گروه احساس عدم امنیت دارند پس چگونه با خیال راحت و با آرامش تمام، افکار و اندیشه ها و اهانت های خود را بارها در نشریاتشان مطرح می کنند؟

o   اقدام مذبوحانه اخیر این گروه در دعوت به مناظره با موضوعات بسیاری از جمله سیاسی(!) اقتصادی (!) اجتماعی (!) فرهنگی (!) که گویی اعضای این گروه خود را صاحب نظر در همة این حوزه ها می داند و البته عدم صحت این موضوع از سطح نشریات و هم چنین انتشار بیانیه های تکراری اسلامشان، پیداست!) برای انحراف افکار عمومی از گاف! جدید اعضای این گروه در حمایت از تروریست های منافقین بوده به نوعی فرافکنی است و البته آن چه که در نهایت باید گفت اکنون این گروه دیگر جایگاه رسمی برای دعوت به مناظره ندارد!

·   در خصوص انتخابات دانشکده برق، گویا نویسنده مقاله مذکور نتوانسته است توهین های سرکردگان این گروه را در فیلم بخواند! شاید هم نخواسته است بخواند! به هر حال از آن جا که ممکن است عده ای دیگر نیز مانند ایشان، نتوانند یا نخواهند این متن را بخوانند، علی رغم موهن بودن این جملات، با پوزش از دست قلم، به برخی از اهانت های آنان در وبلاگشان اشاره می کنیم تا معنای احترام! این گروه به دموکراسی روشن شود:

·       «من بیشتر از این که برای خودم متأسف باشم برای دانشجویان متأسفم.»

·       «ما به عقب برنگشته ایم، بلکه دانشجویان به عقب بازگشته اند و انجمن لایق خودشان را باید داشته باشند.»

·       «شما مقصر نیستین که دانشجوها و هویت دانشجویی خودشونو فراموش کردن»

·       «تو گوش، خ... یاسین خوندیم»

·       «مردم چیزی رو که لیاقتشو دارن انتخاب می کنن، لیاقت اون گ ...هام همونان»

·       «ولی این دانشجوها (این مردم) هر بلایی سرشون بیاد، حقشونه! به خاطر نفهمیشون!»

·       «خب: انجمن که نمی تونه این قوم بنی اسرائیل با نظر خواهی از خودشون نجات بده»

·   «مراجعه به آرای عمومی – خواستار نظر افراد غیر کارشناس بودن – همیشه کار خطرناکیه. واقعاً که لیبرالیسم بسیار ترجیح به دموکراسی داره.»

·   در خصوص ادعای پذیرفتن انجمن برق در میان شورای مرکزی این انجمن، گویا نگارنده مقاله مذکور یا از وقایع پیش آمده، میان انجمن برق و شورای مرکزی این گروه اطلاع ندارد یا آن که نمی خواهد اطلاع داشته باشد.

·   در طول سال اخیر اعضای انجمن برق توسط سردمداران این گروه، کاملاً بایکوت شده و با تمام برنامه های پیشنهادی انجمن برق مخالفت گردیده است. که نگارنده مقاله مذکور بهتر بود قبل از قضاوت چنین شتاب زده و، به دبیر انجمن برق مراجعه کرده با شنیدن حقایق، به دور از حب و بغص در فضای «عدالت و آزادی» به معنای حقیقی کلمه به قضاوت می پرداخت.

·   بر همة کسانی که در جلسه سخنرانی استاد رحیم پور شرکت داشته اند، روشن است که پلاکاردهای مورد اشاره را دبیر گروه فوق الذکر به داخل جلسه برده و میان خود و 4 نفر بقیه توزیع کرده است. هم چنین این 5 نفر همگی یا عضو رسمی این گروه بوده و یا از سمپات ها و هواداران اصلی آنها هستند (و نکته جالب که یکی از این افراد که البته با عدم اقبال عمومی دانشجویان در انتخابات سال گذشته انجمن مواجه شد اکنون عضو شورای مرکزی طیف تندرو و غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت است و از همین نکته می توان میزان دموکراتیک بودن واقعی دفتر تحکیم به عنوان پدر این گروه را درک کرد.)

