رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

منطق غیرانسانی لیبرال‌دموکراسی در فاجعه غزه

چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۲۴ ب.ظ

منطق غیرانسانی لیبرال‌دموکراسی در فاجعه غزه

به جنگ اخیر غزه ورای تحولات میدانی و اقدامات صهیونیست‌ها و مقاومت از زاویه‌ای دیگر نیز می‌توان نگریست و آن نوع نگاه جریان‌های گوناگون فکری و سیاسی جهانی به عرصه موردنظر است. از این منظر صحنه اخیر غزه را می‌توان عیاری برای اعتقاد و احترام به ارزش‌های انسانی دانست. در روزهای اخیر تقریباً هیچ انسان آزاده‌ای در جهان در مقابل جنایات رژیم کودک‌کش صهیونیستی در غزه سکوت نکرده و هرکس به سهم خود کوشیده است تا نفرت‌اش را نسبت به این فاجعه انسانی نشان دهد.
در این میان رویکرد حاکمان و رسانه‌های غربی نسبت به فجایع غزه، بار دیگر معیارهای دوگانه غرب را نسبت به موضوعات مهمی که در جهان داعیه‌دار آن هستند، همچون حقوق بشر و. . . نشان داد. اما فراتر از رویکرد سیاسی، می‌توان ریشه‌های چنین رفتاری را در بنیان‌های فکری غربی‌ها نیز جست‌وجو کرد.
هرچند به‌ظاهر مفاهیمی همچون دموکراسی، حقوق بشر، آزادی و... از سوی محافل و سران غرب مرتباً تکرار شده و تلاش می‌شود در لفافه این شعارها منافع راهبردی غرب در جهان تأمین شود، اما نوع قرائتی که غرب از این الفاظ ارائه می‌دهد در نوع منطق و معیارهای دوگانه‌اش مؤثر است. در حقیقت در مبانی تفکر «لیبرال دموکراسی» هرچند از حقوق انسان‌ها صحبت به میان می‌آید، اما چارچوبی که برای مفاهیم تعریف گردیده، عملاً تأمین‌کننده منافع ابرسرمایه‌داران و زورمندان عالم است.
مقام معظم رهبری بافهم دقیق ریشه‌های این منطق سست و غیرانسانی می‌فرمایند: «این نشان‌دهنده این است که امروز منطق لیبرال‌دموکراسی - این منطق و نظام فکری که امروز کشورهای غربی بر اساس آن دارند هدایت و اداره می‌شوند - از کمترین ارزش اخلاقی برخوردار نیست. هیچ ارزش اخلاقی در آن وجود ندارد، احساس انسانیت در آن وجود ندارد؛ درواقع دارند خودشان را رسوا می‌کنند، دارند خودشان را در مقابل نگاه قضاوت‌گر امروز ملت‌های دنیا و فردای تاریخ، رسوا می‌کنند. ما این را به‌عنوان یک تجربه مهم باید برای خودمان حفظ کنیم و امریکا را بشناسیم. امریکا این است، نظام لیبرال‌دموکراسی این است. این در عمل ما، در قضاوت ما، در برخورد ما، اثر خواهد گذاشت و باید اثر بگذارد. آن [جبهه‌ای] که امروز در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرارگرفته است و در قضایای مختلف، در چالش با نظام جمهوری اسلامی است، یعنی دولت ایالات‌متحده امریکا و دنباله‌روانش، این هستند، واقعیت‌شان این است، حقیقت‌شان این است: نسبت به کشتار انسان‌ها و نسبت به کشتار مردم بی‌دفاع هیچ حساسیتی که ندارند هیچ، از ظالم و مرتکب جنایت دل‌خراش و جنایت‌های بزرگ - مثل آنچه امروز در غزه دارد می‌گذرد - دفاع و حمایت هم می‌کنند. این باید برای ما یک معیار باشد. یعنی ملت ایران، دستگاه فکری ما، دانشجویان ما، روشنفکران ما، نباید این را فراموش بکنند؛ امریکا این است؛ نظام قدرت غربی و پایه فکری او که لیبرال‌دموکراسی است این است؛ این امروز در مقابل نظام اسلامی قرار دارد. امروز بی‌اعتناترین سیاستمداران دنیا به حقوق بشر، همین‌هایی هستند که مدیریت