برای کدام پیاز فروش؟!
برای کدام پیاز فروش؟!
تاریخ سرشار از درسهایی است که انسان ها در طی قرون و اعصار با آن مواجه بوده است و مطالعه آن خردمندان را اندرزی مفید. با این حال به تعبیر زیبای ذات باری تعالی أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وِأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَـکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ. آری انسان مغرور و سرکش از مرور سرنوشت پیشینان درس نگرفته و کژراهه انان را می پیماید.
ابوهریره از چهره های شناخته شده صدراسلام و از سردمداران چرخه تولید اسرائیلیات است که در بین همه راویان حدیث، بیشترین تعداد حدیث را او نقل کرده است و او تنها از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به تعداد (5374) حدیث نقل نموده است در حالی که او توانست تنها به مدت سه سال از حیات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را درک کند و این مطلبی است که بسیاری از علماء و محققین را به تعجب واداشت. استاد شهید مرتضی مطهری داستانی از تاریخ صدراسلام و پیرامون این شخص بیان نموده است که طنز تلخی در درون آن وجود دارد که بی ارتباط با زمان ما نیست.
در زمانی که ابوهریره از جانب معاویه حاکم مکه بود، مردی مقدار زیادی پیاز به مکه آورده بود تا بفروشد. اما بازار پیاز در مکه کساد بود و کسی از او چیزی نخرید، پیازفروش بیچاره با خود اندیشید که با این وضع کسادی بازار چه کنم؟ سرانجام تصمیم گرفت تا به نزد ابوهریره حاکم شهر برود و شرح حال خویش را بگوید، چون پیش ابوهریره رسید گفت: ای ابوهریره، آیا میتوانی یک ثوابی بکنی؟ من یک مسلمان هستم، چون شنیده بودم که در مکه پیاز پیدا نمیشود و نایاب است و مردم اینجا هم به پیاز نیاز دارند، لذا من هرچه مال التجاره داشتم همه را پیاز خریدم و به مکه آوردم، اما هماکنون می بینم که کسی سراغ پیاز را هم نمیگیرد و کسی از من چیزی نمیخرد و پیازها در حال از بین رفتن است. حالا شما کمک کنید و اموال یک مسلمانی را از تلف شدن نجات دهید.
ابوهریره گفت: بسیار خوب، روز جمعه آینده، موقع نماز جمعه که فرا رسید، همه پیازها را در یک جای معینی بگذارید و آماده فروش باش. مرد به دستور ابوهریره عمل کرد و تا روز جمعه به انتظار نشست. روز جمعه که شد هنگامی که مردم به نماز جمعه حاضر گردیدند، ابوهریره گفت: ایها الناس! سمعت من حبیبی رسول الله من اکل بصل عکة فی مکة وجبت له الجنة . ای مردم، من از حبیب خودم، رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که پیاز عکه را در مکه بخورد، بهشت بر او واجب میشود. چون مردم این کلام را از ابوهریره شنیدند، ازدحام کردند و در ظرف مدت کوتاهی تمام پیازها را خریدند.[1]
هرچند ابوهریره با روایات جعلی اش از پیامبر خدا رفته و در میان رجال شناسان پیروی اهل بیت نیز کسی به او و امثالش اعتماد نمی کند، اما گویا میراث خود را در میان برخی ها به ودیعه گذاشته است. این بار این نه ساحت رسول اکرم (ص) که چهره فروزان فرزندش، حضرت روح الله (ره) دستخوش طمع ورزی پیازفروشان و روایتسازان زمان قرار گرفته است.
اما سوال اینجاست که روایت سازان و خاطره گویان به دنبال فروش پیازهای گندیده چه کسی هستند؟ آیا وقت آن نرسیده که برخی اصحاب امام، حرمت استاد نگهداشته و یحداقل برای شخصیت و نام خودشان که به قضاوت تاریخ گذاشته خواهدشد، تأملی دوباره کنند؟ أین تذهبون ...؟
[1] . شهید مرتضی مطهری،سیره نبوی،ص 67 و 68.