·       اگر اعضای این گروه (علی الخصوص آن 5 نفر) واقعاً خود را از گروهک منافقین مبرا می دانند اولاً چرا از آن ها حمایت کردند؟ و ثانیاً اگر اشتباه کرده و حمایت کردند چرا در همان جلسه از این موضوع اعلان برائت نکردند و خصوصاً استاد رحیم پور همین موضوع را در جلسه به آنان تذکر داد و ثالثاً تا 2 هفته بعد از این جلسه و پیش از انتشار فیلم روایت انحراف و پرداختن به بخش کوچکی از جنایات گروهک منافقین چرا دو ؟؟؟ حرکت خود سکوت پیشه کرده و صرفاً به توهین و فرافکنی برای انحراف افکار عمومی می پرداختند؟ و در آخر زمانی که با حکم تعلیق هیئت نظارت دانشگاه مواجه شدند، به یاد این ؟؟؟ که این گاف بزرگ را چگونه جمع کنند. (برای اطلاع دانشجویان عزیز به اطلاع می رساند که اعضای این گروه در نزد ریاست محترم دانشگاه اعلام پشیمانی و برائت از این حرکت مذبوحانه نموده اند و حتی در جلسات داخلی خود برسد مقصر این موضوع با هم به نزاع و مشاجره پرداخته اند!)

·   اگر اعضای این گروه حقیقتاً صداقت دارند، خوب است که در میان عموم دانشجویان نیز برای اعلام پشیمانی از این حرکت و تلاش برای جبران آثار آن و دیگر اقدامات ؟؟؟ گذشته خود اقدام کنند!

·       در پایان نیز با نگارنده محترم نشریه عدالت و آزادی، سخنی صمیمانه دارم

·   الف- بهتر است که تلاش نکنید با الفاظ مختلف خود را فردی مستقل نشان دهید. البته مستقل بودن و آزادگی در نقد، امر بسیار مطلوبی است. اما متأسفانه آن چه که در این نشریه مشاهده می گردد خلاف این ادعا را ثابت می کند. جهت گیری این متن کاملاً یک سویه بوده و در؟؟؟ توجیه و لاپوشانی رفتارهای نا صواب اعضای این گروه است. برای کسی که خود را عضو این گروه نمی داند، چه جای دفاع از همه عملکرد کاملاً ناصواب این گروه بر جای می ماند؟ و آیا رفتارهای این گروه اساساً ارزش دفاع کردن و هزینه کردن خود را دارد؟

·   ب- ما معتقدیم که تضارب آرا و اندیشه ها، لازمه رشد فردی و اجتماعی علی الخصوص در محیطی هم چون دانشگاه است. پیش از این، صحت این ادعا را بارها، با بحث و مناظره شخصی با افراد مختلف با تفکرات و دیدگاه های گوناگون و حتی ضد اسلامی به اثبات رسانده ایم. تفکر و چارچوب اندیشه ای ما که مبتنی بر اندیشه اسلامی و دیدگاه های امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری (مو‌ظله العالی) است کاملاً واضح و روشن بوده و حاضریم با هر شخص حقیقی و حقوقی با هر دیدگاهی در مناظره کرده و مانند برفی! از دفاع از اندیشه های خود عاجز! نیستیم.

o   در پایان قضاوت دربارة «روایت انحراف و یا انحراف روایت» بودن مستند ساخته شده را بر عهدة دانشجویان فهیم و اهل فکر می گذاریم. حتماً به دانشجویانی که در زمانی به برخی عناصر مسأله دار و نفوذی برای ورود به انجمن رأی دادند، و ما آنها را نفهم و بی شعور و ... خطاب نکردیم و مطمئن بودیم که بالاخره ماهیت این افراد برای آنها روشن خواهد شد و روحیه ارزشمداری و عدالت خواهی و آرمانگرایی آنان را به تجدید نظر دربارة این افراد وادار خواهد کرد و ثابت خواهند کرد که وارثان واقعی دانشجویان انقلابی و استکبار ستیز و وطن دوست هستند و بی مزد و مواجب سنگ بیگانگان را بر سینه نمی زنند و فرق نقد درونی سازنده از حکومت را با واگویه کردن یاوه های بوق های صهیونیستی بیگانه و ضد بشر را به خوبی می دانند.