این چند کشور را بر عهده‌دارند؛ مطلقاً اعتقاد به بشر و حقوق بشر و انسان و انسانیت ندارند؛ رفتار آنها در غزه و امثال این حوادث، این را دارد اثبات می‌کند. اینها هیچ اعتقادی ندارند: نه به حقوق بشر اعتقاد دارند، نه به حرمت انسان و کرامت انسان اعتقاد دارند، نه به رأی ملت‌ها اعتقاد دارند؛ به هیچ‌چیز اعتقاد ندارند. تنها چیزی که اینها قبول دارند، عبارت است از پول و زور؛ هیچ منطق دیگری وجود ندارد. هرچه هم راجع به مسئله آزادی و حقوق بشر و مانند اینها بر زبان اینها جاری بشود، به نظر من مسخره کردن آزادی است؛ تمسخرکردن حقوق بشر است.»
در چرایی این منطق غیرانسانی، باید به بنیان‌های فکری تفکر لیبرال‌دموکراسی اشاره نمود. در تفکر لیبرال دموکراسی گسترش سود و منافع شخصی اصالت یافته است و بنابراین در نظام‌های برخاسته از این تفکر، کانون‌های تولیدکننده سود و سرمایه جایگاه ویژه‌ای یافته‌اند. پایه‌های نظام‌های سیاسی‌ای چون ایالات‌متحده امریکا بر قدرت اقتصادی کارتل‌های سرمایه‌داری متکی گردیده است و عملاً این کانون‌ها که دارای پیوندی وثیق با لابی‌های صهیونیستی هستند، تعیین‌کننده رویکردهای این نظام سیاسی در بسیاری از حوزه‌های راهبردی هستند.  در حقیقت مبانی لیبرال دموکراسی، اصالتی برای قدرت سرمایه‌داری ایجاد کرده است که واژه دموکراسی به‌معنای حقیقی در آن محو می‌گردد. کافی است به مدتی قبل بازگردیم که جنبشی موسوم به 99 درصد به اعتراض به حاکمیت یک اقلیت یک‌درصدی‌ بر منافع و سیاست‌های امریکا پرداختند. حاکمیت یک‌درصدی‌ها و صهیونیست‌ها بر تصمیمات و منافع غرب، صرفاً یک امر اتفاقی نیست، بلکه لیبرال دموکراسی با اصالت بخشیدن به سود و سرمایه، چنین بستری را فراهم می‌آورد.
مثال دیگر ماجرای رعایت موازین دینی همچون حجاب در کشورهای اروپایی است. هرچند در ادعا، غرب مدعی است انسان‌ها حق برخورداری از آزادی‌های شخصی همچون پوشش را دارند، اما در عمل زنان محجبه در کشورهایی همچون فرانسه از این حق محروم می‌گردند. در منطق لیبرال دموکراسی، سکولاریسم و لائیسیته بر رأی مردم برتری دارد. به این مفهوم که حتی اگر اکثریت یک ملت، راه دینداری را برگزینند، باز حق اعمال آن را ندارند. چالش 35 ساله نظام اسلامی با نظام سلطه غرب نیز بر همین اساس است. غرب به دلیل بنیان غلط فکری خویش و منافع کانون‌های صهیونیستی و سرمایه‌سالاری، حق ملت ایران و ملت‌های مستضعف جهان را به رسمیت نمی‌شناسد و در جهت پایمال شدن آن تلاش می‌کند.  در این چارچوب می‌توان فهمید در معیارهای دوگانه حکومت‌های لیبرال دموکرات غربی، چگونه رژیم کودک‌کش صهیونیستی، حق داشتن 400 کلاهک هسته‌ای را دارد، اما ملت ایران از دستیابی به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای محروم می‌گردد؟ چگونه ادعاهای واهی تروریست‌های سوری مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی، فضای رسانه‌ای و سیاسی سنگینی علیه این دولت پدید می‌آورد، اما در مقابل کشته شدن روزانه ده‌ها کودک و زن بی‌گناه در ‌نوار غزه، دولت‌های استکباری و همه مجامع بین‌المللی زیر سلطه غرب سکوت حمایت‌آمیز از صهیونیست‌ها را  در پیش‌گرفته‌اند؟

همین مطلب:

روزنامه جوان- منطق غیرانسانی لیبرال‌دموکراسی در فاجعه غزه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی