خاصیت سفرهای انگلیسی
خاصیت سفرهای انگلیسی
سفر چند روز پیش جک استراو به عنوان سرپرست هیئت پارلمانی انگلستان به تهران، تا حدی مورد توجه محافل سیاسی و رسانهای قرار گرفت که موجبات ذوقزدگی عدهای در داخل کشورمان را فراهم آورد. این در حالی است که در میدان سیاست و روابط بینالملل اصل فایدههای منطقی و عقلانی حاکم میباشد و لازم است که بدون برخورد احساسی با چنین پدیدهای برخورد شود. در ادامه تلاش خواهد گردید هرچند مختصر و مفید به ارزیابی این سفر پرداخته شود:
1- هرچند جک استراو زمانی در سمت وزیر امور خارجه دولت انگلیس- درست زمانی که انگلیس به یکی از کشورهای مناقشهگر در پرونده هستهای ایران تبدیل شده بود- قرار داشت و از این جهت در ایران نسبتاً شناخته شده است، اما اینک تنها یک عضو «مجلس عوام» این کشور به شمار میآید.
علاوه بر این، در زمانی که محافظهکاران، کابینه دولت در این کشور را در اختیار دارند، میتوان میزان تأثیرگذاری یک نماینده عضو حزب کارگر را حدس زد.
2- از سویی همزمان با سفر استراو – یعنی همان وزیر سابق که امروز تنها یک نماینده پارلمان است- به تهران، وزیر خارجه کنونی دولت انگلیس، «ویلیام هیگ» به سرزمینهای اشغالی سفر میکند و در تلآویو در بیانیهای مشترک با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از تداوم تحریمها سخن به زبان میآورد. تفاوت و همزمانی معنادار دو سفر انگلیسی دوم مقام سابق و کنونی دولت انگلیس به دو نقطه از منطقه، به خوبی نشاندهنده اولویتهای اصلی این دولت در سیاستهای خود است.
3- از سویی، اظهارات استراو نیز طی این سفر و در دیدارهای سیاسی و رسانهای خود قابل تأمل است.
او در پاسخ خبرنگاری ضمن انکار دخالت انگلیس در فتنه 88، در پاسخ به اینکه در سال 88 عدهای از سفارت انگلیس دستگیر شدند و رسانههای انگلستان از فتنهگران داخل ایران حمایت میکردند، گفت: «موضوع مهمی که در این دو روز درباره آن صحبت کردم این بوده که کارمندان سفارت انگلیس و همه جای دنیا باید آزادانه فعالیت خود را انجام دهند. آنچه ما میخواهیم و به ما اطمینان داده شده است، احترام به کارمندان ما در سفارت انگلیس در ایران است.» این لحن علاوه بر اینکه فریبکارانه و گستاخانه به شمار میآید، جای نگرانی را در خصوص اقدامات آتی عوامل سفارت انگلیس پس از بازگشایی احتمالی در حوادث آینده دوچندان میسازد. او در خصوص به شهادت رسیدن دانشمندان هستهای، منکر هرگونه نقش انگلیس در این ماجرا شد و حال آنکه اظهارات صریح «جان ساورز» رئیس سرویس اطلاعات خارجی انگلستان، مبنی بر انجام عملیات مخفی برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران، جای هرگونه انکار و تکذیب را از انگلیسیها گرفته است.
رئیس گروه دوستی پارلمانی انگلیس و ایران همچنین ادعا کرد: «در دهههای اخیر دولت انگلیس به استقلال و تمامیت ارضی ایران احترام گذاشته است.» حال آنکه پرونده قطور اقدامات این دولت در دخالت در امور داخلی کشورمان و تلاش برای خدشه به استقلال آن بر کسی پوشیده نیست.
4- گزافه نیست اگر بگوییم از لحن و برخی اظهارات استراو، تمایل انگلیسیها برای بازسازی چهره، تجدید روابط و حضور مجدد در ایران، احساس میشود. از سویی به نظر میرسد برخی در داخل کشورمان نیز در این خصوص چندان بیمیل نیستند. در اینجا جای چند پرسش وجود دارد.
اولاً ولع بیحد و حصری که عدهای در خصوص سفر یک مقام نه چندان بلندپایه انگلیسی از خود نشان میدهند از روی چیست؟ آیا جز این است که این مسئله موجب ایجاد ادراک نیازمندی دولت جمهوری اسلامی ایران به روابط با انگلستان در طرف مقابل میشود (و احتمالاً شده است!).
جالب اینجاست که این مسئله دقیقاً زمانی است که هنوز دولت انگلیس از مواضع دوگانه و دوپهلوی خود در خصوص توافقنامه هستهای و تحریمها دست برنداشته و عملاً هیچ پالس مثبتی به طرف ایرانی نفرستاده است.
سؤال دیگر آن است که اگر عدهای در ابتکارات سیاست خارجی خود توسعه روابط با انگلستان را ابزار چانهزنی با ایالات متحده امریکا قلمداد میکنند، چرا هزینه چنین اقدامی را باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی پرداخت نمایند؟ هوشیاری بیشتر نمایندگان محترم مجلس در اینجا ضروری مینماید.
و نکته آخری که همچنان برای ناظران لاینحل مانده است، آن است که اگر واقعاً آنگونه که قبل از انتخابات عنوان میگردید، کدخدای اروپاییها، امریکاییها هستند و - به تعبیری- اروپاییها هم باید اجازه خود را از امریکاییها بگیرند، آورده و فایده این سفرهای انگلیسی چیست؟
همین مطلب: